آیتالله عبدالله محمدی که در دوران جنگ در ایلام حضور داشت در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است میگوید: «استان ایلام حدود 400 کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق دارد که تمامی این مناطق درگیر جنگ با عراق بود. معمولاً شب قبل از عملیاتهایی که در استان ایلام از سوی رزمندگان انجام میشد، ائمه جمعه و جماعات را به ستاد فرماندهی دعوت میکردند و در آنجا حاضر میشدیم و ضمن صحبت کردن و روحیه دادن به فرماندهان و دیگر رزمندگان و خواندن دعای توسل رمز عملیات را برای رزمندگان قرائت میکردیم.»
یکی از نکات جالب دوران دفاع مقدس این است که در بوران وقایع جنگ نیز مردم ایران، شهدای دوران انقلاب را فراموش نمیکردند و در سختترین شرایط، حتی در زیر باران آتش دشمن بعثی هم مراسم سالگرد وقایع دوران انقلاب را برگزار میکردند. آیتالله محمدی درباره راهپیمایی مردم ایلام در سالگرد قیام 15 خرداد در سال 1361 میگوید: «یکی از مشکلاتی که در زمان جنگ برای شهرهای مرزی مثل ایلام وجود داشت، بمباران مناطق مسکونی و شهری بود. به طور متوسط هر سه یا چهار ماه یکبار به وسیله هواپیماهای عراقی بمباران میشد. تلفات و خسارات زیادی هم در اثر بمباران میدادیم یکی از بمبارانهای شدید در سال 1361 اتفاق افتاد. به مناسبت سالگرد 15 خرداد، قرار شد تظاهراتی در سطح خیابانهای شهر انجام گیرد. به همین منظور مسیرهای راهپیمایی هم کاملاً مشخص گردید و از مردم جهت انجام راهپیمایی در ساعت معین و در مسیرهای معین دعوت گردید. این راهپیمایی در شهرهای دیگر کشور نیز انجام میگرفت. ساعت 9:30 صبح راهپیمایی شروع شد. اواخر راهپیمایی و قبل از رسیدن به محل تجمع جهت ایراد سخنرانی، ناگهان دیدیم اوضاع به هم ریخت و هواپیماهای عراقی در آسمان شهر ایلام مانور میدهند.
هواپیماها به بمباران ایلام پرداختند، اما خوشبختانه بمب در میان جمعیت راهپیمایان فرود نیامد، بلکه اطراف خیابانی که راهپیمایی در آن انجام میگرفت، بمباران شد. در آن راهپیمایی مرحوم آقای حیدری، مرحوم شیخ عباسعلی سلطانی که مسئول بنیاد شهید بود هم حضور داشتند. من یک دفعه دیدم زمین دارد میلرزد. محافظان و پاسداران گفتند حاج آقا بمباران! هواپیماها بمباران کردند. آنها دست مرا گرفتند و به کنار دیواری بردند. بر اثر بمباران شیشههای منازل و مغازهها شکست، اما با فاصله بیشتری منازل مسکونی را بمباران کردند که خانههای متعددی ویران شد و افراد زیادی به شهادت رسیدند و خسارات زیادی وارد شد. پس از این بمباران، راهپیمایی بههم ریخت و ادامه پیدا نکرد و ما هم به جای ادامه راهپیمایی به کمک مجروحان و جانبازان و آسیب دیدگان رفتیم. مردم افراد مجروح را به بیمارستان امام خمینی رساندند و ما پس از کمک به مجروحان به منزل رفتیم.»
در چنین شرایطی که رژیم بعث به دفعات ایلام را مورد بمباران هوایی قرار میداد و باعث ویرانی خانههای مردم میشد، مردم سراسر کشور از استانهای مختلف به مردم ایلام کمک میکردند. آیتالله عبدالله محمدی در بخشی از خاطرات خود به این موضوع اشاره کرده و میگوید: «در طول هشت سال جنگ تحمیلی حداقل ده بار شهر ایلام تخلیه شد. با بمباران بعثیها، منازل مردم ویران شد، اما دوباره بازسازی میگردید. از استانهای مختلف و ائمه جمعه کشور و همچنین دولت کمکهایی ارسال میشد. این کمکها هم نقدی بود هم جنسی؛ مانند آرد، چراغ علاءالدین و پارچه. این کمکها هم برای رزمندگان میآمد و هم برای مردم جنگزده. هر خانوادهای سهمیه معینی از آرد داشت. یکبار یک کامیون مملو از پارچه از استان گیلان در رنگهای آبی و قهوهای بود که از آن جهت روپوش مدارس و مقنعه خواهران و دختران دانشآموز استفاده شد.»
چنانکه آیتالله عبدالله محمدی میگوید، در دوران جنگ، مردم ایلام هرگز نماز جماعت را تعطیل نکردند و حتی در زیر باران هوایی رژیم بعث هم نماز جماعت در ایلام برگزار میشد. وی میگوید: «یکی از نکات جالب توجه این است که در این مدت هیچ وقت نماز جماعت یا نماز جمعه را تعطیل نکردیم. اگر در داخل شهر امکان برگزاری نماز جمعه نبود، به خارج از شهر میرفتیم و نماز را اقامه میکردیم. یادم میآید که دو سه بار نماز جمعه را در شیشدار پادگان رزمندگان اقامه کردیم.»