پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی- محمد جعفربگلو؛ همه نظام‌های سیاسی دارای قانون اساسی، به منظور حفاظت از اصول خود سازوكارهایی را پیش‌بینی می‌كنند تا قانون اساسی مورد غفلت قرار نگیرد و از مسیر اصلی خارج نشود. بر همین اساس نهاد نظارتی در این ساختار، وظیفه جلوگیری از گریز از قانون اساسی را برعهده دارد كه البته این سازوكارها متناسب با ساختار سیاسی- حقوقی تعریف شده آن جامعه است. به عنوان مثال، روش كنترل مصوبات در آمریكا به شیوه قضایی و در فرانسه به شیوه سیاسی است و در جمهوری اسلامی ایران نیز روش كنترل و نظارت توسط نهاد شورای نگهبان صورت می‌گیرد و شورای نگهبان نظارت بر قوانین و مقررات را از جهت مطابقت با قانون اساسی و مطابقت با شرع مقدس اسلام انجام می‌دهد كه البته ساختاری كاملا متفاوت با سایر ساختارهای دیگر كشورها دارد ولی در بعد نظارتی همه نهادهای نظارتی در سایر كشورها هم به نوعی از نظارت استصوابی برخوردار هستند و همه دستگاه‌ها باید نظر نهاد نظارتی خود را اجرا كنند.

نمونه‌هایی از نهادهای نظارتی در كشورهای جهان

در شرایط كنونی ایران، گروه‌هایی كه خود را مترقی می‌دانند نظارت استصوابی شورای نگهبان را امری غیرمعقول و غیر دموكراتیك خوانده و خواستار محدود شدن نقش نظارتی و اختیارات آن شورا هستند. این در حالی است با بررسی ساختار نهادهای نظارتی سایر كشورها می‌توان نمونه‌های بسیاری از ساختار نظارت استصوابی در سایر كشورها را پیدا كرد كه در زیر به 11 كشوری كه ساختار نظارت استصوابی در درون قوانین آنها تعریف شده است اشاره می‌شود:

1- نظارت استصوابی بر قوانین در آمریكا

كنترل و نظارت بر قوانین در آمریكا توسط مجاری قضایی صورت می‌گیرد. ایده این روش در آمریكا برای نخستین بار توسط یكی از قضات دیوان عالی به نام مارشال رینو مطرح شد. بر همین اساس طبق تفسیری كه از بند دوم ماده شش قانون اساسی آمریكا به دست می‌آید، قضات دیوان عالی، وظیفه تطبیق قوانین مصوب كنگره با قانون اساسی را بر عهده دارند.

قضات دیوان عالی ایالات متحده آمریكا 9 نفر هستند كه توسط رئیس جمهور انتخاب می‌شوند و به صورت مادام‌العمر و تا زمانی كه مرتكب عمل ناشایستی نشوند در سمت خود باقی می‌مانند. علاوه بر تطبیق مصوبات كنگره با قانون اساسی، دیوان عالی ایالات متحده همچنین وظیفه نظارت بر انتخابات را نیز بر عهده دارد.

2- نظارت بر قوانین و انتخابات در فرانسه

روش كنترل و نظارت بر قوانین در فرانسه به شیوه سیاسی اعمال می‌شود و برخلاف آمریكا، این نظارت بر عهده یك نهاد سیاسی و نه قضایی است. بر همین مبنا در سال 1955 میلادی نظارت بر قوانین و تطبیق آن با قانون اساسی فرانسه بر عهده نهادی به نام «شواری قانون اساسی» گذاشته شد. در ماده 61 قانون اساسی فرانسه در این باره آمده است: «قوانین بنیادی پیش از توشیح و آئین‌نامه‌های داخلی مجالس پارلمان پیش از اجرا باید به شورای قانون اساسی تسلیم شود تا نسبت به انطباق آنها با قانون اساسی حكم كند.» طبق این ماده هرگاه شورای قانون اساسی، قانونی را مخالف با قانون اساسی تشخیص دهد، دولت نمی‌تواند آن را به اجرا در آورد لذا تصمیمات این شورا قابل اعتراض نبوده و لازم‌الاجرا است. مذاكرات و تصمیمات شورا به صورت عمومی منتشر نمی‌شود و صرفا آرا نهایی اعلام می‌شود. علاوه بر این، به موجب اصل 58 قانون اساسی فرانسه، شورای قانون اساسی نظارت بر صحت انتخابات، رسیدگی به اعتراض‌ها و اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری را نیز بر عهده دارد.

شورای قانون اساسی از دو گروه تشكیل می‌شود. گروه اول كه دارای 9 عضو است توسط رئیس جمهور، رئیس مجلس سنا و رئیس مجلس ملی به مدت 9 سال انتخاب می‌شوند و گروه دوم كه اعضای آن را روسای جمهور پیشین تشكیل می‌دهند به صورت مادام‌العمر در شورا عضویت دارند.

3- تطبیق قوانین با قانون اساسی در ایتالیا

در ایتالیا نیز همانند آمریكا از روش كنترل قضایی برای حراست از قانون اساسی استفاده می‌شود. این نظارت با تشكیل دادگاه قانون اساسی در سال 1947 بر عهده این نهاد گذاشته شد. به استناد اصول 134 تا 137 قانون اساسی ایتالیا، «دادگاه قانون اساسی» مسئولیت نظارت بر قوانین و انطباق آن با قانون اساسی را بر عهده دارد. در اصل 136 درمورد بخشی از اختیارات این نهاد آمده است: «هرگاه دادگاه قانون اساسی، مغایرت ضوابط یك قانون یا سند قانونی را كه دارای قدرت قانونی است، با اصل قانون اساسی اعلام نماید، قانون یا سند فوق‌الذكر از روز پس از اعلام دیوان از درجه اعتبار ساقط می‌شود.»

طبق اصل 135قانون اساسی ایتالیا، دیوان قانون اساسی متشكل از 15 قاضی است كه برای یك دوره 9 ساله كه تمدید شدنی نیست انتخاب می‌شوند. علاوه بر بررسی مطابقت قوانین با قانون اساسی، از دیگر وظایف و اختیارات این نهاد می‌توان به تفسیر قانون اساسی، رسیدگی به اتهامات وارده به رئیس جمهور و نظارت بر همه‌پرسی اشاره كرد.

4- نهاد نظارتی در آلمان

در آلمان به مانند ایتالیا و آمریكا به منظور انطباق قوانین با قانون اساسی از شیوه قضایی استفاده می‌شود و این وظیفه برعهده نهادی تحت عنوان دادگاه قانون اساسی است. این دادگاه به عنوان نهاد ناظر بر قانون اساسی در سال 1951 و در چارچوب مدل هانس كلسن، حقوقدان مشهور اتریشی تاسیس شد. دادگاه قانون اساسی آلمان 16 عضو دارد كه 8 تن از آنها را مجلس ملی فدرال و 8 تن دیگر را مجلس ایالات به مدت 12 سال غیرقابل تمدید انتخاب می‌كنند.

براساس مواد 92، 93 و 94 قانون اساسی آلمان، این نهاد نظارتی وظایف زیر را برعهده دارد: رسیدگی در زمینه مطابقت قوانین با قانون اساسی، حل اختلاف میان نهادهای اساسی فدراسیون و ایالات، بررسی صحت نتایج انتخابات و حكم به ممنوعیت جناح‌ها یا احزاب سیاسی خلاف قانون اساسی. به موجب همین مواد، تصمیمات اتخاذ شده توسط دادگاه قانون اساسی قطعی و نهایی بوده و لازم‌الاجرا است.

5- نظارت بر انطباق قوانین با قانون اساسی در اتریش

وظیفه نظارت بر قوانین و تطبیق آن با قانون اساسی در اتریش برعهده «دادگاه قانون اساسی» است. این نهاد كه بر اساس نظریه هانس كلسن شكل گرفته است به عنوان الگویی برای دیگر دادگاه‌های قانون اساسی در اروپا محسوب می‌شود. در این كشور نیز برخلاف فرانسه و جمهوری اسلامی ایران از روش قضایی به منظور نظارت بر قوانین استفاده می‌شود. این دادگاه از 14 قاضی تشكیل شده است كه تا مدت نامحدود و به پیشنهاد دولت فدرال و یا مجلس ملی و مجلس فدرال انتخاب می‌شوند و عزل این قضات عضو تنها توسط خود دادگاه امكان‌پذیر است. علاوه بر پاسداری از قانون اساسی، بازنگری در هنجارهای قانون اساسی، صلاحیت انتخاباتی و رسیدگی به جرایم مقامات دولتی نیز در دایره وظایف دادگاه قانون اساسی اتریش قرار دارد.

6- نظارت بر قوانین در تركیه

وظیفه صیانت از قانون اساسی در تركیه به دادگاه قانون اساسی اعطا شده است و با استناد به مواد 146 تا 153 قانون اساسی، تصمیمات اتخاذ شده توسط این نهاد كه بر انطباق قوانین با قانون اساسی نظارت دارد قطعی و لازم‌الاجرا است.

دادگاه قانون اساسی تركیه براساس ماده 146 از هفده عضو تشكیل شده است كه از این میان سه نفر توسط مجلس كبیر تركیه و 14 نفر توسط رئیس جمهور انتخاب می‌شوند. براساس ماده 147 مدت عضویت اعضا 12 سال بوده و امكان عضویت مجدد در آن پیش‌بینی نشده است.

از جمله مهم‌ترین وظایف دادگاه قانون اساسی تركیه عبارت است از: تفسیر قانون اساسی، نظارت بر قوانین و مقررات، انحلال احزاب سیاسی و بررسی تصمیمات پارلمان درمورد سلب عضویت یا مصونیت نمایندگان.

7- نحوه نظارت بر قوانین در بلژیك

در كشور بلژیك نهادی كه وظیفه نظارت بر تطبیق قوانین با قانون اساسی را بر عهده دارد «دیوان قانون اساسی» نامیده می‌شود. براساس ماده 31 قانون اساسی بلژیك، این دیوان متشكل از 12 قاضی است كه به دو گروه زبانی فرانسوی و هلندی تقسیم می‌شوند. این 12 نفر توسط پادشاه و از میان فهرستی كه مجالس سنا و نمایندگان تهیه می‌كنند انتخاب می‌شوند. مدت عضویت در دیوان برای اعضا، نامحدود است اما آنان می‌توانند در 70 سالگی درخواست بازنشستگی كنند. یكی از اختیارات ویژه این دیوان آن است كه عزل قضات تنها توسط خود دیوان امكان‌پذیر است.

این نهاد نظارتی كه از سال 1980 فعالیت خود را آغاز كرده است علاوه بر اینكه صلاحیت نظارت بر مطابقت قوانین با قانون، مقررات و احكام با قانون اساسی را بر عهده دارد، حل تعارض صلاحیت‌های فدراسیون و ایالات را نیز عهده‌دار است.

8- حراست از قانون اساسی در لبنان

صیانت از قانون اساسی در لبنان بر عهده «شورای قانون اساسی» است. این نهاد نظارتی كه در سال 1989 تاسیس شد از 10 عضو تشكیل می‌شود كه نیمی از آنان توسط مجلس نمایندگان و نیمی دیگر توسط هیات وزیران تعیین می‌شوند. مدت عضویت در شورای قانون اساسی لبنان شش سال تجدیدناپذیر است.

براساس بند سوم ماده 1 پیمان طائف، هدف از تشكیل شورای قانون اساسی عبارت است از: تفسیر قانون اساسی، نظارت بر قوانین و نظارت بر صحت انتخابات ریاست جمهوری و مجلس. همچنین بنابر ماده 51 تمامی تصمیمات شورا قطعی و غیرقابل تجدید نظر است.

9- نظارت بر انطباق قوانین با قانون اساسی در روسیه

براساس اصل  119 قانون اساسی فدرال در روسیه، انطباق قوانین اساسی و تفسیر آن، بر عهده دادگاه قانون اساسی است كه از 19 وكیل و حقوقدان تشكیل شده است. این نهاد كه در سال 1991 میلادی تاسیس شد علاوه بر نظارت بر تطبیق قوانین با قانون اساسی، بنا بر بند ۷ اصل ۱۲۵ قانون اساسی این كشور، مرجع رسیدگی به اتهام رئیس جمهور درباره خیانت به كشور نیز است.

10 - نظارت بر قوانین در عراق

وظیفه حراست از قوانین در جهت انطباق آن با قانون اساسی در عراق بر عهده نهادی تحت عنوان «دادگاه عالی فدرال» است. این نهاد نوپا در سال 2004 پس از تحولات اخیر عراق تاسیس شد. براساس ماده سوم قانون شماره 30 دادگاه فدرال عراق، اعضای دادگاه از 9 قاضی كه توسط رئیس جمهور عراق تعیین می‌شوند تشكیل شده است. مدت عضویت اعضا مادام‌العمر بوده و تنها درصورت محكومیت ناشی از فساد عزل می‌شوند.

دادگاه عالی فدرال عراق از آنجا كه ذیل قوه قضاییه انجام وظیفه می‌كند لذا جزو آن دسته از كشورهایی است كه به شیوه كنترل قضایی عمل می‌كنند(همانند آمریكا،اتریش، آلمان و ایتالیا). مهم‌ترین وظایف دادگاه عالی فدرال طبق اصول 91 تا 93 قانون اساسی دائم عراق بدین شرح است: نظارت بر انطباق قوانین و مقررات با قانون اساسی، تفسیر قانون اساسی و تائید نتایج عمومی مجلس نمایندگان. همچنین باید اشاره كرد كه اجرای تصمیمات این دادگاه قطعی بوده و هیچگونه اعتراضی به آن پذیرفتنی نیست.

11-  نهادهای نظارتی در ژاپن و كره جنوبی

در ژاپن، دیوان عالی، مسئول حراست از قانون اساسی و جلوگیری از عدم انطباق قوانین با قانون اساسی است. در اصل ۸۱ قانون اساسی ژاپن با تاكید بر این موضوع آمده است :«دیوان عالی،آخرین مرجع قضایی و مسئول تشخیص انطباق قوانین، فرمان‌ها، مقررات و تصویب‌نامه‌ها با قانون اساسی است.»این نهاد نظارتی كه در سال 1947 تاسیس شده است از 15 قاضی تشكیل می‌شود.

طبق ماده 112 قانون اساسی كره جنوبی، وظیفه نظارت بر قوانین جهت انطباق آن با قانون اساسی بر عهده دادگاه قانون اساسی است. این دادگاه كه در سال 1988 تاسیس شده و اعضای آن را 9 قاضی تشكیل می‌دهند علاوه بر حراست از قوانی، اختیارات دیگری از این قبیل دارد: استیضاح مأمورین دولت، انحلال احزب سیاسی و رسیدگی به شكایات مربوط به قانون اساسی.

با توجه به آنچه آمد، می‌توان گفت كه نهاد به منظور نظارت استصوابی اختصاص به جمهوری اسلامی ایران ندارد، بلكه این نوع نظارت امری شایع، عقلایی و قانونی است و در بسیاری از كشورها جهان مانند یونان (متشكل از 11 قاضی)، صربستان (متشكل از 15 حقوقدان)، ایرلند (با تركیب 9 قاضی)، پرتغال (شامل 13 نفر قاضی و حقوقدان)، اسپانیا (متشكل از 12 حقوقدان)، سوئد (شامل 16 قاضی)، ژاپن (متشكل از 15 قاضی)، كره جنوبی(شامل 9 قاضی)، سوریه (شامل 7 عضو كه توسط رئیس جمهور برای مدت 4 سال انتخاب می‌شوند)، افغانستان، آذربایجان و ارمنستان (با تركیب 9 قاضی)، مصر و آفریقای جنوبی(شامل 11 نفر از قضات)، برزیل (متشكل از 11 قاضی)، اروگوئه (شامل 5 قاضی)،‌ ونزوئلا (متشكل از 15 قاضی) و ... پذیرفته شده است.