پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دی ماه سال 1357، برای مردم قزوین بسیار خونین بود و تظاهرات همواره صحنه درگیری مردم با ماموران رژیم پهلوی بود. بعد از هر درگیری نیز تعدادی مجروح یا شهید میشدند و باز تظاهرات بعد با تشییع شهدا برگزار میشد.
در روز 7 دیماه مردم قزوین برای تشییع دو شهید خود که در درگیریهای روزهای قبل به دست عوامل رژیم پهلوی به شهادت رسیده بودند به خیابانها آمدند و تشییع جنازه شهیدان محمودیان با تظاهرات عظیمی در مخالفت با جنایت رژیم پهلوی در قزوین برگزار شد.
آن چنان که در کتاب "روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، آمده است: مردم در این روز شعار میدادند: "مرگ بر شاه" و "درود بر خمینی". مأموران در خیابان سپه به مردم یورش برده و اقدام به تیراندازی کردند که در نتیجه آن، عباس بالو حین پرتاب كوكتلمولوتف مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در دم به شهادت رسید.
همچنین در این روز غلامرضا آقاكاشی، محمدرضا عباسی و ابوالقاسم گروسی نیز در درگیری با مزدوران پهلوی و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسیدند؛ به علاوه محسن میرزایی نیز در درگیری با مأموران مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به سختی مجروح شد.
در این
روز راننده خودرو فرمانداری نظامی با مشاهده شعارهای «مرگ بر شاه و درود بر خمینی»
كودكان و نوجوانان كه در صف خرید نفت در خیابان پادگان ایستاده بودند، با ماشین به
صف تظاهركنندگان حمله برده، كه منجر به شهادت چهار دانشآموز به اسامی شهید حمید
اعرابی (شش ساله و تنها پسر خانواده)، شهید امیر ارهساز (سیزده ساله وتنها پسر
خانواده)، شهیده زهرا كلانتری یكتا (ده ساله) و شهیده افسر عباسی (ده ساله) و زخمیشدن
عده كثیر دیگری شد.
بنا به گزارش ساواك، «در اثر تیراندازی جهت متفرقكردن تظاهركنندگان در شهر قزوین دو نفر به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شدند و در خیابان تهران قدیم نیز تظاهركنندگان اقدام به آتشسوزی كردهاند. از سوی دیگر مردم قزوین در خیابان سپه منتهی به شهربانی این شهر به سوی مأموران تیراندازی مینمایند.»
ساواك در گزارش دیگری اعلام میدارد وضع شهر متشنج است و وسایل اتاق اصناف به آتش كشیده شده و روحانیون شهر در پاسخ به تلفن نمایندگان شهر در مجلس آقایان موسی درودی و محمدرضا وكیل گیلانی، خواستار مجازات مسببین كشتهشدگان روز گذشته بودهاند و خواستار خروج سربازان فرماندار نظامی از شهر شدهاند. در این گزارش آمده است كه فرماندار نظامی قزوین ساعت منع عبور و مرور را ساعت 18 بعدازظهر اعلام كرده است. ساواك در گزارش تكمیلی خود اعلام میكند كه در این روز درگیری مأموران فرمانداری نظامی قزوین شش نفر كشته و 67 نفر مجروح شدند.
حجتالاسلاموالمسلمین علی اکبر ناطقنوری بلافاصله از طرف جامعه روحانیت مبارز برای شرکت در این مراسم و محکومیت رژیم پهلوی رهسپار قزوین میشود و از این رو شاهد وقایع آن روزها بود.
وی در کتاب خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره جنایت رژیم پهلوی در قزوین میگوید: در دیماه 1357، مردم قزوین مورد هجوم وحشیانه مأمورین شاه قرار گرفتند؛ لذا بنده همراه آقایان كروبی، انواری و شجونی، از طرف جامعه روحانیت مأمور شدیم به منظور همدردی با مردم و علما، به قزوین برویم. رژیم شاه با قتل عامی كه به راه انداخته بود، وحشتی عجیب ایجاد كرده بود. چهارده کودک در این روز شهید و عده زیادی نیز به شهادت رسیده بودند.
9 صبح به قزوین رسیدیم. آنجا مردم شهدا را تشییع میكردند. چهارده تا تابوت كوچك بر روی دستان مردم تشیع میشد.
خیلی صحنه غمانگیزی بود. حتی خبرنگاران
خارجی هم گریه میكردند. مردم این شعار حزنانگیز را با گریه میگفتند: «سحر میشه، سحر میشه سیاهیها به
در میشه.» عدهای دیگر میگفتند: «مسلمانان بپاخیزیم كه دین حق هدر میشه.» و دور صحن امامزاده حسین میچرخیدند.
من آنجا سخنرانی كردم و به معتضدی فرماندار نظامی و فرمانده لشكر 16 زرهی، حمله كردم كه این چه جنایتی است كه شما مرتكب شدید؟ در حین سخنرانی صدای شلیك گلوله نیز شنیده میشد. بعد از سخنرانی از یك جایی كه آقای باریكبین در نظر گرفته بود، فرار كردم. به یكی از خبرنگاران خارجی برخورد كردم كه گریه میكرد، از او پرسیدم: «تو چرا گریه میكنی؟» او گفت: «آخه خیلی صحنه غمانگیزی است.»