پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در دوران نهضت اسلامی، مسجد به عنوان پایگاهی برای مبارزه با رژیم پهلوی به حساب میآمد و اغلب حرکتها و تظاهرات مردمی از مساجد ساماندهی میشد.
حجتالاسلام شیخ احمد سالک در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره نقش مساجد در ساماندهی مبارزات مردم اصفهان علیه رژیم پهلوی میگوید: يكى از اقدامات انقلابیون اصفهان در دوران مبارزه با رژیم پهلوی اين بود كه مساجد اصفهان را به وسيله جلسات آموزش و تفسير قرآن احيا نماييم، بنابراين در هر مسجدى يك هسته سه تا پنج نفره از نيروهاى جوان و نوجوان كه از نظر سطح علمى در دبيرستان خودشان بالا بودند، انتخاب مىشدند و براى آن عده بحث قرآنى آغاز مىشد.
برنامه جلسات قرآن به اين شكل بود كه ابتدا تمامى دوستان قرآن را قرائت و بعد بحث تجويد گفته مىشد و گويندهاى كه از طرف آن هيئت پنج نفره و يا جلسه رابطين مىآمد از حاضران سؤال مىكرد و بعد سخنران جلسه موضوع جلسه را به بحث و بررسى مىگذاشت. سپس دوستان موظف بودند مطالبى را كه در جلسه مطرح مىشد يادداشت نمايند.
در آن زمان اداره سيزده هسته از اين هستههاى پنج نفره مساجد بر عهده من بود و من نيز با شهيد مظلوم آيتالله دكتر بهشتى بهطور مستقيم در تماس بودم.
گاهى اتفاق مىافتاد كه در يك مسجد حدود 160 نوجوان و جوان شركت مىكردند. اما فشار اصلى و مخاطب واقعى ما فقط روى هستههاى پنج نفرهاى بود كه در آن مساجد شكل گرفته بود.
در حقيقت در اصفهان حدود 80 جلسه پنج نفره شامل 400 نفر نيروى واقعآ زبده وجود داشتند كه علاقهمند به روحانيت و به قدرى آماده بودند كه فقط منتظر صدور فرمانى براى انجام كار بودند. علاوه بر اينها، تربيت چنين نيروهايى واقعا موضوع مهمى بود. البته اين جلسات علاوه بر آثارى كه در بين افراد جلسه داشت، آثار بيرونى نيز داشت و همه شهر با این جلسات به صف مبارزه با رژیم پهلوی پیوستند.
همچنين توانسته بوديم در طايفههاى سرشناس و مهم شهر مثل طايفه موحديانها، طايفه بانكى و طوايف ديگر شهر از طريق تشكيل هستههاى پنج نفرى در مساجد نفوذ كنيم و با جوانهاى آن طوايف از طريق ترتيب جلسات مذاكره و دادن اطلاعيه ارتباط برقرار كنيم.
اما از اين جهت تضادهايى بين نسل جوان با بزرگترها در بين خانوادههاى آنان ايجاد شده بود. بچهها به دليل شرايط خاص جوانى و نوجوانى خودشان علاقهمند به حركت و تحرك اجتماعى، بهخصوص مبارزاتى بودند و خانوادهها و پدر و مادرها هم از آن قدرت كاذبى كه شاه به وجود آورده بود ترس و واهمه داشتند.
در حقيقت درگيرى بين خانوادهها به وجود آمده بود و ما هم در اين موقعيت بين آنها رساله حضرت امام خمينى، كتاب جهاد اكبر حضرت امام و كتب ديگر كه نسل جوان را هدايت و به مبارزه تحريك مىنمود توزيع مىكرديم، كه اين ارتباط مستمر با آنها توانسته بود در برخى طوايف حركتهايى در مخالفت با رژيم پهلوى بهوجود آورد.