پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بازخوانی خاطرات و روایتهای شاهدان عینی، بازگو کننده ابعاد دیگری از جنایت رژیم پهلوی در 17 شهریور 1357 است، به طوری که براساس این خاطرات، رژیم حتی به زخمیها و مجروحان که در بیمارستان تحت مداوا بودند نیز رحم نمیکرد.
روزنامه کیهان در چهارمین سالروز کشتار 17 شهریور، با یکی از شاهدان عینی این فاجعه که پیرمردی دستفروش بود به گفتگو پرداخت. وی که از نزدیک شاهد وقایع و اتفاقات آن روز بود، به حمله عمال رژیم پهلوی به بیمارستانها در روز 17 شهریور اشاره کرد.
آنچه در ادامه میخوانید، گزارش روزنامه کیهان در 16 شهریور 1361 است.
از اول تا انتهای خیابان 17 شهریور (شهباز جنوبی سابق) دهها کوچه و خیابان به اسم شهدا نامگذاری شده که یادآور روزهای بیآرام و قرار انقلاب است.
در مدخل یکی از این کوچهها، با حسن آقا، پیرمرد دستفروشی که حدود 65 سال سن دارد گفتگو میکنیم. حسن آقا انگار که میخواهد حواسش را جمع و جور کند به نقطهای خیره شد و پس از دقیقهای سکوت گفت: «خدا به خانوادههایشان صبر دهد آقا! همه شهيدان جوان بودند. همه هم طعم محرومیت را چشیده بودند. هیچوقت یادم نمیرود، روز 17 شهریور همه اهالی در تظاهرات شرکت داشتند. بچههای کم سن و سال هم قاطی جمعیت بودند. خلاصه هیچکس در خانه نمانده بود. همین نزدیکیها یک زن جوان به مردم آب میداد که یک دفعه تیر به مغزش اصابت کرد و شهید شد.»
وقتی با پیرمرد صحبت میکردیم، جوان معلولی از کوچه بیرون آمد و با شخص دیگری که منتظرش بود موتور سیکلت سوار شدند و رفتند. پیرمرد در حالیکه با انگشت جوان را نشان میداد گفت: «این هم یکی از بچههای این محله که روز هفدهم شهریور در بیمارستان بهادری زخمی شده بود.»
پیر مرد اضافه کرد: «مادر این جوان تعریف میکرد، وقتیکه به بیمارستان رفتیم، جمعیت زیادی را آنجا دیدم که همه یا میخواستند خون بدهند و یا برای اطلاع از وضعيت مجروحشان به بیمارستان آمده بودند.
درب بیمارستان باز بود و مرتب آمبولانسها مجروح میآوردند. بعضی از آمبولانسها هم شهدا را میآوردند. یکدفعه دیدیم که یک هلیکوپتر از راه رسید و مثل نقل و نبات بر روی سر مردم گلوله ريخت و رفت. در حیاط بیمارستان حدود ۱۵۰ نفر کشته و مجروح شدند...»