پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مهمترین بعد مبارزاتی ملت ایران در دوران نهضت اسلامی، مبارزه با امریکا بود. اما قبل از شروع نهضت اسلامی نیز مبارزه با استکبار امریکا در بین برخی از گروههای جامعه نمود داشت؛ روحانیون و دانشجویان در مقاطع خاصی، به مبارزات ضداستکباری علیه سلطه امریکا و انگلیس میپرداختند که از آن جمله میتوان به وقایع منتهی به ملی کردن نفت ایران و حوادث 16 آذر 1332 اشاره کرد. اما با آغاز نهضت اسلامی، امریکا به عنوان دشمن اول ملت ایران، به هدف اصلی مبارزه تبدیل شد که نابودی رژیم پهلوی نیز در راستای مبارزه با امریکا تعریف میشد. بر این اساس استکبارستیزی به کرات در کنش سیاسی مردم مشاهده میشد.
از جمله نیروهای انقلابی که در برابر استکبار آمریکا مبارزات پیگیر و فعالی داشتند، دانشجویان بودند. جنبش دانشجویی در حوادث مهمی نظیر ورود نیکسون به ایران، مخالفت با کنسرسیوم نفتی، مبارزات ضدامریکایی دانشجویان در ماجرای انقلاب سفید و انجمنهای ایالتی و ولایتی و کاپیتولاسیون و نیز مخالفت با نفوذ اقتصادی هیئت آمریکایی به سرپرستی راکفلر درصف مبارزه با استکبار جهانی قرار گرفت و اندکی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، باز این دانشجویان بودند که با تسخیر سفارت امریکا، به عمر این لانه جاسوسی استکبار جهانی در ایران خاتمه دادند.
این نوشتار مبارزات ضداستکباری دانشجویان در طول تاریخ را مورد واکاوی قرار میدهد.
1. تظاهرات دانشجویان در 16 آذر 1332
عملکرد امریکا در کودتای 28 مرداد 1332 علیه ملت ایران، موضوعی بود که از دید دانشجویان پنهان نمانده بود و دانشجویان به دنبال فرصتی بودند تا پاسخ قاطعی به دخالتهای امریکا در ایران بدهند. تا اینكه در 24 آبان ماه همان سال اعلام شد كه نیكسون معاون رئیس جمهور وقت آمریكا به ایران خواهد آمد.
براساس دستنوشتههای دکتر مصطفی چمران یكی از دانشجویان دانشكده فنی دانشگاه تهران: «نیكسون به ایران میآمد تا نتایج پیروزی سیاسی امیدبخشی كه در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است (نقل از نطق آیزنهاور در كنگره آمریكا بعد از كودتای 28 مرداد) را بیند.»
در واکنش به این امر، چندی بعد در 16 آذر، دانشجویان یک تظاهرات ضداستکباری ترتیب دادند. به گفته مهدی بازرگان: «نهضت مقاومت ملی قصد داشت فریاد اعتراض مردم ایران را به گوش جهانیان برساند و كوششهای رژیم و حامیان انگلیسی-آمریكایی آن را كه میخواستند با مشروع جلوه دادن دولت زاهدی امتیازات مورد نظر خود را در محیط آرام و بدون سر و صدا به دست آورند، خنثی كند.»
صادق طباطبائی نیز در خاطرات خود اشاره می کند: «دانشگاه تهران با شروع سال تحصیلی در مهرماه 1332 کانون پر طپش سیاسی گردید. تظاهرات دانشجویی روز به روز گسترده تر میشد... تظاهرات اعتراض آمیز دانشجویان به اوج خود رسید. در همان زمان اعلام شد که نیکسون رئیس جمهور آمریکا عازم ایران است. خشم دانشجویان و اعتراض آنان به این سفر و درگیری با نیروهای انتظامی، منجر به شهادت مصطفی بزرگ نیا، شریعت رضوی و احمد قندچی در روز 16 آذر سال 1332 شد.»[1]
رفتارشناسی سیاسی دانشجویان در 16 آذر 1332 نشان میدهد شعارها و تظاهرات آنها دارای رنگ و بوی ضداستکباری و مخالف با قدرتهای غربی علی الخصوص آمریکا بود. تظاهرات، شعارها و خروج از کلاسها، همه با نیت اعتراض به سیاستهای آمریکا و متحدش در ایران شکل میگرفت.[2]
مبارزات دانشجویان با واقعه 16 آذر به سمت استکبارستیزی رفت و نگاه دانشجویان به رژیم پهلوی پس از 16 آذر به گونهای بود که از یک سو آن را دست نشانده استکبار به ویژه آمریکا میدانستند و از سوی دیگر سرکوبها و استبداد حکومت را نشانه همراهی و حمایت آمریکا تلقی میکردند.[3] بنابراین، آمریکا به عنوان دشمن اصلی جامعه ایرانی در اندیشه دانشجویان و اقشار دانشگاهی تبلور یافت و این موضوع در بیانیهها و مواضع دانشجویان نمود پیدا کرد و 16 آذر، بستری برای رشد سایر جنبشهای ضداستعماری دانشجویان در سالهای بعدی شد.
2. مبارزه دانشجویان با امریکا در ماجرای کنسرسیوم نفتی
یکی دیگر از مقاطعی که شاهد مبارزات دانشجویان علیه سلطه استعماری امریکا بود، به ماجرای امضای قرارداد کنسرسیوم نفتی مربوط میشود. این قرارداد که در واقع از نفت ایران ملیزدایی کرده و نفت را در اختیار دول غربی قرار داد، به عنوان یک عهدنامه استعماری در میان دانشجویان معرفی شد.
دانشجویان ایرانی که امریکا را مسئول اصلی این وقایع میدانستند، در ارديبهشت ١٣٣٣ به تظاهرات پرداختند. دانشگاهیان و طیف وسیعی از جمعیت دانشجویی قرارداد کنسرسیوم را به نفع دولتهای خارجی به خصوص آمریکا و انگلیس میپنداشتند و به همین دلیل به مخالفت با آن از طریق اعتراض و تظاهرات پرداختند و رویکرد انتقادی نسبت به سیاست های آمریکا اتخاذ کردند.[4]
3. مبارزات ضدامریکایی دانشجویان در ماجرای انقلاب سفید و انجمنهای ایالتی و ولایتی
در 19 دی ماه 1341، محمدرضا پهلوی اصول شش گانه انقلاب سفید را اعلام کرد. در بهمن 1341 اعلامیه مراجع و روحانیان، به ویژه امام خمینی که یکی از مدرّسان برجسته قم بود، در تحریم رفراندم منتشر شد. در این هنگام، دانشجویان به عنوان یکی از اقشار تاثیرگذار مخالفت خود را با این طرح اعلام کردند. آنها با هوشیاری، این طرح را ساخته و پرداخته استکبار جهانی دانستند به طوری که دانشجویان در دانشگاه تهران پارچه نوشتههایی علیه طرح آمریکایی تهیه و بر دیوارهای دانشگاه چسبانده بودند.[5]
در ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی دانشجویان فعالانه پا به عرصه مبارزه با امریکا گذاشتند. در همین رابطه، دانشجویان در مشهد، طی اعلامیهای مخالفت خود را علیه نقشه و سیاستهای آمریکایی تحت لوای انجمنهای ایالتی و ولایتی نشان دادند و خواستار لغو لایحههایی که بر خلاف موازین شرع و به سود منافع آمریکا بود شدند.[6]
4. مبارزه دانشجویان با امریکا در ماجرای کاپیتولاسیون
پس از تصويب قانون کاپيتولاسيون براي اتباع آمريکايي در سال ۱۳۴۳ که اعتراض به آن منجر به تبعيد امام خميني از کشور شد، بر نارضايتي عمومي نسبت به دخالتهاي آمريکا در ايران افزوده شد. در چنین فضایی، بار دیگر دانشجويان مبارز، اعتراضات جدي خود را علیه سیاست استعماری آمریکا و حامیان داخلیاش در ایران مطرح کردند و البته به دستگيري و زنداني شدن جمع زيادي از آنان منجر شد.
از همین زمان، جهتگيري جنبش دانشجويي به سمت سخنرانی، شبنامهها، مقالات تند و اعتراضات دانشجویی تغییر یافت و دانشجویان با رشد آگاهی و بینش سیاسی خود، آمریکا را پشت پرده سیاستهای وارداتی شاه میدانستند و به همین دلیل سعی در بیدارسازی جامعه از نیتهای شوم کاخ سفید داشتند.
بعد از تبعید امام، جوانان دانشگاهی در راستای مقابله با سیاستهای آمریکایی، در تعطیل شدن بازار و برپا شدن تظاهرات اعتراضآمیز علیه اقدامات آمریکا و رژیم پهلوی فعالیت چشمگیری داشتند و در این اعتراضات، تعداد زیادی از دانشجویان بازداشت شدند. علاوه بر این، دانشجویان اعلامیههای ضداستعماری و ضدآمریکایی حضرت امام را در سطح دانشگاه و بازار پخش کردند و در مسیر مبارزه برای تامین استقلال برای جامعه ایرانی نسبت به مداخلهگری آمریکا نیز به روشنگری افکار عمومی پرداختند.
5. مخالفت دانشجویان با نفوذ اقتصادی هیئت آمریکایی
اغلب اقدامات و برنامههای تدوین شده در راستای توسعه اقتصادی در زمان رژیم پهلوی، در راستای تحکیم نفوذ اقتصادی آمریکا بود و در این میان، خاندان راکفلر در آمریکا در تلاش بودند تا ارتباط اقتصادی و سیاسی شاه و آمریکا را تقویت کنند.[7]
این مسئله در حالی است که جنبش دانشجویی به دلیل نفوذ آمریکا در ایران، مبارزات ضدآمریکایی را ساماندهی کرده بود. در این زمان نیز با تاسی از رهنمودهای امام خمینی، استعمارستیزی در دستور کار دانشجویان قرار گرفته بود و جامعه دانشگاهی در فرصتهای لازم، به شعار و بیان افکار روشنگرانه در خصوص آمریکا و اقدامات استعمارگرانه آن میپرداختند که ماهیت تمامی این اقدامات، رسواسازی آمریکا در حوزه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... بود.
از جمله این موارد زمانی بود که دانشجویان با سفر راکفلر که به اتفاق عدهای دیگر از سرمایهگذاران آمریکایی به ایران برای سرمایهگذاری آمده بود، به شدت اعتراض کردند و طی اعلامیههایی، دیگر اقشار مختلف کشور را به مبارزه با استعمار آمریکا و مقابله با نفوذ اقتصادی آنها فراخواندند.
در بخشی از اعلامیهای که توسط دانشجویان صادر شد، آمده است؛ «در روزهای 29 و 30 اردیبهشت 1349 وزاری ایرانی با نمایندگان ارتجاع آمریکا در پشت میز کنفرانس دست به دست هم خواهند داد تا ملت ایران را بیش از پیش به سوی وابستگی سیاسی و اقتصادی بکشانند. ملت ایران دیگر بیش از این یوغ بردگی بیگانه را بر گردن نمینهد...»[8]
مبارزات دانشجویان با استکبار امریکا در دهه 50 با روشنگریهای امام خمینی بیشتر شد تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همین دانشجویان که خود را پیرو امام مینامیدند، با تسخیر لانه جاسوسی، ضربه دیگری بر پیکر استکبار جهانی وارد کردند.
6. تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان؛ ضربه دیگری بر پیکر استکبار جهانی
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران توسط دانشجویان پیرو خط امام یکی از نمادهای مبارزه با استکبار جهانی است.[9] در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ گروهی از دانشجویان که خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مینامیدند، سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند. این ماجرا نشان دهنده رویارویی و تقابل جدی جریان جنبش دانشجویی با سیاستهای استعمارگرایانه آمریکا بود که پیش از این در تاریخ سیاسی جهان نمود عینی نداشت. با تسخیر سفارت امریکا، دانشجویان اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی را برملا کرده و چهره واقعی امریکا را بر همگان آشکار کردند.
پینوشتها:
1- صادق طباطبائی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر صادق طباطبایی: جنبش دا نشجویی ایران، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1387، جلد1، ص168.
2- مهدی رهبری، درآمدی بر جامعه شناسی سیاسی انقلاب اسلامی ایران، بابلسر، دانشگاه مازندران، ص153.
3- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، دایرة المعارف انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات سوره مهر،1390، جلد2، صص33-36.
4- علیرضا کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران: از تاسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،۱۳۹۰.
5- محمّد عباس زادگان، جنبش دانشجویی و انقلاب فرهنگی، تهران، تشیع، 1359، ص 102.
6- مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان خراسان رضوی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1393، جلد1، ص114.
7- علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران و دولت دست نشانده(57-1320)، تهران، نشر قومس، 1376، ص286.
8- محمدرضا علم، «بررسی تاثیر فرهنگ مبارزاتی امام خمینی (س) بر جنبش دانشجویی ایران»، فصلنامه علمى پژوهشى متین، شماره43، 1388، صص111-112.
9- مرتضی شیرودی، «تحلیلی جامعه شناختی از جنبش دانشجویی ایران»، مجله حصون، پاییز1388، شماره21، صص158-157.