پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ از همان روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در نقاط مختلف کشور دست به تحرکاتی زد و به تجهیز خود پرداخت. منافقین با حمله به پادگانها، به جمعآوری اسلحه و مهمات میپرداختند.
در این میان، لشکر 16 زرهی قزوین به عنوان یکی از مهمترین و مجهزترین پادگانها، در معرض توجه منافقین قرار گرفته بود اما نیروهای انقلابی قزوین، با هوشیاری کامل به محافظت از پادگان پرداختند. به گفته محمد حسین خاکساران، یکی از انقلابیون قزوین: «اهميت حفاظت از پادگان قزوين و مصون ماندن آن از تعرض و دستبرد منافقين در آن زمان، به اين دليل بود كه اوضاع كردستان به خاطر تحركات و اقدامات ضدانقلاب، بحرانى و آشفته شده بود. ما قبل از اين قضيه، براى اينكه سلاح و مهمات قاچاقى و مخفيانه به كردستان برده نشود، دو گروه از نيروهاى كميته را در اتوبان تهران ـ قزوين مستقر كرده بوديم تا همه ماشينها را بازرسى كنند و احيانآ اگر اسلحه يا مهماتى كشف كردند، توقيف نموده، به كميته منتقل كنند؛ از اين طريق، سلاحهاى زيادى در اختيار ما قرار گرفت.»
به همين دليل، محافظت از پادگان قزوين كه پادگان مادر محسوب مىشد و پادگانهاى همدان و اردبيل و منجيل را از نظر سلاح و مهمات تغذيه مىكرد، براى نیروهای انقلابی قزوین اهميت حياتى داشت. چه بسا اگر پادگان قزوين سقوط مىكرد، منافقين به تجهیزات و مهمات این محل دسترسی پیدا میکردند.
حفاظت از پادگان قزوین در برابر تحرکات منافقین
محمدحسین خاکساران، از مبارزان انقلابی که عهدهدار مسئوليت كميته انقلاب اسلامی قزوین بود، در بخشی از خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره نقش مخرب سازمان مجاهدین خلق در ایجاد مانع در مسیر انقلاب اسلامی و فرصتطلبی آنها در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: بنده در ابتداى پيروزى انقلاب عهدهدار مسئوليت كميته انقلاب قزوين بودم و به دليل وظيفهاى كه در برقرارى امنيت داشتم، در روز 22 بهمن يكى از افسران بازنشسته ارتش به نام سرهنگ رضايى را كه از دوستانم به شمار مىرفت، به فرماندهى پادگان قزوين منصوب كردم، ايشان نيز يكى از افسران ارتش به نام سرگرد حاج سيدجوادى را به معاونت خود برگزيد و در آنجا گروهى متشكل از پانزده نفر از نيروهاى مردمى را مأمور حفاظت از پادگان كرديم تا كسى متعرض پادگان و اسلحه و مهمات موجود در آن نشود؛ زيرا پادگان قزوين تنها پادگانى بود كه بدون درگيرى و خونريزى، تسليم شده، در اختيار نيروهاى انقلاب قرار گرفته بود و در نتيجه، اسلحه و مهماتش كه مقدار قابل توجهى هم بود، به غارت نرفته بود.
به گفته مرحوم خاکساران: «هنوز يكى دو روز از پيروزى انقلاب نگذشته بود كه به ما خبر دادند جمعى از نيروهاى سازمان مجاهدين خلق از پايگاه خود در ساختمان پيشاهنگى به حركت درآمده، قصد دارند با به راه انداختن تظاهرات به پادگان حمله كنند و آنجا را به تصرف خود درآورند؛ انديشيدم كه اقدام و حركت فوقالعاده خطرناكى است و امنيت شهر را به مخاطره مىاندازد... به دليل اينكه چهار، پنج نفر از اعضاى سازمان مجاهدين خلق در بين محافظان پادگان بودند، از فرمانده گروه ضربت خواستم محافظان پادگان را با بچههاى تحت فرماندهى خود تعويض كند و آنان را بدون اينكه از موضوع حركت و راهپيمايى مجاهدين خلق حرفى به ميان آورد، به كميته برگرداند و در صورتى كه افرادى به طرف پادگان آمدند، براى تهديد و به صورت نمايشى، حالت تيراندازى به خود بگيرند، حتى اگر لازم شد، تيراندازى كنند.»
محمدحسین خاکساران ادامه میدهد: «وقتی منافقين از كشاندن مردم به سوى پادگان مأيوس شدند، خواسته بودند با جمع حدودا صدوپنجاه نفرى خود به طرف پادگان حركت كنند و آنجا را تصرف نمايند، اما از حضور محافظان پادگان و آمادهباش بودن آنان، احساس خطر كرده، از تصميم خود منصرف شدهبودند. همين مسأله باعث شد كه ما كنترل و نظارت بيشترى بر تحركات و فعاليتهاى سازمان در قزوين اعمال كنيم.»
بدین ترتیب نیروهای انقلابی قزوین با استقرار در لشكر 16 زرهي، مانع از خروج اسلحه و امکانات پادگان توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق شدند. چنانکه خاکساران تصریح میکند: «اين امدادى غيبى و الهامى از طرف خداوند متعال بود كه ما توانستيم به سرعت نقشه و توطئه دشمن را خنثى و نقش بر آب كنيم.»