پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- محمد جعفربگلو؛ سخن گفتن درباره کودتای 28 مرداد 1332 مجالی به وسعت تاریخ یک سده اخیر ایران میطلبد تا در آن همه ابعاد و زوایای این رویداد تاریخی بسیار مهم مورد مداقه و محاجه قرار گیرد. در این میان اسناد گاه و بیگاه منتشرشده سی.آی.اِی هم در فراز و نشیب بازیهای پیچیده دنیای سیاست امروز، با رویههای خاص خود درصدد تغییر جهتگیریها به منظور تحریف پارادایمهای تحلیل تاریخی یک ملت است.
یکی از مباحث پر پیچ و خم سالهای اخیر رسانهها موضوع کودتای 28 مرداد 1332 بوده است. از اینرو؛ در آستانه شصتوششمین سالگرد کودتای امریکایی- انگلیسی مرداد 1332 علیه استقلال و منافع ملی ملت ایران، سوالاتمان را در گفتگویی با دکتر مجید تفرشی پژوهشگر تاریخ و سندپژوه مطرح کردیم.
مجید تفرشی کهاسناد بریتانیا درباره ایران را مطالعه کرده، آثار و کتابهایی نیز در زمینه تاریخ معاصر ایران دارد که ازجمله آنها میتوان به "صدای پای دگرگونی؛ مجموعه گزارشهایی از اسناد تازهیاب بریتانیایی درباره ایران: 1973- 1982"، "برگزیده اسناد خلیجفارس"، "ماجرای اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه خلیجفارس"، "تاریخ دیپلماسی عمومی بریتانیا در ایران"، "زندگی، زمانه و کارنامه تئودور روتشتین نخستین سفیر رسمی شوروی در ایران"، "دین و دولت در ایران عصر رضاشاه"، "دستنامه اسناد مشروطیت در آرشیو ملی بریتانیا"، "کتابشناسی توصیفی منابع انگلیسی درباره خلیجفارس" و "برگزیده اسناد و مکاتبات شخصی ادوارد براون" اشاره کرد.
تفرشی معتقد است امریکا علاوه بر تقطیع و، برش اسناد تاریخی، دست به سانسور و گزینش اسناد مرتبط
با ایران دهه 30 شمسی زده تا جایی که این روند مورد انتقاد و اعتراض شدید
تاریخپژوهان و محققان غربی نظیر آبراهامیان،کینزر
و گازیوروفسکی قرار گرفته است. این پژوهشگر تاریخ این سوگیری را بر خلاف قانون
دسترسی آزاد اطلاعات و سیاست آزادسازی اسناد میداند. او تلاش BBC در انتشار اسناد 28 مرداد را هدفمند و مغرضانه و به منظور ارائه اطلاعات ناقص، نادرست و ابزاری تاریخی در راستای نیل به اهداف غیرعلمی عنوان میکند.
سندپژوه اسناد بریتانیا با آسیبشناسی قرائتهای
مختلف و دیدگاههای سیاسی متفاوت درباره کودتای 28 مرداد، کارکرد این قبیل منازعات
را فقط در سیاستبازی سیاستمداران میداند. تفرشی میگوید هر سند تاریخی اگرچه
فی نفسه مهم و ارزشمند است، ولی درچارچوب روایی، تحلیلی و روشمند علمی باید در
قیاس با دیگر منابع و دادهها مورد ارزیابی، نقادی، استفاده و توجه واقع شود.
آقای تفرشی! آمریکا به فراخورهای مناسبتهای
تاریخی، مدعی شده که اسنادی از کودتای 28 مرداد 1332 را "آزاد" کرده است.
به نظر شما به عنوان یک سندپژوه، آیا این اقدام آمریکا "آزادسازی" اسناد
است یا صرفا آمریکا دست به انتشار یک سری اسناد گزینشی زده است؟
مجید تفرشی: وزارت خارجه آمریکا در سه دهه اخیر، به دلیل فشار شدید
محققان، رسانهها و افکار عمومی دست به انتشار گزینشی برخی از اسناد مرتبط با
تحولات سالهای نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد زده است. در مرحله
اول انتشار، عنوان شد که اسناد منتشر شده همه اسناد موجود در این موارد هستند.
وقتی که معلوم شد اسناد منتشر شده همه اسناد نبوده و ضمنا تقطیع، نقص، برش، گزینش
و سانسور دارد، رسما اعلام شد که به دلیل اشتباه اداری، بقیه اسناد در مورد تحولات
ایران در سالهای 1950 تا 1953 میلادی به عنوان اسناد غیرضروری
و بیارزش، امحا شده است.
وقتی فشارها و اعتراضهای آشکار و نهان محققان، از قبیل
آقایان یرواند آبراهامیان، استیون کینزر و مارک گازیوروفسکی ادامه یافت، سه سال
قبل مجددا با سر و صدا و تبلیغات، بخش دیگری از اسناد را منتشر کردند. این بخش
جدید ادامه موارد منتشر شده قبلی نبود، بلکه اسنادی به موازات و از نظر تاریخی در
خلال و بینابین متن قبلی منتشر شده بود. این نوع انتشار نشان داد که هم ادعای قبلی
مبنی بر انتشار همه اسناد و هم ادعای امحای بقیه اسناد به کلی دروغ و نادرست بوده
است. ضمنا در بین انتشار این دو مجموعه، گزارش دونالد ویلبر از کودتا از مجموعه
اسناد سازمان سیا هم توسط روزنامه نیویورکتایمز منتشر شد که آن هم داستان خودش را
دارد.
باید دانست که انتشار گزینشی و هدفمند اسناد تاریخی توسط
دوایر دولتی و امنیتی، اقدامی ضروری و مطابق وظایف حکومتها نیست. آن چه که ضرورت
و مسئولیت هر دولتی است، آزادسازی اسناد و در اختیار همگان قرار دادن آنها، بر
اساس فرآیند تعریف شده و قوانین آرشیوی و دسترسی آزادانه به اطلاعات اسناد در هر
کشور و پس از یک دوره مشخص تاریخی است. این دوره تاریخی در مورد اسناد معمولی در
قانون مشخص شده و در مورد بقیه اسنادی که حساسیت خاصی دارند، منوط به از بین رفتن
حساسیت آن و تبدیلشدنش از رویداد تاثیرگذار تمام نشده و جاری به رخداد تاریخی
است.
آن چه که طی دو مرحله توسط دولت آمریکا درباره اسناد ایران
در سالهای 1950 تا 1953 منتشر شده، مطلقا بر اساس وظیفه و مسئولیت قانونی نیست و
تنها روشی برای از سر باز کردن از وظیفه اصلی قانونی آزادسازی اسناد است. این دو
مجموعه البته ارزشمند و مهم هستند، ولی باید دانست که شیوه گزینش هدفمند، عدم
امکان بررسی اصالت اسناد با اصل سند توسط محققان آزاد، پنهان نگاه داشته شدن بخشهای
مهم دیگری از این مجموعه و سانسور بخشهایی از همین اسناد منتشر شده، نشاندهنده
ضرورت برخورد محتاطانه با این مجموعه اسناد است.
برخلاف آزادسازی اسناد، در انتشار گزینشی که امکان راستیآزمایی
و مقایسه با اصل پروندهها وجود ندارد، امکان اعمال سلیقه و گزینش هدفمند بر اساس
سلایق شخصی گردآورندگان، مصالح سازمانی و منافع آن کشور به همراه کوشش برای
افکارسازی و ارائه رویکرد به مخاطبان کاملا وجود دارد. این که همه این امکانات را
نادیده گرفته و در نبود امکان کاملا قانونی دسترسی به اصل اسناد، همه چیز را به
انصاف و عدالت و وجدان گردآورندگان دولتی و منتشرکننده آن -که وزارتخارجه آمریکا است-
واگذار کنیم، نه منطقی است و نه براساس روش و منش نقادی علمی و پژوهشی.
گفتید که وزارت خارجه آمریکا طی سالهای گذشته، اسناد مربوط به تحولات دهه 30 را به صورت گزینشی و سانسور شده منتشر کرده. به نظر شما آمریکا از انتشار گزینشی اسناد
کودتای 28 مرداد چه هدف یا اهدافی را دنبال میکند؟
مجید تفرشی: به باور من انتشار این اسناد، برخلاف ادعای قبلی، انتشار
همه اسناد در مرحله قبل و امحای بقیه اسناد، به چند دلیل مشخص صورت گرفت: اولا
دولت آمریکا قصد داشت ثابت کند که در مداخله در امور داخلی ایران در سالهای مورد
نظر، بر حق بوده و اگر این دخالت صورت نمیگرفت، در کوران جنگ سرد، دولت ناتوان و
ضعیفشده دکتر محمد مصدق ایران را به کمونیستها، حزب توده و نهایتا اتحاد جماهیر
شوروی واگذار میکرد. ثانیا، نشان داده شود که آمریکا در این اقدام تنها نبوده و
عوامل داخلی و حکومت و دستگاه امنیتی بریتانیا نیز در این عملیات شریک و صاحب سهم
بودهاند. سوم، با مشابهسازی شرایط امروز چالشهای موجود با ایران نشان دهد که
مداخلات امروز آمریکا در مسائل داخلی ایران هم مطابق با مصلحتاندیشی برای ایران،
منطقه و جامعه بینالمللی بوده و قصد سلطهجویی، کنترل و توسعهطلبی در این سیاست
مداخلهجویانه آمریکا وجود ندارد.
شما تفاوت کودتای 28 مرداد 1332 با سایر وقایع
تاریخی را در چه چیزی میبینید که تا این حد میتواند فضای تاریخنگاری را درگیر کند؟
یا به عبارتی با شانتاژهای خبری بر روی کودتا 28 مرداد قرار است چه بخشی از تاریخ ما
دچار تغییر شود؟
مجید تفرشی: با وجود گذشت 66 سال از واقعه 28 مرداد، موضوع برای بسیاری
از ایرانیان، با دیدگاههای مختلف، همچنان جاری و زنده مینماید. نخست راویان و
مخاطبان دارای دیدگاههای گوناگون چپ، دینی، سلطنتطلب و ملی (با گرایشها و شعبات
مختلف) هستند که ضمن دگردیسی و تغییر شکل تدریجی در روایات خود قصد دارند عملکرد،
رویکرد و قرائت خود از مساله نهضت ملی شدن نفت و 28 مرداد را توجیه و تفسیر کنند.
دوم، تشابهات شرایط مختلف ایران در مواجهه یا تعامل با غرب در دورههای مختلف از
سال 1332 تاکنون، موجب شده تا امر داوری و مقایسه ناخودآگاه وضع موجود با آن دوران
برای سیاستورزان، نخبگان، ارباب رسانه و مردم زنده بماند. سوم این که، گفتگو
درباره 28 مرداد و داوری درباره نقشآفرینان حوادث آن سالها، عملا نوعی استفاده
ابزاری و جنگی اعلام نشده در صحنه فوتبال سیاست داخلی و خارجی ایران و اعلام موضع
و یارگیری مثبت و منفی در برابر وضع موجود و رفتار حکومتهای بعد از سال 1332
ایران به شمار میرود.
شما مطالعات دقیقی در اسناد بریتانیا داشتهاید.
مهمترین خلأ اسناد تاریخی – به ویژه اسناد بریتانیا – درباره کودتای 28 مرداد چیست؟
به عبارت دیگر این اسناد کدام جنبه از کودتا را روایت نکرده یا کمتر به آن پرداختهاند؟
مجید تفرشی: به طور کلی باید دانست که در مورد 28 مرداد، اسناد بسیار
محدود و معدودی از اسناد بریتانیایی آزاد و یا منتشر شده است. به جز موارد معدود
افرادی چون کریستوفر وودهاوس و جک استرا، افراد رسمی وابسته به حکومت بریتانیا بر
اساس سیاست اعلام نشده آن کشور، عملا دخالت آن کشور در حوادث مرداد 1332 در ایران
را یا به کلی انکار کرده و یا درباره آن سکوت میکنند. بر اساس همین مساله، اسناد
دولتی و امنیتی جدی در این مورد نیز آزاد یا حتی منتشر نشده و در دسترس نیست.
حتی تلاشهای شخص من در طول 12 سال اخیر برای دست یافتن به
این اسناد، بر اساس قانون نسبتا تازه دسترسی آزادانه به اطلاعات (Freedom
of Information Act/ FOI) به جایی نرسیده است. این در حالی است که در برخی موارد دیگر (از
جمله اسناد مربوط به اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه خلیج فارس و اسناد مربوط
به تعاملات هستهای ایران و بریتانیا قبل از انقلاب)، پیگیریها و تلاشهای حقوقی
من موفق بوده و ثمر داده است.
طبعا اگر این تلاشها موفق شوند و نهایتا
دسترسی به اسناد بریتانیایی میسر و محقق شود، بارقههای مهم ناگفته و جدیدی از این
برهه مهم و سرنوشتساز تاریخی ایران میسر خواهد شد. البته ما از راههای مختلفی،
از جمله منابع آمریکایی و اروپایی، به نقش لندن در تحولات ایران در سالهای 1950
تا 1953 آگاهی داریم، ولی هیچ کدام از این موارد، اهمیت اسناد مستقیم و روایت
مستقیم بریتانیایی را نخواهد داشت.
به گمان من، با خودداری بریتانیا
از پذیرش نقش خود در کودتای 28 مرداد و آزادسازی یا انتشار اسناد مربوط به حوادث
سال 1332 در ایران، نمیتوان اعتمادی به صداقت و صحت عمل کنونی آن حکومت در قبال
ایران داشت. تا زمانی که این اقدام، حتی در حد اقدام ناقص و هدفمند مشابه آمریکا صورت
نگیرد، نمیتوان باور کرد که تغییر روش بریتانیا در قبال ایران امری جدی و قابل
تحقق، دست کم در آیندهای نزدیک و تحت دولت کنونی آن باشد.
این روزها شاهد هستیم که اسناد مختلفی با
عناوین خاص درباره کودتای 28 مرداد 1332 منتشر میشود. به نظر شما یک سند باید چه
ویژگیهایی داشته باشد که بتوان آن را قابل استناد و اعتماد دانست؟ آیا میتوان به
هر سندی اعتماد کرد؟
مجید تفرشی: سند
تاریخی طبعا به مکاتبات، گزارشها، و تحلیلهای قابل ردیابی و دارای مفهوم و
شناسنامه مشخص با مبداء و مقصد مشخص دولتی یا غیردولتی و اثبات و تایید اصالت
هویتی و غیرساختگی بودن، در موضوعات مختلف اطلاق میشود. هر سند تاریخی اگرچه فی
نفسه مهم و ارزشمند است، ولی درچارچوب روایی، تحلیلی و روشمند علمی باید در قیاس
با دیگر منابع و دادهها مورد ارزیابی، نقادی، استفاده و توجه واقع شود.
در سالهای اخیر، هر از گاهی به شیوه افشاگری رسانهای و با
روش تهییجی و با سر و صدا، مطالبی به عنوان افشای اسناد تازهیاب صورت گرفته که
شاخصترین آنها توسط خبرنگار شبکه فارسی سرویس جهانی بی.بی.سی در واشنگتن صورت
گرفته است. اگرچه این موارد از نظر علمی و تخصصی ارزش بررسی و توجه جدی ندارند،
ولی از نظر امکان تاثیرگذاری عمومی باید به آنها توجه شود.
این روش ارائه اطلاعات ظاهرا جدید دارای دو جنبه مرتبط با
هم است: نخست، تلاش هدفمند و مغرضانه این قبیل رسانهها برای ارائه اطلاعات ناقص،
نادرست و ابزاری تاریخی برای اهداف غیرعلمی خود. دوم، بی سوادی و غرض شخص تهیهکننده
این مطالب. بی سوادی هم از نظر عدم شناخت غوامض و پیچیدگی و ابعاد مختلف تاریخی و
هم از جهت ذوقزدگی غیرحرفهای از دیدن چند برگ سند و عدم دسترسی و اطلاع از مطالب
تکمیلی، توضیحی و حتی ناقض این موارد از یک سو و از سوی دیگر، غرض مشربی و سیاسی مشخص
و بعضا آشکار گزارشگر، در جهت استفاده حتی الممکن از این نوع اسناد در جهت اهداف و
اغراض سیاسی و تبلیغاتی ضدایرانی روزمره خود و سازمان متبوعش.
از شما تشکر میکنیم که وققتان را در اختیار
ما گذاشتید. اگر نکته دیگری هست بفرمایید.
مجید تفرشی: من هم از شما ممنونم. موفق باشید.