پایگاه مرکز اسناد انقلاب
اسلامی؛ شهید آیتالله سید محمدباقر صدر از جمله علمای
انقلابی عراق بود که از حامیان امام خمینی و نهضت اسلامی بود. روایتهای قابل
تأملی از علاقه بین امام و شهید صدر در خاطرات و یادماندههای طلاب و روحانیونی که
در آن دوران در نجف بودند منتشر شده است که در ادامه بخشی از آنها از نظر میگذرد.
*** همیشه به امام اظهار علاقه میکرد ***
مرحوم حجتالاسلام والمسلمین عمید زنجانی
درباره رابطه امام خمینی و آیتالله صدر در سالهای اولیه حضور
امام در نجف میگوید: «بعد از ورود امام به نجف وی هم از كسانی بود كه به دیدن
امام آمد و ما هر وقت خدمتِ ایشان میرسیدیم، نسبت به امام همیشه اظهار علاقه میكرد
و عكسالعمل مثبت از خودش نشان میداد، اما خیلی بیش از حد بهصورت خصوصی؛ چون ما
از ایشان نمیدیدیم كه ارتباط و رفتوآمد بیشتری به بیت امام داشته باشند. درهرحال
ایشان را باید از علاقهمندان و
موافقین امام و نهضت محسوب
كرد. چون كوچكترین مطلبی كه نشاندهنده حالت منفی در شهید صدر نسبت به امام باشد،
اصلاً به گوشمان نخورد، بلكه از آن طرف مطالبی كه نسبت به گرایش علاقه و تمایل
باشد بیشتر بوده است...».
حجتالاسلام والمسلمین علی ستاری درباره
پیروی آیتالله صدر از امام خمینی در تعطیلی حوزه نجف چنین میگوید: «... وقتی
امام در اعتراض به اقدامات دولت عراق در هجوم به حوزه نجف كلاسِ درس خود را تعطیل
كردند، ایشان به بنده فرمودند: پیش آقای صدر و آقای زنجانی بروید و بگویید كه كلاس
درس تا مدتی تعطیل است شما نظرتان چیست؟ من پیش آقای صدر رفتم و ایشان فرمودند: شما
كارتان خصوصی است؟ عرض كردم: نه دو جمله است، همینجا میگویم. با ایشان صحبت كردم
ایشان فرمود: ما تماماً در اختیار سید خمینی هستیم، ایشان هر چه میفرمایند ما میپذیریم
و تابع هستیم و با حالتی خاص فرمودند: درس تعطیل است! درس تعطیل است! این جمله ایشان
را من هیچوقت فراموش نمیكنم، درعینحال که جمله را میگفت مثل اینكه تمام وجودش
داشت این جهت را ابراز میكرد...».
حجتالاسلاموالمسلمین شیخمحمدرضا نعمانی،
شاگرد وفادار، دستیار دلسوز و مقسم شهریه شهید آیتالله سید محمدباقر صد درباره
روابط حسنه امام و شهید صدر میگوید: «... شهید صدر مكرراً از امام خمینی دیدن
كرد، درحالیكه امام خمینی هیچگاه به منزل شهید صدر نرفت... حتی یكبار هم اتفاق نیفتاد كه امام خمینی در
منزل شهید صدر از ایشان دیدار كند. در حالی كه شهید صدر بارها به منزل امام خمینی
رفت و از ایشان دیدن كردند. البته خانوادههای این دو بزرگوار مرتب با هم رفتوآمد
داشتند؛ یعنی هم احمدآقا به منزل شهید صدر میآمد، هم فاطیخانم همسر احمد آقا میآمد،
هم همسر امام خمینی میآمد و همسر شهید صدر به منزل امام خمینی میرفت، اما خود
امام خمینی هرگز رخ نداد كه از شهید صدر دیدن كند؛ یعنی بهجز یكبار پس از اولین
بازداشتِ شهید صدر كه در بیمارستان از ایشان عیادت كرد. امام خمینی هیچگاه از شهید
صدر دیدن نكرد...».
آیتالله آلاسحاق در خاطرات خود جریان ملاقات اعضای حزب الدعوه را با امام خمینی بیان میكند که بدین شرح است: «... یك روز صبح... دیدم اعضای حزبالدعوة از بصره خدمت امام رسیدهاند... حزب الدعوة طرفداران شهید صدر بودند. یكی از آنها قصیدهای میخواند و بقیه گریه میكردند. من نیز آنجا نشستم، یكی از بیتهایی كه برایم شیرین بود و در ذهنم مانده، این بیت بود:
« یا هما تن بیفته دینه به صبری
تمشی علی الشكر لاتخشی عذاها »
یعنی ای رهبران دین، شما بر روی تیغ راه میروید، اما از خارهای فرورفته اظهار ناراحتی نمیكنید. آنها برای عرض تسلیت بهخاطر فوت آقای حكیم خدمت امام رسیده بودند. امام نیز نشسته بودند. صحبتهای آنها جنبه افراط و تفریط به خود گرفته و به عبارتی از حال طبیعی خود خارج شده بود. یكی از آنها بلند شد و گفت: «آقا ما این كار را كردیم، ما آن كار را كردیم، ما برای اسلام جان خود را فدا میكنیم، شما فقط امر كنید، چون شهید صدر گفتند که امر شما امر ماست». سپس امام با وجود اینكه میتوانستند عربی صحبت كنند، ولی مقید بودند حتی در تدریس به فارسی صحبت نمایند، شروع به صحبت كرد و به من فرمودند كه شما آن را به عربی ترجمه كنید... اولین جملهای كه امام فرمودند این بود: «ببینید شما خودتان را برای اسلام میخواهید یا اسلام را برای خودتان. اگر خودتان را برای اسلام میخواهید پیش بروید، خدا نیز شما را كمك خواهد كرد، اما اگر اسلام را برای خودتان میخواهید قبل از آنكه به آن صدمه بزنید از آن دست بردارید».
منبع: کتاب تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات امام خمینی در نجف ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی