پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ 28 صفر همچون روزهای تاسوعا و عاشورا، نقطه عطفی
بود در برابر زیادهخواهیهای رژیم پهلوی. مردم شهرهای مختلف از این فرصت استفاده
می کردند و با برپایی مجالس وعظ و راهپیمایی اعتراض خود را به سیاستهای رژیم نشان
میدادند. در این راستا شهرهای مختلف استان گلستان نیز با برپایی تظاهرات مراتب
مخالفت خود را نشان دادند. در این زمینه در کتاب «انقلاب اسلامی در گرگان و دشت» که توسط مرکز اسناد انقلاب
اسلامی منتشر شده آمده است:
در روز 7 بهمن 1357/ 28 صفر گروه زيادی از مردم گرگان، علیآباد،
مينودشت، بندرشاه و گاليكش دست به تظاهرات زدند و خواستههای خود را كه در تظاهرات
عاشورا و تاسوعا اظهار كرده بودند، تكرار كردند. پليس با تظاهركنندگان گرگان به
مقابله برخاست و بهسوی آنها تيراندازی كرد. در اين درگيری دو نفر بهنامهای
محمدحسن درويش و ولی خاندوزی به شهادت رسيدند و بيش از سی نفر مجروح شدند كه به
بيمارستان پهلوی و فلسفی منتقل شدند. بهدنبال وقوع اين حادثه مردم تظاهرات
پراكندهای انجام دادند و تا آخرين ساعات روز صدای تيراندازی به گوش میرسيد.
مردم گرگان هنگام تشييع جنازه ولیالله خاندوزی با ممانعت
مأمورين روبهرو شدند. مأمورين اقدام به تيراندازی كردند و در نتيجه پنج نفر مجروح
شدند و به بيمارستان انتقال يافتند. «... جنازه شهيد 17 ساله تظاهرات روز شنبه
گرگان بهوسيله آمبولانس شهرداری به گورستان شهر برده شد و مردم پس از رفتن به
آنجا بار ديگر دست به تظاهرات زدند».
در تظاهرات 28 صفر پس از ممانعت مأموران از تظاهرات، جامعه
فرهنگيان گرگان طی اعلاميهای از مردم خواست در دبيرستان واثقی گرد آيند و
راهپيمايی خود را انجام دهند. اما مأموران به مخالفت پرداختند و در شهر مبادرت به
تيراندازی كردند. مجلس ترحيم شهدای گرگان در روز 28 در مسجد گلشن برگزار شد. عده
بسياری از روحانيون در اين مجلس شركت داشتند و بازار گرگان به همين مناسبت دو روز
تعطيل بود. محمدهاشم مهيمنی كه يكی از مجروحان اين حادثه است، خاطرات خود را اينگونه
بازگو میكند:
«... روز 28 صفر ما جلوی مسجد جامع جمع شدهبوديم. ديديم
مأموران حمله كردند و گاز اشكآورد زدند. بچهها نيز به مقابله پرداختند و درگيری
شروع شد. خيلی صحنه شلوغ و خطرناكی شده بود. چنين ماجرايی كه مستقيم با پليس
درگير شويم كمتر در گرگان اتفاق افتاده بود. پس از نيم ساعت ديديم درگيری فايده ندارد
و مأموران دست از تيراندازی و پرتاب گاز اشكآور نمیكشند. برگشتيم و خيابان فرح
سابق و شهيد رجايی فعلی را بستيم. ناگهان مأموران سر رسيدند و در تيراندازی آنها
من مجروح شدم، خودم را به بيمارستان فلسفی رساندم و تحت عمل جراحی قرار گرفتم».
همزمان تظاهراتهای وسيعی در علیآباد، گنبد، مينودشت و...
برضد دولت برگزار شد. اگرچه ايجاد حريق در چند نقطه از شهر گرگان و درگيری مأمورين
با مردمی كه برای تهيه سوخت در پمپبنزين غرب گرگان صف كشيده بودند از رخدادهای
شهر گرگان در 28 صفر بود. اما از مهمترين حوادث اين روز كشته شدن يك پاسبان بود.
خبرگزاری پارس گزارش داد كه پاسبان شهربانی شعبان رحيمینژاد مورد اصابت گلوله و
نارنجك افراد ناشناس قرار گرفته است اما ساواك معتقد است كه عدهای از
تظاهركنندگان او را مورد ضرب و جرح قرار دادند و او كشته شد.
در روزهای بعد نيز در گرگان تظاهرات به وقوع پيوست و در يک
مورد فردی به نام حيدر اميرخانی 24 ساله هنگامی كه از تاكسی پياده میشد، مورد
اصابت گلوله مأموران قرار گرفت و کشته شد. در همين روزها به دستور كميته همبستگی،
بازار گرگان بهمدت يك هفته تعطيل شد. مغازهها نيز از ساعت 8 شب تا 6 صبح باز بود
و مردم شبها خريد میكردند. خبرنگار كيهان دليل اين اقدام را ترس مردم گرگان از
ايجاد حريق در مغازههای خود عنوان کرد و نوشت: «... اين عمل به علت آتش زدن
مغازههای مردم بهوسيله عدهای ناشناس صورت میگيرد».
همزمان در شهرهای ديگر منطقه گرگان و دشت كميتههايی برای
انتظام امور شهر ايجاد شد. اعضای «كميته انتظامات مجاهدين مينودشت» در حين كشيك
با چند سارق مسلح روبهرو شدند و توانستند اموال مسروقه را از آنها بگيرند و
تحويل صاحبش بدهند. جوانان راميان در پايان سخنرانی حاج سيد حسين راميانی متعهد
شدند حفاظت از شهر را بهعهده بگيرند. اين تصميم به پيروی از دستورات آيات عظام در
جلوگيری از هرگونه بینظمی، گرانفروشی و حفاظت از منابع طبيعی اتخاذ شد. مجاهدين
گنبدكاووس نيز برای حفظ شهر جوانان را مأمور كشيك شبانه كردند.