پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی - حسین مولایی؛یكی از دغدغه های دیرینه و مهم مقام معظم رهبری كه همواره مورد تأكید و توجه ایشان بوده، مقوله تهاجم و نفوذ فرهنگی است. اخیراً نیز مقام معظم رهبری در بخشی از بیانات خود در دیدار با فرماندهان و كارمندان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به موضوع نفوذ فرهنگی و سیاسی اشاره كرده و فرمودند:"...نفوذ اقتصادی و امنیتی البته خطرناك است و پیامدهای سنگینی دارد اما نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن، خطر بسیار بالاتری است كه همه باید مراقب آن باشند...." [1]ایشان در بخشی دیگر از  سخنان خود به این مسئله اشاره كردند كه اجازه نخواهیم داد به بهانه تدوین جمع بندی نهایی مذاكرات هسته ای آمریكا بار دیگر از طریق سیاسی و فرهنگی به كشور نفوذ كند.

این در حالی است كه بد بینی نسبت به اقدامات آمریكا در كشورمان دارای سابقه ای تاریخی بوده و در موضوع خاص نفوذ فرهنگی تلاش های بسیار دامنه داری از سوی مقامات آمریكایی دیده می شود. در این راستا تدوین لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در دوران پهلوی به عنوان شاخص ترین اقدام مقامات آمریكایی برای نفوذ فرهنگی محسوب می شود.

تصویب لایحه انجمن­های ایالتی و ولایتی در مهر ۱۳۴۱ دركابینه امیر اسدالله علم از جمله مهمترین اقدامات آمریكایی ها در مهندسی فرهنگ ایرانی و نفوذ فرهنگی محسوب می شود. اقدامی كه با هوشیاری امام و علما در نهایت امر، در روز هفتم آذر سال ۱۳۴۱ لغو شد. این لایحه بخشی از تغییراتی بود كه شاه به توصیه هیأت حاكمه جدید امریكا و به نام «اصلاحات اجتماعی»قصد انجام آن را داشت. [2] این در حالی بود كه پس از تصویب لایحه موسوم به «اصلاحات ارضی» در دی 1340، هیأت حاكمه امریكا و مطبوعات این كشور اقدامات شاه را كه از آن به «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و مردم» یاد می‌شد، ستودند.[3]

موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی نیز مرحله دیگری از این «اصلاحات» بود كه شاه پس از سفر به امریكا در فروردین 1341 تصمیم آن را اتخاد كرد. وی پس از بازگشت از این سفر با جلب حمایت امریكا، امینی را بركنار [3] و اسدالله علم را در تیرهمان سال به نخست‌وزیری منصوب كرد. تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی از جمله اولین اقدامات كابینه علم بود كه با خط‌دهی دولت امریكا صورت گرفت.[4]

 

شرایط اجتماعی تدوین این لایحه

لایحه در شرایطی به تصویب رسید كه حكومت پس از فوت‌آیت‌الله بروجردی ( فروردین 1340) تصور می‌كرد نیروی روحانیت از نظر مرجعیت سیاسی رو به ضعف نهاده است. در اسفند 1340 نیز آیت‌الله كاشانی دار فانی را وداع گفت. از طرفی امام خمینی(ره) پس از فوت آیت‌الله بروجردی و علیرغم استقبال حوزه علمیه و مردم، اقدام عاجلی برای مرجعیت خود انجام نداد و حتی در مقابل پیشنهادات و اقدامات دوستان خویش در این مسیر مقاومت می‌كرد.[5]

این رویدادها سبب شد تا حكومت شتاب بیشتری به اصلاحات مورد نظر امریكا دهد و هم‌ زمان كوشید تا مرجعیت را به خارج از ایران منتقل كند. بدین ترتیب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در 14 مهر 1341 از تصویب كابینه امیر اسدالله علم گذشت و مطبوعات در 16 مهر آن را منتشر كردند. به موجب این مصوبه كه در غیاب مجلس، حكم قانون داشت، به زنان حق رأی داده می‌شد و از شرایط انتخاب شوندگان و انتخاب كنندگان، قید سوگند به قرآن حذف می‌شد و افراد می‌توانستند با هر كتاب آسمانی مراسم تحلیف را به جای آورند.

امام خمینی كه در آن هنگام در قم اقامت داشتند، دریافتند كه این مصوبه مقدمه‌ای برای یك توطئه است و رژیم می‌خواهد عكس‌العمل روحانیت را بسنجد.  امام معتقد بود كه اعطای حق رأی برای زنان عوام فریبی بیش نیست، زیرا مردان هم در واقع حق رأی نداشتند و نام هركس كه مورد نظر رژیم بود از صندوق‌ها بیرون می‌آمد. حكومت در پرتو این لایحه می‌خواست هر چه بیشتر حریم اسلام و روحانیت شكسته شود. امام در رابطه با مسئله آزادی زنان فرمودند: «ما با ترقی زنها مخالف نیستیم. ما با فحشا مخالفیم، با این كارهای غلط مخالفیم. مگر مردها در این مملكت آزادی دارند كه زنها داشته باشند؟ مگر آزادی زن و ‌آزادی مرد با لفظ درست می‌شود؟»[6]

حذف شرط «مسلمان بودن و سوگند به قرآن كریم» نیز كه بند دیگری از مصوبه انجمن­های ایالتی و ولایتی بود، با هدف مقابله با ارزشهای اسلامی در جامعه بود. بعضی صاحبنظران معتقدند در آن زمان حمایت شاه از اسرائیل شرط حمایت دولت كندی از حكومت پهلوی بود و نفوذ بهائیان در سه قوه، به ویژه در كانون قانونگذاری كشور، این شرط را تحقق می‌بخشید و برای فراهم ساختن زمینه این «نفوذ»، حذف قرآن و حذف «مسلمان بودن» ضرورت داشت. [7]

نقش حضرت امام در روشن ساختن اهداف واقعی شاه و گوشزد كردن رسالت خطیر علما و حوزه‌‌های علمیه در این شرایط كارساز بود. تلگرافها و نامه‌های سرگشادة اعتراض علما به شاه و اسدالله علم، موجی از حمایت اقشار مختلف مردم را در پی داشت. گفتنی است لحن تلگراف‌های امام خمینی به شاه و نخست‌وزیر تند و هشدار دهنده بود.

حكومت ابتدا به تهدید و تبلیغ علیه روحانیت اقدام كرد؛ اسدالله علم در یك نطق رادیویی گفت: «دولت از برنامه اصلاحی كه در دست اجرا دارد عقب‌نشینی نمی‌كند»! با وجود این، دامنه قیام رو به فزونی نهاد. در تهران، قم، و برخی شهرهای دیگر بازارها تعطیل و مردم در مساجد به حمایت از حركت علما گرد آمدند. یك ماه و نیم پس از آغاز ماجرا، دولت یك گام عقب نشست و در 22 آبان با ارسال پیام مكتوب به علما درصدد دلجویی از آنان و توجیه عملكرد خود برآمد. امّا با شناختی كه از انعطاف‌ناپذیری امام داشت، از ارسال پاسخ برای ایشان خودداری كرد. برخی از علمای حوزة علمیه موضع دولت را قانع كننده تشخیص داده و خواستار پایان قیام شدند، اما امام خمینی سرسختانه مخالفت كرد. امام می‌گفت كه دولت باید رسماًَ لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را لغو كرده و خبر آن را منتشر كند. ایشان در بیانیه‌ای كه در پاسخ به سوال اصناف و بازاریان قم صادر كرد صریحاً هدفهای رژیم را از این مصوبه نفوذ عناصر بهایی و جاسوسان اسرائیلی در تشكیلات دولت دانست و با صراحت اعلام داشت: «ملت مسلمان تا این خطرها رفع نشود سكوت نمی‌كند و اگر كسی سكوت كند در پیشگاه خداوند قادر مسئول و در این عالم محكوم به زوال است». در همین بیانیه، امام خمینی به نمایندگان مجالس سنا و شورا نسبت به تصویب لایحة پیشنهادی دولت هشدار داد و نوشت:  «ملت مسلمان و علمای اسلام زنده و پاینده هستند و هر دست خیانتكاری كه به اساس اسلام و نوامیس مسلمین دراز شود قطع می‌كنند». [8]

سرانجام حكومت تن به شكست داد و در 7 آذر 1341 هیئت دولت، مصوبه قبلی را لغو و خبر آن را به علما و مراجع تهران و قم اطلاع داد. علم در نامه خود خطاب به علما و روحانیون معترض نوشت: «بعد العنوان، عطف به مرقومه جنابعالی و سایر آقایان روحانیون و مراجع محترم موضوع انتخابات انجمن­های ایالتی و ولایتی در جلسه هیأت دولت مطرح و تصویب شد كه تصویب نامه‌‌ی مورخه 14/7/1341 قابل اجرا نخواهد بود.»[9]

امام خمینی در نشست با علمای قم مجدداً بر مواضع خویش پای فشرد و لغو مصوبه در پشت درهای بسته را كافی ندانست و اعلام كرد تا زمانی كه لغو آن در رسانه‌ها پخش نشود، قیام ادامه خواهد داشت. در نتیجه روز 10 آذر 1341 خبر لغو لایحه انجمن­های ایالتی و ولایتی در روزنامه‌های دولتی منعكس شد، اما فردای آن روز امام در جلسه‌ای كه در منزل یكی از علمای قم برگزار شد، سخنانی فرمودند كه بر خلاف انتظار بود. در این جلسه در حالی كه همه از عقب‌نشینی دولت خوشحال بودند امام فرمودند: «تمام اینها خیمه‌شب‌بازی است، دروغ‌ است. اینها برنامه‌های اساسی‌تری برای این مملكت دارند و این شكلی كه عملی شده، فریب و نیرنگی برای شما علما است. باید در انتظار توطئه‌های بزرگتری باشید و من به شما اعلام خطر می‌كنم.» [10]


پی‌نویس:

  1. http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=13606
  2.  اصلاحات مورد نظر از تأكیدات دولت كندی بود كه در انتخابات پائیز 1339 ش. به پیروزی رسیده بود. كندی پس از ورود به كاخ سفید دكترین معروف خود «اصلاحات برای صلح» را انتشار داد. این استراتژی كه تمامی تأكید خود را متوجه كشورهای ثروتمند و نفت‌خیز جهان سوم كرده بود، قبل از ایران در آرژانتین، مكزیك و برزیل نیز به اجرا درآمد. ایجاد تغییرات در نظامی سیاسی و اقتصادی كشورها به منظورتضمین دوام و بقای سیاسی دولتهای وابسته به كاخ سفید، خمیر مایه دكترین كندی بود.
  3.  سفر 20 بهمن 1340 «چستر پاولز» ـ مشاور كندی در امور آسیا و آفریقاـ به تهران برای اعلام حمایت امریكا از تصویب قانون اصلاحات ارضی صورت گرفت.علی امینی در 16/2/1340 متعاقب استعفای جعفر شریف امامی به نخست‌‌وزیری رسید.
  4. لیندون جانسون ـ معاون كندی‌ـ طی سفر شهریور 1341 خود به تهران و دیدارش باعلم، وی را در پیشبرد اقداماتش راهنمایی و حمایت كرد.
  5. حدیث بیداری؛ حمید انصاری؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ ص 37.
  6. سخنرانی امام خمینی در مسجد اعظم قم ؛ 26 فروردین 1343؛ كوثر؛ مجموعه سخنرانی‌های امام، جلد اول، ص 132.
  7.   حدیث بیداری؛ همان
  8. «صحیفه نور»؛ جلد یك؛ ص 33.
  9. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواك؛ مركز بررسی اسناد تاریخی؛ ج 1؛ ص 20.
  10. نهضت امام خمینی؛ سید حمید روحانی؛ مركز اسناد انقلاب اسلامی؛ 1372؛ ص 175.