پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، موجب حیرت و سردرگمی اغلب ناظران و
تحلیلگران بینالمللی شد. از آنجا كه این انقلاب از سوی یك مرجع
بلندپایهی مذهبی - بدون وابستگی به شرق و غرب - رهبری میشد و از سوی
دیگر، رژیم شاه، به دلیل برخورداری از درآمد سرشار نفت در بعد داخلی و
حمایت آمریكا و كشورهای غربی در بعد بینالمللی، در اوج اقتدار ظاهری خود
به سر میبرد، پیروزی انقلاب اسلامی در چنین شرایطی قابل پیشبینی نبود. به
همین دلیل، هنگامی كه انقلاب به روزهای پیروزی خود نزدیك میشد و هیچ
نیرویی نمیتوانست در برابر آن مقاومت نماید، رژیم پهلوی و حامیان آن،
متوجه عمق حادثه شده، تلاشهای بسیاری را به منظور حفظ رژیم انجام دادند؛
از جملهی این اقدامات، تعویض پیدرپی نخستوزیران، روی كار آوردن نظامیان،
گفتوگو با لیبرالها و سكولارهای جبههی ملی و در نهایت، خروج شاه از
ایران و تشكیل شورای سلطنت در بعد داخلی و برگزاری كنفرانس گوادلوپ در
راستای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی رژیم سابق در بعد
بینالمللی بود. مؤلف این كتاب، گری سیك*، مشاور ارشد شورای امنیت ملی
آمریكا در دوره ریاستجمهوری كارترست كه خود از نزدیك ناظر وقایع دوران
پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. در این كتاب، ضمن بررسی روند شكلگیری،
استمرار و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، علل سقوط رژیم پهلوی را از دیدگاه
خود تبیین نموده، چگونگی استقرار و تأسیس جمهوری اسلامی ایران و تحولات
سیاسی سالهای اولیهی پیروزی انقلاب، بویژه تسخیر لانهی جاسوسی آمریكا در
ایران و بحران 444 روزهی گروگانگیری را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده
است. آنچه در این میان اهمیت دارد و یكی از انگیزههای اصلی ترجمه و
انتشار این اثر به شمار میرود، بیان سردرگمی هیأت حاكمهی آمریكا و
ناتوانی آنها در جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی و حفظ رژیم شاه و تحمیل
خواستههای خود بر حكومت نوپای جمهوری اسلامی ایران از یك سو و رهبری
قاطعانه، شجاعانه، سازشناپذیر، بینظیر و معجزهآسای امام خمینی از سوی
دیگر، از زبان یكی از اعضای سیاستگذاری هیأت حاكمهی آمریكا میباشد.
*گری سیك در دوران انقلاب و بحران گروگانگیری به عنوان مشاور ارشد كاخ
سفید در امور مربوط به ایران فعالیت داشت. او یكی از كارمندان پركار شورای
امنیت ملی بود و در طول سالهای فعالیتش دوران زمامداری سه رئیسجمهور
یعنی فوردكارتر و ریگان را تجربه كرد. گری سیك دارای درجهی كاپیتانی از
نیروی دریایی آمریكا و همچنین مدرك دكتری علوم سیاسی از دانشگاه كلمبیا
است. او هماكنون با "بنیادفورد" همكاری دارد و در آنجا مسؤول بخش سیاست
خارجی آمریكا است. وی همچنین با درجه استادیاری در دانشگاه كلمبیا مشغول
تدریس در زمینهی مسائل مربوط به سیاست خاور میانه میباشد. این مقاله را
نیز مشاهده كنید: آمریكا چگونه ایران را از دست داد (مروری بر خاطرات گری سیك از انقلاب ایران به قلم رسول جعفریان)