مرکز اسناد انقلاب اسلامی

موضوعات
مخاطب گرامی تا اطلاع ثانوی جهت خرید کتاب از مرورگر فایرفاکس استفاده نمایید
نام کتاب:

روشنفکران دینی و دینداران روشنفکر (خاستگاه نظری)

نام نویسنده: رضا دهقانی
موضوع : کتاب
زیرگروه موضوع: اندیشه سیاسی
تاریخ انتشار: ۱۳۸۶
چاپ جاری: ۲۰۰۰
قیمت: ۲۸۰۰۰ ریال
شمارگان: ۲۰۰۰
تعداد صفحات: ۳۹۲
قطع: وزیری
شابک: ۱-۲۳۷-۴۱۹-۹۶۴-۹۷۸
وضعیت: ناموجود
نسخه کتاب الکترونیک:
معرفی اجمالی: وقتی سخن از روشن‌فکری به میان می‌آید، نمی‌توان آن را از تاریخ جدید غرب و به تعبیر دقیق‌تر، از تاریخ بورژوازی غرب جدا دانست. بورژوازی پدیده‌ای اقتصادی مبتنی بر تلوید صنعتی و تجارت است و ریشه‌ی تاریخی آن به قرون وسطی باز می‌گردد. در آن دوران، بازرگانان و پیشه‌وران، مایل به پذیرش سلطه‌ی اشراف زمین‌دار نبودند و در نتیجه‌ی منازع‌ی بین آنان، بازرگانان و اصناف به تأسیس شهرهای خودمختار روی آوردند. آرمان‌های شهروندان بورژوا در رشد اشکال جدید از سازمان‌های اداری و سیاسی ، پیدایش ناسیونالیسم و حاکمیت ملی و مخالفت با حاکمیت کلیسا و اشراف زمین‌دار، بسیار تأثیر داشت. وابستگی روشن‌فکران به طبقات جدید، آنان را سخنگوی بورژوازی کرد و بدین ترتیب، با نقد نظام سنتی موجود، به تحکیم جامعه‌ی سرمایه‌داری کمک می‌کردند و متقابلا سرمایه‌داری نو، به منزلت اجتماعی روشن‌فکران احترام می‌گذاشت. در روند ستیز با نهادهای کهن و کهنه‌ی فئودالیته، رویکرد ویژه‌ای به انسان‌گرایی نشان داده شد و در همین راستا بود که سخن از آزادی انسان به میان آمد، بدین معنا که او می‌تواند برنامه‌ی زندگی خویش را به گونه‌ای مستقل و دلخواه بنیان نهد. جنبش اصلاح‌ دینی در برابر ایمان مسیحی که وابسته به کلیسای قرون وسطایی بود، قرائت این جهانی را از دین ارائه داد و با این اندیشه‌ی کلیسا که سعادت اخروی بیرون از محدوده‌ی فهم بشری است به ستیزه پرداخت. اندیشه‌ی ترقی،‌ افق‌های جدید را به روی روشن‌فکران گشود و خرد بشر را معیار سعادت و مفسر فلسفه‌ی حیات قرار داد و در خیال خود، تحقق بهشت مادی ـ زمینی را بر مبنای عقل و فهم متعارف بشری و بی‌نیاز از وحی و هدایت الهی تحقق بخشید. در چنین فضای روشن‌فکرانه‌ای بود که ممالکت مشرق زمین با دنیای غرب تماس پیدا کردند. در ایران نیز از اوایل قرن 13 قمری، در پی آشنایی ایرانیان با اندیشه‌های نوین علمی و فرهنگی غرب، حرکت‌های روش‌فکری شکل گرفت. بخش مهمی از این تکاپوهای روشن‌فکری، معلول رخوت روحی و فکری ناشی از باورهای کهن و بی‌ارتباط با دین اسلام و سنت نبوی بود که برخورد با تمدن جدید و دستاوردهای آن در ا بعاد سیاسی، مبارزه با نظام‌های استبدادی و پدر شاهی، زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی و نواندیشی و نوسازی ساختار جامعه‌ی سنتی، راه تازه‌آی را پیش پای روشن‌فکران نهاد تا بدین وسیله بتوانند به تفسی و تحلیلی خردپسند از عقاید، سنن و حیات سیاسی ـ اجتماعی جامعه بپردازند، با اندیشه‌های نوین سیاسی و اجتماعی همگام شوند و در عین حال جان و حقیقت تعالیم اسلام را دوباره به قوت تبیین کنند. علاوه بر این ، آموزش غربی به آنها آموخت که شناخت حقیقی ، از تعقل و علوم نوین حاصل می‌شود؛ نه از کشف و شهود و آموزش‌های مذهبی. روشن‌فکران بدین سان مشروطیت، دنیویت و ناسیونالیسم را سه وسیله‌ی حیاتی برای توفیق در ایجاد ایرانی نوین، نیرومند و پیشرفته می‌دانستند. آنان معتقد بودند که الوی (مشروطیت) قدرت ارتجاعی سلطنت را از بین می‌برد، دومی ( دنیویت) نفوذ سنتی روحانتیت را زایل می‌کند و سومی (ناسیونالیسم) جنگال‌های استثمارگران دول غربی را قطع می‌کند. در مواجهه با این گونه رخدادها و اقتضائات عصر جدید، از همان آغاز در میان اندیشه‌گران ایران، دو دیدگاه و دو گرایش پدید آمد: گروهی نوگرایی و پذیرش تمدن نو را موجب اضمحلال هویت فرهنگی ‌ـ دینی و ملی جامعه و حاصل آن را سلطه‌ی همه جانبه‌ی اجانب و کفار بر کشور می أانستند. از نگاه آنان، تمدن جدید بر منبای اعراض از بندگی خدا استوار بود و پذیرش آن به تخریب ارزش‌ها و سنت‌های گرانقدر جامعه می‌آنجامید. این گروه کوشیدند تا از سنت‌های فکری و عملی جامعه، در مقابل عناصر دنیای جدید سنگری بسازند. در طرف دیگر، گروهی قرار داشتند که نوکردن اندیشه و مناسبات و روابط اجتمایع را به صورت یک آرمان یا حداقل یک ضرورت می‌پذیرفتند. این گروه، نو شدن را موهبتی برای مقابله با جهل و جور و ستم‌گری می‌دانستند؛ از این رو دعوتش را لبیک گفتند. ریشه‌های تاریخی روشن‌فکری ایرانی و طیف‌های منشعب از آن را باید در میان این دو گروه جستجو کرد که با جریان مدرن ‌شدن پیوند خورده بودند. در طبقه‌بندی جریان‌های روشن‌فکری یا به تعبیری دیگر، طیف شناسی روشن‌فکری در ایران، پژوهش‌ها عموما حول دو محور روشن‌فکران لائیک و دینی که عموما هم فاقد اسلوبی علمی و روشمند هستند متمرکز شده‌اند. در این پژوهش‌ها، علمکرد جریان‌های مذکور ملاک قضاوت و صدور رأی قرار می‌گیرد، بی‌آنکه به بن‌مایه‌های فکری و خاستگاه‌های اندیشگی آنان دقت کافی مبذول شود. پژوهش حاضر کوشیده است از منظری متفاوت به مقوله‌ی روشن‌فکری بنگرد و ضمن پرداختن به مباحث نظری، به تبارشناسی دو طیف مورد بررسی، یعنی روشن‌فکری دینی و دین‌داری روشن‌فکرانه توجه وافی کند. اصطلاح روشن‌فکری دینی آشناتر و متدوال‌تر است. روشن‌فکر دینی به عنوان برآیندی نسبتا بومی از مفهوم روشن‌فکری غربی،‌ در تاریخ معاصر ایران تجلی کرده و عموما وامدار مکاتب عقل‌گرایانه و تجربی غرب است و می‌:وشد مفاهیم مذهبی را با توجه به دستاوردهای علمی و مادی غرب توجیه و تفسیر کند و با نوسازی دینی به شیوه و متد غربی، به چالش های روزگار جدید پاسخ گوید. اما دین‌داری روشن‌فکرانه، در واقع، سیر طبیعی فرهنگ پویای اسلامی و به ویژه شعیی است که از پایگاه و متن دین برخاسته است و می‌:وشد در تقابل با اندیشه‌های جدید و مسائل عصر، پاسخی بر آمده از معارف و آموزه‌های اصیل اسلامی ارائه دهد. اینجا سخن بر سر روش‌های حصول به مقصود نیست، بلکه مسئله‌ی اصلی، تفاوت در منابع فکری و آموزه‌های مکتبی حاکم بر دو جریان است. روشن‌فکر دینی از سویی می‌کوشد برداشت و قرائت جدیدی را از دین عرضه کند که با دنیای جدید تناسب داشته باشد و از سوی دیگر مدرنیته را با سنت محک می‌زند و تصویری را از آن ارائه می‌دهد که در آن امکان تفکیک و تجزیه هست. روشن‌فکری دینی در مقابل جهان مدرن قرار گرفته است و با باور به دین و فرهنگ دبنی می‌کوشد تا به بازبینی دین و در نهایت به نو شدن دین به معنای فهم نو از دین اقدام کند. این فهم نو از دین، در زبان ، سازمان دین و جایگاه آن در تحولات فرهنگی ـ اجتماعی قابل تعریف است. ولی دین‌داری روشنفکرانه اصطلاحی است که باید در پرتو مقتضیات عصر جدید و نیازهای نوین جامعه بررسی شود. اگر چه در نظر اول، این اصطلاح قرینه‌ای از روشن‌فکر دینی را تداعی می‌کند، اما به هیچ وجه نباید آنها را همسان دانست. دین‌دار روشن‌فکر ، رویشی از متن است و عزیمتی از درون است به آفاق و از خود به غیر و مراجعت برای شناخت مجدد خود. دین‌دار روشن‌فکر قائل به دو رکن مترقی اجتهاد و انتظار است. مفتوح بودن باب اجتهاد، بدون آنکه دین را تابع شرایطی عصری و محیطی کند، از تحجر و گذشته‌گرایی و ایستایی آن در برابر مقتضیات زمان ممانعت می‌کند که فرهنگ انتظار، نکو زیستن و جاودانه زیستن را هم اکنونی می‌کند. نکته‌ی مهم دیگر از لحاظ روش شناختی، تعریف مصادیق روشن‌فکر دینی و دین‌دار روشن‌فکر است. روشن‌فکر دینی ، اصطلاحی است که مصادیق متعدد و در عین حال متفاوتی از آن ارائه شده است؛ لذا تحلیل ما باید بر اساس مدل تیپ‌شناسی صورت گیرد. بدین معنی که مفهوم روشن‌فکر دینی را باید با توجه به تیپ‌هیا اصلی روشن‌فکری دینی تحلیل و توجیه کرد. این موضوع درباره‌ی دیندار روشن‌فکر نیز صدق می‌کند و به نگاه معرفت‌شناسانه‌ی او از دین بر‌می‌گردد. دین‌دار روشن‌فکر نیز تبیین واحدی از دین اسلام ندارد و گاه بر اسلام کلامی و گاه بر اسلام عرفانی و گاه بر اسلام فقهی تأکید می‌:ند و اساسا اختلاف طیف دین‌داران روشن‌فکر، به نحوه‌ی تلقی ایشان از هویت دین بر‌می‌گردد، بنابراین روشن‌فکر دینی و دین‌دار روشن‌فکر، عناصر فرهنگی و شناوری هستند که همواره در حال شدن و تشخص فکری پیدا کردن هستند. به عبارت دیگر بخش مهمی از تاریخ روشن‌فکری ، به وضعیت گذار مربوط است. از آنجایی که این کتاب در مقوله‌ی تاریخ اندیشه‌ی معاصر می‌گنجد، محور بحث اندیشه و آرای روشن‌فکران از هر دو طیف روشن‌فکر دینی و دیندار روشن‌فکر است، ضمن اینکه بسترهای سیاسی ـ ا جتماعی و مبانی تعقلی و سرچشمه‌های فکری اندیشه‌گران بررسی شده و مجموعا در شش فصل تهیه و تدوین گردیده است. در فصل نخست واژه‌ی روشن‌فکر ، تاریخچه و کارکردهای آن تعریف و تبیین شده است. در فصل دوم به پیشینه‌ی اصلاح‌گری در جهان اسلام و مصلحان دینی جهان عرب و شبه قاره‌ی هند پرداخته می‌شود و در ادامه به تحلیل الگوهای روشن‌فکری در ایران و پیوند آنها با ناسیونالیسم و فراماسونری توجه و اندیشه‌های روشن‌فکرانی چون ملکم خان، آخوند‌زاده، طالبوف و میرزا آقاخان کرمانی بررسی شده‌اند. فصل سوم با تعریف مفهوم روشن‌فکری دینی آغاز می‌شود و طیف‌های مختلف روشن‌فکری دینی و تکاپوهای فکری آنها در بستر زمانی تاریخ معاصر ایران بازنگری شده‌اند. در فصل چهارم بنیادهای فکری دین‌داری روشن‌فکرانه مد نظر قرار گرفته، مفاهیم پایه‌ای این جریان، چون اصل ولایت و اجتهاد، در پرتو مقوله‌ی احیاگری دینی ارزیابی و بررسی شده است. در ادامه، معیارها و ساختارهای نظری این جریان تحلیل شده‌آند. در فصل پنجم به زمینه‌‌های سیاسی ـ اجتماعی و بسترهای مؤثر بر جریان روشن‌فکری دینی از مشروطه تا انقلاب اسلامی پرداخته‌ایم و با بررسی حوادث عصر مشروطه و کودتای سوم اسفند 1299 و حوادث شهریور 1320 و کودتای 28 مرداد 1332 و سرانجام انقلاب اسلامی تأثیر این وقایع را بر روایت روشن‌فکری دینی بررسی کرده‌ایم. آرا و اندیشه‌های دینی روشن‌فکرانی چون جلال آل احمد ، بازرگان و شریعتی موضوع مباحث این فصل هستند. در فصل پایانی، بستر تاریخی ظهور دین‌داری روشن‌فکرانه، بنا به سیر حوادث مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی دنبال شده است. در این فصل به طور مبسوط، از آرای و اندیشه‌های مشروطه‌خواهان و یا به تعبیر دیگر، دین‌داران روشن‌فکری چون محمدحسین نائینی، ملا محمدکاظم خراسانی، سید محمد طباطبایی و شیخ هادی نجم‌آبادی و نیز از اندیه‌های جناح مشروعه‌خواهان سخن گفته شده است. در ادامه‌، نیروهای مذهبی و سازمان‌های سیاسی ـ مذهبی دوره‌ی پهلوی اول و دوم، از جمله فداییان سالام و گروه‌هایی چون مؤتلفه‌ی اسلامی بررسی شده و رئوس آرای و اندیه‌های اندیه‌گران طیف دین‌داری روشن‌فکرانه، از جمله آیت‌الله سید حسن مدرس، آیت‌الله بروجردی،‌ آیت‌آلله کاشانی ، شهید مطهری و حضرت امام خمینی تحلیل و بررسی شده‌اند.