انقلاب اسلامی در شهر ری
علما و روحانیون شهر ری و تهران پس از جنایت رژیم پهلوی در روز 13 آبان ماه 57 اعلامیهای صریح صادر کردند و اعتراض خود را نسبت به این عمل غیر انسانی اعلام نمودند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در مقطعی که انقلابیون به طور کامل بر اوضاع مسلط نشده بودند گروههای مختلف سیاسی با اندیشهها و آمال مختلف در جامعه در حال فعالیت بودند. شهرستان قائم شهر نیز از این قاعده مستثنی نبود . گروههای چپگرا مانند: پیکاریها، گروه چریکهای فدایی خلق ایران، فدائیان خلق اکثریت و اقلیت و سازمان مجاهدین خلق(منافقین) فعالیت داشتند، بدنبال ایجاد پایگاه برای خود در قائمشهر بودند. زکریا زکریایی از اعضای کمیته انقلاب اسلامی قائمشهر در کتاب «انقلاب اسلامی در مازندران»که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده شیوههای مبارزاتی و حیلههای این گروهها در جذب جوانان در قائمشهر را بیان کرده است.
28 صفر سال 1357، همزمان با رحلت پیامبر اسلام و امام حسن مجتبی(ع)، مردم ایران بار دیگر در خیزشی بزرگ به پا خاستند تا ضربه دیگری بر پیکر رژیم پهلوی وارد کنند. ميعادگاه مردم كاشان در این روز مسجد رباط در داخل بازار (مسگرهاى) كاشان بود. گزارش حماسه مردم کاشان در 28 صفر57 در کتاب «انقلاب اسلامی در کاشان» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده این چنین بیان شده است:
مردم شهر یزد که در حرکات انقلابی سرآمد بودند، در روز هفتم شهادت حاج آقا مصطفی مجلس ترحیمی برپا کردند. مامورین ساواک به دقت این مراسم را زیر نظر گرفته و در گزارشهای متعدد خود، بدان پرداختند.
همزمان با سیصد و نود و یکمین نمایشگاه کتاب استانی،
غرفه این مرکز در سیصد و نود و یکمین نمایشگاه کتــاب استانی، با بیش از 70 عنوان کتاب در موضوعات متنوع در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی و تاریخ دفـــــــاع مقدس بازگشایی شد.
در روز 5 آبان 1356، مردم ساوه در واکنش به شهادت آقا مصطفی خمینی اقدام به برپایی مجلس ختم نمودند که در اسناد و گزارشهای ساواک بازتاب داشت.
انقلاب اسلامی در اهواز
روز اول آبان ماه 1356، انتشار خبر شهادت مشکوک آیتالله سید مصطفی خمینی فرزند امام، بازتاب گستردهاي يافت و واكنشهايي را بهدنبال داشت. در اهواز نيز شهادت حاج آقا مصطفي بازتاب خاصي يافت و بلافاصله اقداماتي در سطح شهر شروع شد، مردم فرصت را غنيمت شمرده و براي فرزند امام مجلس ترحيم برگزار کردند و خود را آماده تحركات انقلابي نمودند.
برگی از خاطرات آیتالله مهدوی کنی
آیتالله مهدوی کنی میگوید: خلق مسلمانيها تا آنجا در تبريز نفوذ پيدا كرده بودند كه يك روز آيتالله مدني را در حين تظاهراتي در كيوسكي محاصره كردند و ميخواستند ايشان را شهيد كنند. در آن روز نسبت به ايشان خيلي توهين كرده بودند.
در تثبیت مقام مرجعیت و رهبری امام خمینی در کرمانشاه نقش بینظیر آیتالله عطاالله اشرفی اصفهانی بسیار مؤثر بود.
مخالفت با جشنهای موسوم به 2500 ساله شاهنشاهی چنان گسترده بود که در اعماق لایههای جامعه ایران ریشه دوانده بود. مردم در کنار روحانیون به شدت مخالف برگزاری این جشنها بودند و قبل از آغاز رسمی جشنهای 2500 ساله، فعالیتهای خود را در جهت مقابله با این مراسم شروع کردند.