حجتالاسلام و المسلمین علی دوانی(رجبی) در زمره شناختهشدهترین تاریخنگاران انقلاب اسلامی است. وی پس از پایان موفقیتآمیز قیام عمومی علما و مراجع به رهبری امامخمینی علیه تصویب لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی، كتاب «نهضت دو ماهه روحانیون» را به نگارش درآورد. در طول سالهای 1342 و 1343 در برخی اعلامیههایی که از سوی علما و فضلای حوزه علمیه قم انتشار مییافت، حجتالاسلام دوانی مشارکت داشت. با آغاز حرکتهای انقلابی در سال 1356 که به انقلاب اسلامی سال 1357 منتهی شد، استاد دوانی با زحمت و مشقت زیاد به گردآوری پیامها، اعلامیهها و سخنرانیهای مراجع، علما، فضلا، طلاب، اهل منبر، دانشگاهیان، احزاب، جمعیتها، فعالان سیاسی، اصناف و بازاریان و نیز ثبت و ضبط رویدادهای سیاسی کشور پرداخت.
روز 14 دی 1357 ژنرال «رابرت هایزر» معاون فرمانده نیروهای ارتش آمریکا مخفیانه وارد تهران شد. برژینسکی هدف از مأموریت هایزر در ایران را طراحی یک کودتای نظامی در صورت شکست دولت بختیار اعلام کرد. هایزر در ایران میخواست همان نقشی را بازی کند که در سال 1332 کرمیت روزولت بازی کرد. ناآگاهی و فقدان اطلاعات لازم از اوضاع بحرانزده و برآوردهای لازم ذهنی و عینی از بدنه میانی ارتش، سبب شد طرحی را به نام «عملیات نجات یا کورتاژ» با همکاری گروه کوچکی از نظامیان وفادار به شاه پیاده نمایند . نخستین اقدام خالى کردن خیابانها از مردم و سرکوب شورش در پایگاه نیروى هوایى بود. اما این توطئه، با فرمان امام خمینی مبنی بر بی توجهی به حکومت نظامی رسما به شکست انجامید.
امام از همان ایامى كه به تحصیل مشغول بود، به مطالعه كتابهاى سیاسى هم علاقه داشت و از تجربههاى سیاستمداران اسلاممدار نیز كه در رأس آنان مرحوم شهید آیتالله سید حسن مدرس(رحمهالله) بود، استفاده مىكرد. پس از فوت آیتالله بروجردى(رحمهالله) مسأله انجمنهاى ایالتى و ولایتى، در سال 1341 ه.ش پیش آمد. حضرت امام(قدس سره) حضور در فعالیت سیاسى و آگاهى از سیاست را وظیفه خود مىدانست. در آن ایام، ایشان یک «فقیه بزرگ» و یک «سیاستمدار» مشهور و بزرگ به شمار مىآمد. ایشان چون چهل سال یا بیشتر بر جریانهاى روز نظارت داشت، از زیر و بم آنها آگاه بود.از نظر قدرت مدیریت و رهبرى جامعه، شجاعت، شهامت و مبارزه با بزرگترین قدرتهاى جهان، از لحاظ فراست، تیزهوشى و دوراندیشى، جمعبندى مصالح و تشخیص اولویتها، كمالاتش منحصر به فرد و فوقالعاده بود.
بازنشر
در تاریخ معاصر شهادت شخصیتهای شناختهشده و گاه گمنامی ثبت شده که اثرگذاری و جریانسازی بیبدیلی داشتهاند. شهادت آیتالله مصطفی خمینی از جمله این نمونههاست که طوفان انقلاب را سهمگینتر کرد. طی سالهای بعد شهادت شهید بهشتی و یارانش همین اثر را در دهه 60 برجای گذاشت به طوری که رسانههای جهان، آن را سرآغاز تحولی عظیم در تاریخ ایران محسوب کردند.طی سالهای اخیر نیز، شهادت محسن حججی، از مدافعان حریم آلالله و شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، به طور عمیق، در ایران، منطقه و جهان جریانساز شد.هرچند بنا به اعتقادات اسلامی خون شهید اثرگذاری خود را در عالم خواهد داشت، اما این شهادتهای چهارگانه فصل جدیدی در تحولات سیاسی اجتماعی زمانه خود گشود که هر کدام از آنها منجر به بلوغ و بالندگی بیش از پیش جامعه شد.
صبح عاشورای سال ۱۲۹۰ شمسی روسها ۸ تن از مشروطهخواهان از جمله ثقهالاسلام و دو جوان ۱۶ و ۱۸ ساله را به تبریز آوردند و در برابر چشمان مردم عزادار تبریز به دار کشیدند. «سازانف» وزیر امور خانهی روسیه تزاری در پاسخ به «ژرژ بوكان» سفیر انگلیس در دربار تزار میگوید: «مأموران نظامی روس جز اینكه ثقهالاسلام را مجازات كنند چارهای نداشتهاند؛ ثقهالاسلام یكی از محركین عمده اغتشاش اخیر تبریز و هیجان عمومی ضدروس بوده است...» سفیر انگلیس در تهران در باره توافقی بر اعدام ثقهالاسلام تبریزی به سیداسدالله خرقانی گفته بود: «ما با روسها موافقت كرده بودیم كه آذربایجان را روسها ببرند و تصاحب نمایند ... بعد معلوم شد در آذربایجان مخالف روسها زیاد است كه با آنها مخالفت كرده و جمعی از احرار را كشته و یک نفر روحانی بزرگ را آنجا به دار زدهاند و مخالفت آذربایجانیها ما را از آن تصمیم منصرف كرد.»
به بهانه ایام فاطمیه
شیخ مطابق معمول هر سال در جمادی الاولی به مناسبت ایام فاطمیه مجلس روضهخوانی برپا میكرد. آن سال نیز طبق معمول در مسجد جامع چادری بر پا كرد تا مجلس عزا برقرار كند. دشمنان شیخ موقعیت را مغتنم دانسته و عدهای را تحریك كردند تا بساط شیخ را بههم بریزند. به گزارش حبلالمتین «چندین هزار نفر به مسجد رفته، درصدد منع و جلوگیری برآمدند... چادر را خوابانیده، بلكه چندین قطعه نموده به امامزاده زید برده، توقیف كردند. این حركت در روز پنجشنبه هشتم ]جمادی الاولی[ واقع شد.»
فصل نوین حیات حوزه علمیه قم با دعوت شیخ مؤسس از آیتالله سیدصدرالدین صدر برای حضور در این حوزه آغاز شد. وی که ساکن مشهد بود از دعوت شیخ عبدالکریم استقبال کرد و در سال 1313 ش وارد قم شد. او به عنوان يكی از مراجع بزرگ تقليد و زعيم حوزه موفق شد صدها عالم و مجتهد را پرورش دهد و بعد از وفات شيخ مؤسس، به همراه دو مرجع ديگر آیات (حجت و خوانساری) توانست حوزه را در سختترين شرايط سالهای خفقان قبل از شهريور 1320 حمايت نمايد. و منشأ خدمات ارزشمندی باشد.
دکتر عباس شیبانی در سال 1310 در تهران دیده به جهان گشود. در سال 1329 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. فعالیتِ سیاسی اجتماعی پیش از انقلاب در کنار تحصیل پزشکی دو قطب اساسی دغدغههای او را ساخته بودند که همین امر سبب گردید هر جا که به او نیاز باشد در خط اول مقدم حضور داشته و ایفای نقش نماید. دکتر عباس شیبانی گرچه همیشه فعالِ حوزهی پزشکی، سیاسی و اجتماعی شناخته شده است اما هیچگاه نمیتوان بیش از همه چیز زحمات و تلاشهای این استاد بزرگ در عرصه پزشکی از جمله اقداماتی در زمینه پیوند اعضا، جراحی قلب، مغز و اعصاب و دیگر حوزههای اصلی پزشکی را نادیده گرفت.
بخشی از گزارشهای ساواک، مکاتباتی است که این سازمان طی کنترل نامههای ارسالی یا دریافتی شهید مفتح، آنها را ضبط و کپی نموده است. تعدادی از این نامهها مکاتبات او با مراجع وقت میباشد. در این میان نامه امام خمینی به ایشان از نجف در تقریر از «زحمات و ثبات قدم» وی حائز اهمیت ویژه است که در پاسخ به نامه ارسالی او به امام میباشد. شهید مفتح را میتوان از پیشگامان فعالیتهای فرهنگی در امر معرفی ابعاد اجتماعی-سیاسی اسلام به نسل جوان به شمار آورد. حجم عظیمی از اسناد ساواک از تکاپوهای او در این عرصه خبر میدهد. سفرهای تبلیغی شهید مفتح از دیگر موضوعاتی است که در گزارشات ساواک منعکس شده است. فعالیتها و اقدمات شهید مفتح در مساجد و هیئتهای مذهبی از دیگر محورهای اسناد ساواک در مورد وی میباشد.
آیتالله سید محمدصادق روحانی دار فانی را وداع گفت.