علامه سید محمدحسین طباطبایی فیلسوف و متفکر شهیر معاصر از جمله روحانیونی است که علاوه بر وجهه علمی دارای وجهه سیاسی نیز میباشد. صاحب المیزان، در دوران نهضت اسلامی در زمره روحانیون مبارز بود که از همان نخستین روزهای نهضت اسلامی همراهی خود را با امام خمینی اعلام داشته بود. به طوری که بارها به مناسبتهای مختلف همگام با دیگر روحانیون مبارز با صدور اعلامیههایی رژیم پهلوی را محکوم میکرد. امضای او در اعلامیه مراجع و آیات عظام حوزه علمیه درباره قانون شکنیهای رژیم شاه که در اسفند 1341 صادر شد به چشم میخورد. علامه طباطبایی که به شیوههای گوناگون ضدیت خود را با رژیم پهلوی به نمایش گذاشته بود، از سوی رژیم مورد بازخواست قرار میگرفت و یک بار هم به دلیل حمایت از مبارزان فلسطینی در سال 1349 به ساواک احضار شد.
از مهمترین مؤلفههای مبارزاتی نهضت امام خمینی توجه به وحدت میان مسلمانان برای ایجاد حکومتی مبتنی بر احکام اسلام بود. به طوری که امام در اولین سند مبارزاتی خود در سال 1323 نیز امت اسلامی را به وحدت دعوت کردند. با شروع نهضت اسلامی، وحدت مسلمانان به طور جدیتری توسط امام پیگیری شد و ایشان به مناسبتهای مختلف بحث وحدت مسلمانان را مطرح کردند. با پیروزی انقلاب، وحدت به یکی از مهمترین استراتژیهای نظام اسلامی تبدیل شد. به طوری که برای این مهم اقدامات عملی فراوانی صورت گرفت که از آن جمله میتوان به برگزاری کنفرانسهای بینالمللی وحدت اسلامی، تأسیس جامعه المصطفی(ص) العالمیه، تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و دانشگاه مذاهب اسلامی و نامگذاری هفته وحدت اشاره کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بحث وحدت شیعه و سنی بیش از گذشته مورد تاکید رهبران انقلاب قرار گرفت و این موضوع به عنوان یکی از مهمترین اصول انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای مسلمان نشین نیز صادر شد. پاکستان از جمله نقاطی بود که درخت وحدت در آنجا ریشه زد و به سرعت جوانه داد و بارور شد. یکی از نقاط عطف وحدت شیعه و سنی در پاکستان سفر آیتالله خامنهای به آنجا در دهه 60 و سخنرانی تاریخی ایشان بود. با تأسی از انقلاب اسلامی ایران، حجتالاسلام سید عارف حسینی، رهبر شیعیان پاکستان نیز دارای دیدگاه وحدت گرایانه بود و با جدیت مسئله وحدت شیعه و سنی را دنبال میکرد و اعتقاد فراوانی به این مهم داشت.
عملکرد جبهه ملي ایران نشان میدهد که این جریان در مدت حدود 32 سال فعاليت پراکنده خود در ايران (آبان 1328 تا خرداد 1360) و حتي بعد از اين تاريخ در خارج از کشور با شکستها و ناکاميهاي بسياري مواجه بوده است. فقدان برنامه منسجم، فقدان پایگاه اجتماعی، ضعف ایدئولوژیک، فقدان رهبری جریانساز و کاریزماتیک، اعتماد بیش از اندازه به غرب و وابستگی برخی اعضاء به خارج، از جمله علل ناکارآمدی جبهه ملی است که مجموع این دلایل سبب شد جریان مليگرايي عملکرد شايان توجهي از خود بروز ندهد. طی دهههای بعد نیز عدم جذب نيروهاي جوان و بالا رفتن سن فعالان سالهاي 1332 منجر به حذف تدريجي آنان از دایره سیاسی گرديد. مليگراها پس از دوم خرداد 1376 در قالب نيروهاي ملي و مليـ مذهبي به فعاليتهايي دست زدند، اما اين دوران هم دوام زيادي نيافت و آنان دوباره به انزواي سياسي روي آورده و از صحنه سياسي ايران حذف شدند.
دکتر یعقوب توکلی
کشتار دانشآموزان در روز 13 آبان 1357 توسط رژیم پهلوی، موج جدیدی در جامعه ایجاد کرد. نکته درخورد توجه حادثه 13 آبان آن است که تظاهرات آن روز نه یک جنبش موردی دانشآموزی، بلکه زنجیرهای از تظاهرات متعدد روزانه دانشآموزان در سطح کشور و شهر تهران بود که تقریبا در هشتمین اجتماع دانشآموزی در دانشگاه تهران، حادثه جنایات 13 آبان به وقوع پیوست. گرچه عوامل سقوط دولت شریف امامی از قبل مهیا شده بود ولی تظاهرات خونین 13 آبان نقطه پایان حکومت آشتی ملی بود. به همین جهت شریف امامی با همه ادعای استقامت، در فردای آن روز مجبور به استعفا شد و به این ترتیب آن که با شعار آشتی ملی آمده بود با اعلام حکومت نظامی و کشتار مردم در 17 شهریور و شهرستانها و نهایتا کشتار دانشآموزان و دانشجویان در دانشگاه تهران کنار رفت.
به دنبال سخنرانی آتشین و افشاگرانه امام خمینی علیه لایحه کاپیتولاسیون و حمله به رژیم پهلوی، آمریکا و رژیم صهیونیستی، ایشان توسط رژیم پهلوی به ترکیه تبعید شدند. بر خلاف رسانههاى داخلى، رسانههاى خبرى خارجى درباره تبعيد امام خبرهاى مفصلترى پخش كردند. خبرگزاریهای فرانسه،خبرگزاری رویترز همچنین مجله «صوت الاسلام» چاپ بغداد، روزنامهى المنار، مجله "Message" ارگان مدرسه وعاظ شهر لكنهو، روزنامه «الشعب» چاپ الجزاير، «الفجر الجديد» چاپ بغداد، الثوره، چاپ دمشق، «لاپرس» چاپ تونس درباره تبعيد امام خمينى گزارشهايى ارائه دادند.
دکتر غلامرضا خواجهسروی
بررسی تصمیمات و دیدگاههای امـــام خمینـــی در مواجهه با رویداد تاریخیِ تسخیر لانه جاسوسی نشان میدهــد الگـــــوی تصمیمگیـــری امام در این رابطه، از فقه سیاسی نشأت میگرفته است. بررسی مجموعه بیانات امام خمینی(ره) در این رابطه و نیز سیره عملی ایشـــان، نشان میدهد که موضع و تصمیم امـــام(ره) در مسئله تسخیـــر لانه جاسوسی، برگرفته از دو قاعده فقهی «لاضرر» و «نفی سبیل» بوده است. از نظر حضرت امام تمام حکومتهای غیر توحیدی به دنبال سلطهجویی بر دیگران هستند. اما دستور اسلام این است که نه بر کسی ظلم کنید و نه زیر بار ظلم کشوری دیگر قرار گیرد. و از آنجا که امریکاییها در داخل کشور ما در حال جاسوسی و ظلم بودند، تسخیر سفارت آمریکا که در اصل محلی برای جاسوسی بود، اجتناب ناپذیر مینمود. از اینرو الگوی تصمیمگیری امام خمینی در رابطه با تسخیر لانه جاسوسی، با اسلوب شناختی – عقلانی ترسیم میشود.
با وجود اینکه مراحل تبعید امام خمینی در 13 آبان 1343 به سرعت طی شد، اما باز هم واکنش اقشار مختلف مردم ایران را در پی داشت و حتی تکاپوهایی را در نجف رقم زد. طلاب و روحانیون از جمله اقشاری بودند که به این موضوع عکس العمل نشان دادند. ساواک طی گزارش درباره واکنش روحانیون مبارز نوشت: «روحانيون و وعاظ كه اكثر از طرفداران سرسخت مىباشند سخت در فعاليت هستند و خود را خيلى ناراحت و عصبانى جلوه مىدهند و معتقدند كه بايد با شدت هرچه تمامتر درباره تبعيد مبارزه كرد...» علماى طراز اول حوزه از چمله آیات میلانی، مرعشی نجفی، گلپایگانی و شریعتمداری نیز با نوشتن نامه به امام، انتشار اعلاميه، فرستادن تلگراف براى علما، مردم و مسئولين رژيم به اين اقدام غير قانونى اعتراض کردند. دیگر اقشار جامعه همچون بازاریان، دانشجویان، طلاب علوم دینی، نیروهای مذهبی و ... نیز هر یک به سهم خود در واکنش به تبعید رهبر نهضت اسلامی به ترکیه به تکاپو پرداختند.
در رکاب روحانیت مجاهد
حاج محمد اسماعیل رضایی از جمله شهدای قیام 15 خرداد 1342 است که متاسفانه کمتر درباره او قلم زده شده؛ او که از ارادتمندان امام خمینی(ره) و آیتالله کاشانی بوده و سابقهای دیرین در همراهی با روحانیت داشته است؛ حاج اسماعیل از جمله مریدان آیتالله کاشانی بود و به قدری به آیتالله ارادت داشت که دائم به منزل او رفت و آمد میکرد. حتی بعد از این که تهمتهای طرفداران مصدق و سپس کودتای آمریکایی-انگلیسی 28 مرداد 1332 باعث انزوای مرحوم کاشانی شده بود، حاج اسماعیل جزو افرادی بود که ارتباط خود را با وی حفظ کرد و حتی در دوران بیماری و کسالت آیتالله نیز پرستار او بود. او همچنین ارادت و علاقه زیادی به آیتالله بروجردی داشت و تحت تاثیر روشنگریهای این مرجع عظیمالشان نیز به مبارزه با فرقه ضاله بهائیت برخاست. بعد از رحلت آیتالله بروجردی، حاج اسماعیل گمشده خود را در شخصیت امام خمینی یافت و شیفته ایشان شد به طوری که در قیام 15 خرداد 1342 در حمایت از رهبر نهضت اسلامی وارد میدان شد و در آبان همان سال نیز به همین جرم تیرباران گردید.
ناگفتههایی از فعالیتهای سیاسی قیصر امینپور
قیصر امینپور شیفته امام بود و در مقابل خردهگیرانی که از او ایراد میگرفتند که چرا برای امام شعر سرودهای، میگفت: «مگر میشود شاعر باشی و دل در گرو زیبایی داشته باشی و در مقابل آن همه زیبایی سکوت کنی.»