اسناد روایت میکنند:
در این گزارش که در 19 خرداد 1342 یعنی به فاصله 4 روز پس از قیام 15 خرداد به دست مسئولان ساواک رسیده، آمده است: گرانی قند و شکر -بدی وضع نان- گرانی گوشت که برخلاف ادعای شهردار و وزیر کشور هم جنس نان خراب شد و هم گران فروخته میشود. عدم پرداخت اضافات کارمندان اصولا کارمندان دولت را در حالت ناراضی قرار داده و بدون اینکه باطناً موافقتی با اقدامات روحانیون داشته باشند از اینکه فعالیت آنها جنبه ضد دولتی دارد پارهای از اقدامات مخالفین را که جنبه حاد و اخلالگری نداشته و اصولی باشد تائید میکنند. بعد از واقعه 30 تیر 1330 و همچنین 28 مرداد سال 1332 فقط یکی دو روز وزارتخانهها دچار اختلال شده و همه کارمندان در انتظار حوادث شدیدتر و تضاد بیشتری بین دولت و طرفداران روحانیت میباشند.
بازخوانی
آیتالله خامنهای: میان شهادت شیخ فضلالله و تشكيل مجلس و نیز پیام امام در مورد مجلس شورای اسلامی، روابط مهمی وجود دارد. امام امت میخواهد جامعه را در مقابل موجهای کوبنده و تبلیغات زهرآگینی که شیخ فضلالله را بدار آویخت مصونیت بدهد. شیخ فضلالله میگفت: مجلس ما مجلس شورای اسلامی است، ولی مخالفينش میگفتند مجلس شورای ملی. او میگفت من با ملی بودن مخالف نیستم، ولی ملت ما مسلمانند و میخواهند که مجلس از قوانین اسلام تبعیت کند.
روایت مطبوعات از پیام امام خمینی برای افتتاحیه مجلس اول
اولین دوره مجلس شورای اسلامی در 7 خرداد 1359 آغاز به کار کرد که با بازتاب گسترده در مطبوعات آن دوره روبرو شد. پیام 11 مادهای امام خمینی که در افتتاحیه این مجلس توسط سید احمد خمینی قرائت شد نکات مهمی را شامل میشد که طی روزهای بعد به صفحه نخست روزنامههای کشور راه پیدا کرد.
آیتالله طالقانی بعد از اقامه اولین نماز عید فطر پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کمونیستها و مجاهدین خلق حمله کرد و گفت: «خدا لعنت کند آنهایی که این فتنهها را ایجاد میکنند. در این روزِ عید صد بار بر آنها لعنت. ما چقدر سعی کردیم با مذاکره، با مهربانی، با دور هم نشستن مسائل را حل کنیم. چه با این جوجهکمونیستهای داخل خودمان، چه آنها. یک مشت جوان احساساتی سی ساله خیال میکنند قیم همه مردماند...»
امام خمینی در بخشی از پیام خود به مناسبت فتح خرمشهر فرمودند: « آنان[رزمندگان] به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و برپاکننده عدل الهی در سراسر گیتی- روحی لتراب مقدمه الفداء- میباشند. آنان به آرم ما رَمَیْتَ إذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ الله رَمی مفتخرند. مبارک باد و هزاران بار مبارک باد بر شما عزیزان و نور چشمان اسلام این فتح و نصر عظیم که با توفیق الهی و ضایعات کم و غنایم بیپایان و هزاران اسیر گمراه و مقتولین و آسیبدیدگان بدبخت که با فریب و فشار صدام تکریتی، این ابرجنایتکار دهر، به تباهی کشیده شدهاند، سرافرازانه برای اسلام و میهن عزیز افتخار ابدی به هدیه آوردید.»
مرداد 1358
امام خمینی در مرداد ماه 1358 با دعوت از مسلمانان جهان برای زنده نگهداشتن آرمان فلسطین، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس نامگذاری کردند. در 26 مرداد ماه اولین راهپیمایی روز جهانی قدس برگزار شد که در ادامه روایت مطبوعات از این واقعه تاریخی را میبینید.
«گزارش اطلاعات داخلی» به تاریخ 12 بهمن 1342، وعاظ و روحانیون قصد داشتند با استفاده از فرصت مراسم شبهای قدر، مبارزه را پی بگیرند. در این گزارش آمده است: «بطوریکه شنیده شده است بعضی از وعاظ مخالف دولت در نظر دارند در روزهای احیاء ماه مبارک رمضان که مساجد بیشتر مورد توجه مردم قرار میگیرد حملاتی به دولت بنمایند...»
با توجه به فرارسيدن ماه مبارك رمضان و رونق منابر و مساجد، ساواك از ادامهي فعاليتهاي روحانیون انقلابی بيمناك بود. از این رو دستور داده شد برای بسیاری از سخنرانان مذهبی در ماه رمضان محدودیت ایجاد شود. همچنین در 17 آذر به پليس تهران ابلاغ شد که آيتالله سعيدي را احضار و تذكرات لازم به وي داده شود.
ماه رمضان 1342 در حالی برگزار میشد که مردم ایران سال پر فراز و نشیبی را از حوادث خونین فیضیه تا دستگیری امام خمینی و قیام 15 خرداد پشت سر نهاده بودند. در این شرایط خفقان کمتر کسی گمان میکرد فعالیتهای سیاسی روحانیت مبارز تدادم داشته باشد،اما فرا رسیدن ماه رمضان و تحرکات انقلابیون بار دیگر ترس و وحشت را به جان عمال رژیم پهلوی انداخت.
انتشار برای نخستین بار
در حال حاضر خوشبختانه طبقهای به وجود آمدهاند که از طرفی در فرهنگ جدید غربی پرورش یافتهاند و از طرف دیگر مطالعات و علایق اسلامی دارند و اسلام را با معیارهای جدید عرضه میدارند و طبعا مورد استقبال نسل جوان که بالفطره مسلمانند و از طرف دیگر مجذوب معیارهای غربی میباشند، قرار می گیرند. من با استفاده از این طبقه موافق مشروطم. در گذشته موسسه حسینیه ارشاد با پیشنهاد و موافقت اینجانب از وجود این طبقه استفاده کرده است. این طبقه میتوانند حلقه ارتباط فرهنگ غربی و فرهنگ اسلامی واقع شوند ولی مشروط به اینکه برنامههایی که به وسیله این طبقه اجرا میشود تحت نظارت و کنترل دقیق افرادی باشد که در فرهنگ اسلامی پرورش یافتهاند و در علوم اسلامی اعم از تفسیر و فقه و اصول و کلام و فلسفه و ادبیات تخصص یافتهاند و اگر این نظارت دقیق و جدی صورت نگیرد زیان اینگونه افراد و برنامههایی اجرا میکنند از سودش بسی بیشتر است.