معاون اول حزب دموکرات آذربایجان در خاطرات خود با ابراز پشیمانی از اعتماد به سیاست بیگانگان؛ تجربه بزرگی را در اختیار نسلهای آینده میگذارد. جهانشاهلو یادآور میشود: « به همه هممیهنان به ویژه جوانان یادآور میشوم در همه کارها چه کوچک و چه بزرگ به ویژه کشورداری که سرنوشت مردم و میهن بدان وابسته است به هیچ رو امید به هیچ بیگانهای نبندند.»
به بهانه سالگرد شهادت آیتالله دستغیب
سید هاشم دستغیب از بازگشت آیتالله دستغیب چنین روایت میکند: «آقا یک سفر به نجف مشرف شدند و خدمت امام در نجف رسیدند و در مراجعت شروع به فعالیت مجدد کردند که خوب آن شب یادم است که در مسجد هزاران نفر حضور داشتند راجع به تاریخ شاهنشاهی که تاریخ گبری است، تاریخ ضد اسلامی است و همچنین راجع به شاهپرستی و فردپرستی که بر ضد مبعث خاتمالانبیاء و بعثت پیامبر برای یکتاپرستی و نه برای شخصپرستی در این زمینه فوقالعاده سخنرانی نمود...».
برگی از مجاهدتهای آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی
شهید آیتالله مویدی میگوید: «... من شنیدم، آیتالله گلپایگانی فرموده بودند گلپایگان آن طرف خمین است. یعنی ایشان میخواستند دستگاه را با این تعبیر تهدید کنند که کارهایی که آقای خمینی کردند من از آن بدتر خواهم کرد...».
برگی از تاریخ
به دنبال ترور آیت الله سید رضی شیرازی توسط گروهک فرقان در سال 1358، امام خمینی با صدور پیامی فرمودند: «سوءقصد به اشخاصی که در طول عمر به خدمت خالق و خلق اشتغال داشته اند، ارادۀ آنان را مصمم تر و حقانیت مکتب را واضح تر می نماید. گروهی که به اسم اسلام، فرزندان اسلام را ترور می کنند و به اسم خلق، زندگی خلق را به تباهی می کشند، می توان آنها را جز هواخواهان اجانب و خیانتکاران به اسلام و خلق مسلمان دانست؟»
آیت الله سید رضی شیرازی از نوادگان میرزای شیرازی و از نوادر عصر حاضر بودند. ایشان در نجف به تحصیل مراحل علمی پرداخت و از محضر اساتید برجسته آن حوزه بهره برد.
«مشخص ترین چهره و رهبر روحانیون در مجلس مدرس می باشد که اخیراً به عنوان نائب رئیس اول مجلس انتخاب شده است. شهرت مدرس بیشتر در این است که برای پول اصلاً ارزشی قائل نیست. او در خانه ساده ای زندگی می کند که جز یک قالیچه، تعدادی کتاب و یک مسند، چیز دیگری در آن وجود ندارد. لباس روحانیون را می پوشد و مردیست فاضل. در ملاقات با او محال است که کسی تحت تأثیر سادگی و هوش و قدرت رهبری او قرار نگیرد.»
به مناسبت روز نیروی دریایی
اگر تمام این منابعی که مایحتاج عمومی مردم از قبیل گندم، فرآوردههای نفت مثل بنزین و گازوئیل و هر چیزی که لازم داشتیم، اگر اینها در تصرف عراق بود و اگر محاصره کامل میشدیم، اگر یک کشتی گندم به این مملکت نمیرسید در داخل مملکت چه اتفاقی میافتاد؟ اگر کشتی بنزین و یا گازوئیل امنیت نداشت که محمولهاش رو تخلیه کند، همان تانکهای ما بدون گازوئیل و بنزین چه کار میکردند؟ این ماشینها، مردم مایحتاج و سوخت مردم در سراسر کشور اگر تأمین نمیشد چه اتفاقی می افتاد؟ این نقش خیلی بزرگی بود. باید ساعتها راجع به این فکر کنیم.
رودررو با دژخمیان پهلوی
خلخالی در رابطه با محاکمه هویدا میگوید: «خاطرات زیادی از هویدا دارم. اولاً ایادی هویدا برای من به قم پول و طلا آورده بودند که من در آن موقع قم بودم. گفتم پدرتان را در میآورم که میخواهید با پول من را بخرید. از اول هم من یک شیخ بودم و حالا هم وضع من همان است. من چیزی در زندگی ندارم... فقط یک خانه در قم دارم. غرض این است که من زیر بار این مطالب نرفتم. هویدا در روزهای آخر عمرش وقتی که فهمید میخواهیم او را اعدام کنیم پیشنهاد رشوه کلانی به من کرد که من زیر بار نرفتم...»
اردشیر زاهدی به روایت ویلیام سولیوان
سولیوان در این رابطه میگوید: «در حالی که شاه مشغول مانورهای سیاسی خود بود اردشیر زاهدی هم نقشی خاص در سناریوی سیاسی ایران بازی میکرد. او در خانه خود در بلندیهای دامنه ارتفاعات شمال تهران که مشرف به شهر بود نشسته و با روش تند و شتابزده معمول خود مشغول فعالیت بود. زاهدی به واسطه روابط نزدیکی که با خانواده سلطنتی داشت، غالباً در کاخ سلطنتی بود و شام را در نزد شاه و اعضای خانواده سلطنتی صرف میکرد...»
ناگفتههای آیتالله مجتهد شبستری| بخش اول
شنیدم در یک دیدار، شاه به آیتالله بروجردی گفته بود که آقای سید ابوالقاسم کاشانی در کارهای سیاسی دخالت میکند. آیتالله بروجردی در پاسخ به صراحت گفته بود: "اگر وظیفه شرعی ایجاب کند، من هم [در سیاست] دخالت میکنم."