علی اکبر ناطقنوری در خاطرات خود میگوید: خانم وزیری از داخل صندوق، دفترچه را بیرون آورد و به من داد. آن را مطالعه كردم و تند تند از روی آن نسخه برداشتم. ماجرای این دفترچه هم از این قرار بود كه مرحوم وزیری در دوران جوانیاش به هر یك از علما كه میرسیده این دفترچه را مقابلش میگذاشته و میگفته: «آقا برای من خاطرهای بنویس.» هر یك از علما باب طبع خود، مطلبی را مینوشته است. حضرت امام هم این یادداشت را نوشته بودند.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ تاریخیترین سند مبارزاتی امام خمینی نامهای است که به قلم ایشان در 15 اردیبهشت 1323 نوشته شد که طی آن، مردم را به قیام برای خدا دعوت کردند. این سند تاریخی در طول دوران نهضت اسلامی مورد توجه نیروهای انقلاب قرار گرفت که ماجرای نسخهبرداری از این سند تاریخی در سال 1357 یکی از این موارد است.
در کتاب خاطرات حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده در این رابطه میخوانیم: روزی آقای زیارتی از نجف نامهای برای من فرستاد و نوشته بود: «آقای وزیری در یزد دفترچه خاطراتی دارد كه در این دفترچه، نامهای از حضرت امام مربوط به 1323 هست. آن را برایم بفرست.»
تصمیم گرفتم به یزد بروم، اما چون آقای وزیری مرا نمیشناخت اول به رفسنجان نزد جناب آقای آشیخ عباس پورمحمدی رفتم و ایشان مرا به داماد مرحوم وزیری معرفی كرد و از آنجا به یزد رفتم و در كتابخانه وزیری، با داماد ایشان ملاقات كردم. ایشان خیلی احترام كرد. همراه وی به منزل وزیری رفتیم. ایشان بیمار بود و همین بیماری منجر به فوت ایشان شد. علیرغم اینكه مرا نمیشناخت، خیلی تحویل گرفت.
داماد مرحوم وزیری به مادرخانمش گفت: «دفترچه خاطرات آقا كجاست؟ این آقا میخواهد از روی آن استنساخ كند.»
خانم وزیری از داخل صندوق، دفترچه را بیرون آورد و به من داد. آن را مطالعه كردم و تند تند از روی آن نسخه برداشتم. ماجرای این دفترچه هم از این قرار بود كه مرحوم وزیری در دوران جوانیاش به هر یك از علما كه میرسیده این دفترچه را مقابلش میگذاشته و میگفته: «آقا برای من خاطرهای بنویس.» هر یك از علما باب طبع خود، مطلبی را مینوشته است. حضرت امام هم این یادداشت را نوشته بودند.
متن این سند تاریخی به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
قال الله تعالی: قل انما اعظکم بواحد ان تقومو الله مثنی و فرادی
خدای تعالی در این کلام شریف، از سر منزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظههایی است که خدای عالم از میان تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوههای گوناگون عالم طبیعت رهانده.
خلیل آسا در علمالیقین زن ندای «لااحب الافلین» زن
قیام الله است که موسای کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعق و صَحو کشاند. قیام برای خداست که خاتم النبیین ـ صلی الله علیه و آله ـ را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قاب قوسین اوادنی رساند.
خودخواهی و ترک قیام برای خدا، ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده. قیام برای نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتی شهوتپرست پشت میز نشین شدند.
قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بیسواد (رضاخان) را بر یک گروه چندین میلیونی چیره میکند که حرث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند. قیام برای نفع شخصی است که الان هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام برای نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده قیام برای خود است که موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزهگرد بی شرف کرده و نفس از هیچ کس درنمیآید. قیام برای نفس است که چادر عفت را از سر زنهای عفیف مسلمان برداشته و الان هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جاری است و کسی علیه آن سخنی نمیگوید.
قیام برای نفعهای شخصی است که روزنامهها که کالای پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشهها را که از مغز خشک رضاخان بیشرف تراوش کرده تعقیب میکنند و در میان توده پخش میکنند. قیام برای خود است که مجال به بعضی از این وکلای قاچاق داده که در پارلمان علیه دین و روحانیت هر چه میخواهد بگوید و کسی نفس نکشد.
هان ای روحانیون اسلامی! ای علمای ربانی! ای دانشمندان دیندار! ای گویندگان آیین دوست! ای دینداران خداخواه! ای خداخواهان حقپرست! ای حقپرستان شرافتمند! ای شرافتمندان وطنخواه! ای وطنخواهان با ناموس! موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده، بپذیرید و ترک نفعهای شخصی کرده تا به همه سعادتهای دو جهان نایل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید. الله فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها؛ امروز روزی است که نسیم روحانی الهی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است، اگر مجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را دعوت ندهید فرداست که مشتی هرزهگرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند. امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید؟ همه دیدید کتابهای یک نفر تبریزی بیسرو پا (احمد کسروی) را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب ـ روحی له الفدا ـ آن همه جسارتها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذری در محکمه خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگی است که شماها را فراگرفته؟
ای آقای محترم که این صفحات را جمعآوری نمودید و به نظر علمای بلاد و گویندگان رساندید، خوب است یک کتابی هم فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همه آنان را در مقاصد اسلامی همراه کرده از همه امضا میگرفتید که اگر در یک گوشه مملکت به دین جسارتی میشد، همه یک دل و جهت از تمام کشور قیام میکردند. خوب است دینداری را دست کم از بهاییان یاد بگیرید که اگر یک نفر آنها در یک دیه زندگی کند از مراکز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزیی تعدی به او شود، برای او قیام میکنند، شماها که به حق مشروع خود قیام نکردید، خیره سران بیدین از جای برخاستند و در هر گوشه زمزمه بی دینی را آغاز کردند و به همین زودی بر شما تفرقه زدهها چنان چیره شوند که از زمان رضاخان روزگارتان سختتر شود.
ومن یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله.
11 شهر جمادی الاولی 1363
سید روح الله خمینی