پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انقلاب اسلامی ایران به معنای واقعی کلمه برگرفته از اهداف و آرمانهای قیام حسینی بود؛ چه اینکه در طول چهارده قرن اخیر واقعه دیگری را نمیتوان یافت که در نسبت با وقایع مشابه خود بیشترین وجوه تشابه به انقلاب عاشورا را دارا باشد.
آثار
انقلاب اسلامی به قدری متاثر از حماسه حسینی است که به وضوح در اندیشه و عمل
رهبران انقلاب - چه در دروان مبارزه و چه دوران پس از پیروزی- این نشانهها به
منصه ظهور رسیده است. به همین تناظر، در دوران نهضت اسلامی بهرهگیری رهبران و
مبارزان انقلابی از فرهنگ عاشورایی بیشترین تأثیر را در مقابله با رژیم پهلوی و مناسبات
حاکم بر آن داشت. به گواه تاریخ مهمترین و موثرترین مبارزات انقلابی در ماه محرم
سال 1357 به وقوع پیوست بطوری که همه راهکارها، اقدامات و تلاشهای مبارزاتی اعم
از سیاسی، فرهنگی، مذهبی و حتی اقتصادی در ایام عزاداری امام حسین(علیهالسلام) برنامهریزی
و اجرا شد.
از
همین جهت در سال 1357 دوستان و دشمنان نهضت هر دو منتظر واقعهای مهم در
محرم بودند. اقدامات امنیتی، مراقبتی و تأمینی رژیم پهلوی شدت گرفت. علاوه بر این
سفارت آمریكا در آستانه ماه محرم بر فعالیت خود افزود و اخبار و تحلیلهایی
را به آمریكا مخابره كرد. سفارت در هشتم آذر گزارش داد كه «همه ایران برای
یك رویارویی اساسی در ضمن ماه محرم مجهز شده است.»[1]
از سوئی دیگر امام خمینی به عنوان رهبر نهضت اسلامی در آستانه ماه محرم فضاسازی برای اوجگیری مبارزات را آغاز کردند. حضرت امام در مصاحبه با خبرنگار رادیو لوكزامبورگ در مورد محرم فرمودند:«محرم ماهی است كه عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام كرده و به اثبات رسانده است كه در طول تاریخ، همیشه حق بر باطل پیروز شده است. امسال در ماهمحرم نهضت حقّ در مقابل باطل تقویت میشود. من امیدوارم كه نهضت اسلامی ایران،در این ماه محرّم مراحل آخر خود را طی كند».[2]
بهعلاوه همزمان با حلول ماه محرم امام خمینی در 21 ماه ذیالحجه در اعلامیهای که به پیام «پیروزی خون بر شمشیر» مشهور شد دستورالعملهای لازم برای به زیر کشیدن رژیم پهلوی را صادر کردند.بدین ترتیب مردم انقلابی ایران با استفاده از تاکتیکهای متعدد مبارزاتی و با بهرهبرداری از ایام سوگواری حسینی مبارزات خود علیه رژیم پهلوی را بیش از پیش شدت بخشیدند. این نوشتار با نگاهی به اسناد و منابع تاریخی راهکارها و تاکتیکهای مبارزاتی انقلابیون در ایام محرم 1357 را بررسی میکند.
1- تکبیرهای شبانه
یکی از
ابتكارات نیروهای مذهبی كه روحیه دشمن را در همشكست، فریاد اللهاكبر در
شبهای محرم سال 1357 بر بالای پشتبامها بود. به گزارش استمپل وابسته
سیاسی سفارت آمریكا «مردم كه توسط بلندگوها برای مقابله با شاه بیخدا و
غاصبین فاسد اسلام دعوت میشدند، سرشار از روحیه شهادتطلبی امام حسین،
ملتهبانه حركت میكردند. پس از اعلام ساعت حكومت نظامی هنگامی كه دستهها
از مساجد خارج میشوند تا در محلهای تعیین شده به راهپیمایی بپردازند، به
نشانه شهادتطلبی سر تا پا سفید پوشیده بودند. سازمانهای انقلابی به كسانی
كه در خانهها مانده بودند دستور دادند تا بر بامها روند و فریاد اللهاكبر سر
دهند».
فریاد
اللهاكبر علاوه بر اینكه خط مشی نیروهای انقلابی را ترسیم میكرد، مانور
قدرتی بود علیه رژیم؛ چه اینكه از اكثر پشتبامها فریاد تكبیر بلند بود و
این نشانمیداد كه شاه در ایران هیچ جایی برای ماندن ندارد. به نظر
سولیوان فریاد تكبیر «تاكتیك مؤثر و تازهای بود» كه «مخالفان مذهبی» شاه «برای
نشان دادن قدرت خود» دست زدند. این ابتكار علاوه بر نشان دادن قدرت و
كثرت نیروهای مذهبی، جنگ روانی بود كه علیه نیروهایی كه از شعارهای
اسلامی به وحشت افتاده بودند به كار میرفت.[3]
پرویز
راجی از کارگزاران رژیم پهلوی در خاطرات خود یادآور میشود: در ساعت 10 شب که به
اخبار رادیو بیبیسی گوش میدادم گزارش آندرووتیلی را از تهران شنیدم که میگفت:
«... امروز که ماه محرم در ایران آغاز شد، شورش مردم برای سرنگونی شاه نیز صورت
جدیدی به خود گرفت. هزاران نفر در مقابله با مقررات منع رفتو آمد، از پشتبامها
و داخل کوچهها فریاد «الله اکبر» سردادند، و مأمورین انتظامی نیز به سوی آنها
آتش گشودند...» به گزارش بیبیسی: تلفات این واقعه خیلی زیاد بوده، و اخبار
واصله از سراسر ایران نیز حکایت از این دارد که موج ناآرامی رو به گسترش نهاده است.
تكبیرهای
شبهای محرم چنان برای شاه كابوس شده بود كه بعد از فرار به مراكش وقتی
صدای اللهاكبر اذان از مأذنهها پخش میشد به وحشت میافتاد. به گفته پیر
بلانشه «این فریاد در خلال شبهای مقدس محرم در ماه دسامبر حتی به پنجرههای
كاخ نیاوران، كاخ شاه در شمال شهر تهران میرسید». خصوصاً كه این شعار
همراه با زنده باد خمینی و «خمینی وارث حسین است» توأم بود.
2- برپایی مجالس عزاداری بدون توجه به هشدارهای
رژیم پهلوی
از
مهمترین نکات مبارزات محرم سال 57، پیادهسازی راهکارهای مبارزاتی امام خمینی
توسط مردم انقلابی در سراسر کشور بود. یکی از این تاکتیکها بیتوجهی به عمال رژیم
در برگزاری مراسمات بود. امام خمینی در همان پیام معروف خود این مهم را عنوان
کردند که « اقامه مجالس سوگواری باید مستقل بوده و منوط بهاجازه شهربانی
یا سازمان خرابكار به اصطلاح امنیت نباشد. شما ملت عزیز، مجالس را بدون
مراجعه به مقامات برپا نمایید، و در صورت جلوگیری در میادین و خیابانها و
كوچهها اجتماع كنید و مصایب اسلام و مسلمین و خیانتهای رژیم شاه را برملا
نمایید.»
در همین راستا هیئات و مجالس عزاداری بدون توجه به هشدارهای دستگاههای امنیتی رژیم شروع به فعالیت کردند. گزارشگر ساواک از مشهد مینویسد: «به تمام اشخاصی که قصد تشکیل مجالس عزاداری را داشتند، ابلاغ گردید[از طرف علما و وعاظ] برای تشکیل این مجالس به فرمانداری نظامی و شهربانی نروند ... به رؤسای هیئتهای مذهبی مراجعه و اظهار داشتهاند بدون مراجعه به مقامات انتظامی مجالس عزاداری تشکیل دهند و دستههای خود را در خیابانها حرکت دهند و چنانچه به کمک مالی نیاز دارند، آنان خواهند پرداخت و وعاظ مجلس را آنها تعیین کنند.»[5]
این
تاکتیک در شهرهای دیگر نیز همچنان پیگیری میشد. به گفته محمود صلاحی از مبارزان
شهر یزد «رژیم پهلوی که حکومت نظامی اعلام کرده بود، از ترس گسترش دامنه فعالیتها
علیه خود اعلام کرد: هرگونه مراسم و مجالس عزاداری باید با هماهنگی مراکز شهربانی
و کلانتریها در کل کشور باشد و به هیچ وجه اجازه برگزاری مراسم بدون هماهنگی با
این مراکز داده نخواهد شد. اما مردم و مبارزان فعال با شنیدن این خبر به مقابله با
آن برخاستند و بدون مراجعه به شهربانیها و کلانتریها بی هیچ ترس و واهمهای
در دستههای منظم و یکپارچه مراسم عزاداری برگزار کردند. درهر مجلس سوگواری، وعاظ
و سخنرانان به تشریح جنایات پهلوی پرداخته و در مقایسه محمدرضا شاه با یزید، او را
«یزید زمان» خطاب میکردند. بنا براین امواج گسترده انقلاب اسلامی در محرم اوج گرفت.»
انتقال
راهکارهای مبارزه به گونهای بود که انقلابیون سریعا اخبار را به اطلاع سایرین میرساندند.
در سندی از گفتگوی تلفنی آیتالله واعظ طبسی با مبارازن انقلابی سبزوار آمده است:
« در مورد برگزاری مجالس در ماههای محرم و صفر، [امام] متذکر گردیده به هیچ وجه آقایان به شهربانی یا
ساواک برای کسب اجازه مراجعه نکنند در صورتیکه مانع شدند همانجا در خیابان اقامه
مجلس کنند.»
3 - وعظ و خطابه
منبرهای
مجالس عزای حسینی منحصربفردترین ابزار در فرهنگ سیاسی تشیع است و امام خمینی با
اتکا به همین موضوع در پیام مهم 21 ذیالحجه خود فرمودند: «خطبای محترم و گویندگان
عزیز، بیش از پیش به تكلیف الهی خود كه افشاگری جرایم رژیم است عمل
فرمایند و خود را در پیشگاه خداوند تعالی و ولیعصرـ عجلالله تعالی فرجهالشریفـ
سرافراز و روسفید نمایند. طلاب و فضلای حوزههای علمیه كه در این ایام برای
روشنگری به قرا و قصبات میروند، لازم است دهقانان محروم و محترم را از
فجایع شاه و كشتار مردم بیدفاع، آگاه گردانند و به آنان تذكر دهند كه
برخلاف تبلیغات مسموم شاه و بستگانش، دولتاسلامی، طرفدار سرمایهدارها و
مالكین بزرگ نمیباشد؛ این حرفهای بیمعنی برای انحراف از راه حق است. »
به
گزارش ساواک خراسان « تعداد زیادی از وعاظ و طلبههای مخالف با رژیم با جزوهها و
اعلامیههای امام خمینی به شهرستانها و روستاهای خراسان برای واعظ و خطابه اعزام
شدند.»
سال
1357 وعاظ هیئتها مستقیماً از شاه انتقاد
میکردند و حکومت شاه را حکومت یزید
معرفی میکردند و از جوانان میخواستند
فریب وعده و وعیدهای حکومت را نخورند و به جهاد با حکومت ظالم بپردازند تا بر آن چیره
شوند. یکی از هیئتهایی که صراحتاً شاه را
مورد انتقاد قرار میداد،
هیئت جوانان متوسل به حضرت علیاکبر
بود. در یکی از جلسات هیئت شخصی به نام «منصور باقری» ضمن سخنرانی، از رژیم و هیئت
حاکمه انتقاد و بدگویی میکند و
از جوانان میخواهد تا با خون خود اسلام
سرخ را در مقابل اسلام سیاه استعمارگران به وجود
آورند. همچنین از آنان میخواهد
تا شاه را که نوکر استعمار است، از کشور بیرون کنند. ایشان امامخمینی
(ره) را تنها جایگرین شاه معرفی میکند.
همچنین
استانها و شهرستانهای مختلف کشور نیز در این امر پیشگام بودند. وعاظ و خطبا
مجالس عزاداری را به پایگاه و جایگاهی برای مبارزه با رژیم پهلوی تبدیل کردند تا
جایی که خلع سلطنت محمدرضا پهلوی را به وضوح مطرح میکردند. حجتالاسلام رضوی
اردکانی از جمله وعاظی است که در این رابطه میگوید: «جلسه مهمی در مسجد فاطمی
بندرعباس برگزار شد. همه روحانیون و منبریها آمدند و جمعیت به قدری زیاد شد که
خیابان و میدان جلوی مسجد، مملو از جمعیت بود و نیروهای شهربانی گارد و نیروی ویژه
هوایی و دریایی مردم را محاصره کردند. من منبر رفتم و فصلی کاملی از نحوه حکومت
اسلامی بیان کردم و گفتم: حکومت سلطنتی، نه عقلی است و نه شرعی و نه عرف سالم آن
را قبول می کند؛ مخصوصاً اگر فاسد باشد. به طور رسمی فساد دربار پهلوی و خاندان
کثیفش را برشمردم و به طور رسمی اعلام کردم که طبق فرمان امام خمینی از پاریس، از
همین تاریخ ما رسماً شاه را از سلطنت خلع میکنیم. سپس جمعیت تکبیر گفتند...ناگهان
از هر طرف تیراندازی شروع شد و گاز اشکآور پرتاب کردند و درگیری آغاز شد که طبق
نقشه قبلی برق را خاموش کردند و حتی چند تیر به طرف منبر شلیک شد. مسجد در هم
کوبیده شد و چند نفر شهید و جمعی زخمی و عدهای هم دستگیر شدند.»
4- نوحههای انقلابی
مداحان و ذاکران اهل بیت همواره یکی از موثرترین نقشها را
در رساندن پیام عاشورا ایفا کردند. این نقش در دوران نهضت اسلامی به ویژه سالهای
42 و 57 بسیار برجسته و نمایان بود. در سال 1357 هیاتهای مختلف با به دست گرفتن
شعارهای انقلابی و سرودن نوحههایی درباره ظلمهای پهلوی آمادگی مردم برای مبارزه
را بیش از پیش کردند. در این میان شعاری که هیئت بنیفاطمه (س) در سال پیروزی انقلاب
اسلامی میخواند، این عبارت بود:
«برگو به ظالم اسب كین بتازد، بر قدرت یك ـ دو روز خود ننازد،
او بداند، بد نماند، حق بر باطل پیروز است».
همچنین نوحههای انقلابی در هیئات دیگر نیز جریان داشت. شعر
انقلابی که سال 1357توسط هیئت بنیالزهرا (س) تکرار میشد، شعر زیر بود:
قسم به صلح
حسن، الله یاور ماست قسم به خون حسین،
خمینی رهبر ماست
قیامتی دوباره
بر پا کنیم پیروی
از حسین زهرا کنیم
سربازیم و آماده شهادت، راه حسین تنها راه سعادت،
میجنگیم همچون حر دلاور، اللهاكبر، اللهاکبر.[10]
5- گستردگی اعتصابات
هرچند
اعتصابات انقلابی از مهر ماه 1357 آغاز شده بود امام فرارسیدن ماه محرم فرصتی
مضاعف برای گسترش این راهکار مبارزاتی و اشاعه ان در سطح اصناف و مشاغل دیگر بود.
به همین دلیل امام خمینی با هوشیاری هرچه تمامتر در پیام خود به مناسبت ماه محرم
این نکته را یادآور شدند که: « من باید از اعتصاب همگانی كه در این نهضت
اسلامی و به پشتیبانی ملت برپاست تشكر كنم. این اعتصابات پرارج، اگر چه
پرزحمت است، لكن در پیشبرد هدفهای انسانی ملت نقش مهمی دارد. اعتصابات
بزرگ خود را هر چهبیشتر ادامه دهید، دستگاه این خائنین یاغی را فلج كنید. اعانت
به این خائنان،حرام و مخالف رضای خداست. اطاعت از آنان، به هر عنوان،
ضدیت با اسلام وخدای اسلام است. اعتصاب شركت نفت و جلوگیری از هدر دادن
مال عظیمملت، اطاعت خداست.»
با این دستور مردم و اصناف بیش از پیش برای فلج کردن شریانهای اقتصادی رژیم پهلوی بسیج شدند و دست به اعتصاب گستردهتر زدند. سفارت امریکا خبر فرمان مجدد اعتصاب را توسط امام خمینی گزارش كرد و نوشت: «كارگران برق در اصفهان تهدید به یك خاموشی 24 ساعته و همچنین قطع شبكه آبرسانی در آن روز را میكنند. در نتیجه تقریباً دوره اعتصاب شروع شده است.[11] شروع یك سری اعتصابات در گمرك، احتمالاً هواپیمایی ایران و كارگران رادیو و تلویزیون و كلاً در مراكز قدرت تأثیر جدی بر زندگی مردم گذاشته است».[12]
این
اعتصابات نه تنها گسترده شد بلکه به مراحل شدیدتری هم منجر شد. بنابرآنچه در
گزارشات آمده است «در روز اول عدهای از كارمندان رادیو تلویزیون در خیابان
جردن اجتماع نمودهاند كه مورد حمله مأموران حكومت نظامی قرار گرفتند.»
علاوه بر این یكی از عوامل مهم شكست دولت نظامی ازهاری گسترش اعتصابات با آغاز محرم بود كه در روزهای عزاداری به اوج خود رسید. به گزارش استمپل وابسته سیاسی سفارتآمریكا در ایران «دعوتهای مؤثر آیتالله خمینی برای یك اعتصاب نامحدود به تدریج دولت لشكریـ كشوری ازهاری را خرد میكرد و به سوی سقوط كامل پیش میراند».[14]
5- تظاهرات گسترده تاسوعا و عاشورا
همزمان
با آغاز ماه محرم تظاهرات گستردهای در سطح تهران آغاز شد و با حوادث خونینی مواجه
شد. وحشتناکترین آنها فاجعه مربوط به چهارراه سرچشمه تهران بود که طی آن مأموران
حکومت نظامی مردم عزادار را به رگبار بستند. هر چند گزارش تظاهراتهای مردم در
استانهای مختلف در این مجال نمیگنجد اما حجم سریع کنش و واکنشهای متوالی بین
انقلابیون و رژیم بسیار گسترده بود به نحوی که امام خمینی از اوّل تا هشتم
محرم دوازده سخنرانی،مصاحبه و پیام داشتند كه بسیاری از آنها در همان روز
در ایران منتشر میشد و مردم و رهبران جامعه را برای تاسوعا و عاشورا آماده
میكرد.
با
نزدیک شدن روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی امام خمینی(ره) ضمن پیامی ملت ایران را
به ادامه مبارزه بارژیم پهلوی تا سرنگونی کامل آن دعوت کرده و فرمودند: « این ملت،
شیعه بزرگترین مرد تاریخ است که با تنی چند، نهضت عظیم عاشورا را برپا نمود و
سلسله اموی را برای ابد در گورستان تاریخ دفن نمود و به خواست خدای تعالی،
ملت عزیز و پیرو بحق امام - علیه السلام- با خون خود، سلسله ابلیسی پهلوی را در
قبرستان تاریخ دفن مینماید و پرچم اسلام را در پهنه کشور و بلکه کشورها به
اهتزاز درمی آورد.»
در این ایام مراجع، علما از جمله آیتالله طالقانی و جامعه روحانیت تهران مردم را به تظاهرات تاسوعای حسینی دعوت کردند. با فرا رسیدن تاسوعا، مردم تهران از سحرگاه این روز تظاهرات خود را آغاز كردند. در این تظاهراتِ باشكوه زن و مرد پیر و جوان و حتی كودكان دبستانی با شعارها، عكسها و تابلوهایی كه در دست داشتند از گوشه و كنار شهر از غرب، شرق، شمال و جنوب به سمت میدان شهیاد (آزادی) حركت كردند. در این راهپیمایی همه اقشار با هر گرایشی شركت داشتند. همچنین برای اولین بار در یك راهپیمایی زنان همشكل و همبسته شركت كردند. بعضی از خبرگزاریها تعداد جمعیت را از دو تا سه میلیون گزارش كردهاند. ارتشبد قرهباغی وزیر كشور وقت جمعیت راهپیمایی تاسوعا را «بیش از دو میلیون نفر» اعلام نموده است.[16]
در روز عاشورا سال 57 نیز مردم از سحرگاه با صفهای متشكل و منظم از نقاط مختلف شهر به طرف میدان آزادی روان شدند...جمعیت عكسهای امام خمینی(ره) و پرچمهای سیاه در دست داشتند.ساعت 11 طلیعه جمعیت با شعار "لاالهالاالله" به میدان آزادی وارد شدند. در ساعت 11:10 دقیقه دو سوم میدان پر شد. این در حالی بود كه هر لحظه به تعداد جمعیت افزوده میگشت. در ساعت 11:30 میدان تقریباً پر شده بود، در حالی كه در میدان فردوسی تظاهركنندگان بهطور فشرده به طرف میدان در حركت بودند.
شیخ حسین
انصاریان درباره تظاهرات روز تاسوعا و عاشورای 57 میگوید: «برای
برگزاری هرچه باشكوهتر
تظاهرات برنامهریزی و هماهنگی شد.
ابتدا گروهی برای كمكرسانی
زخمیان احتمالی در نظر گرفته شد. شعارها و شعاردهندگان مشخص بود و پلاكاردهای
بسیاری نوشته شد. در این میان شعار "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" جا
افتاده و موردپسند همگان بود. ماشین، بلندگو و امكانات دیگر بهطور
رایگان از سوی مردم در اختیارمان بود. من یكی از شعاردهندگان بودم. از ابتدای مسیر، كه از منطقه خودمان شروع شد، به بالای مینیبوس
رفته، شعارها را پشت بلندگو اعلام میكردم.
تظاهرات همگانی و هرجایی شده بود و به هم پیوست میخورد.
روز
بعد، یعنی عاشورا، نیز راهپیمایی انجام شد
كه به مراتب سنگینتر از روز قبل بود...
نیز همان روز گروهی از افراد نیروی هوایی با لباس فرم در تظاهرات شركت كردند. من
بالای مینیبوس و در حال شعار
دادن بودم كه این صحنه را مشاهده كردم. این حركت برای مردم دلگرمكننده
و امیدبخش بود. ... در مسیر راهپیمایی
درِ منازل به روی مردم باز بود. یك
نفر از اهل خانه، مرد یا
زن، حجاب یا بیحجاب
ایستاده بود و به مردم آب، شربت و غذای نذری میداد.
هیئتها نیز نهار نذری خود را بین
جمعیت تظاهركننده تقسیم میكردند....
ویژگی دیگر راهپیمایی تاسوعا و
عاشورا، كه برای همه شگفتآور
شده بود، نظم و انضباط آن بود...»
راهپیمایی
شكوهمند تاسوعا و عاشورا، سفرای خارجی را نیز به شگفتی واداشت. آنتونی پارسونز
سفیر انگلیس در ایران مشاهدات خود را از آن روز اینگونه
بیان میكند:«راهپیمایی
تاسوعا و عاشورا از نظر عظمت و انضباط و یكپارچگی
نمونه و بیسابقه بود...هر دو روز
[تاسوعا و عاشورا] از ساعت 9 صبح تا وقت ناهار من در پشت پنجره اتاق خود صفوف راهپیمایانی را كه از خیابان فردوسی میگذشتند،
نظاره میكردم. در مدت سه تا چهار ساعت عرض این خیابان و پیادهروها
مملو از جمعیتی بود كه برای پیوستن به صفوف سایر راهپیمایان در حركت بودند و سیل
جمعیت تا آنجایی كه چشم كار میكرد
موج میزد. این خیابان فقط یكی
از مسیرهای راهپیمایی بود و من ارقام یك میلیون تا یك
میلیون و پانصد هزار نفر جمعیت را كه دربارهتعداد
شركتكنندگان در این راهپیمایی
منتشر شد اغراقآمیز نمیدانم...»
اما
این شور و حضور انقلابی فقط خاص تهران نبود بلکه در اقصی نقاط کشور تظاهراتهای
انقلابی جریان داشت بطوری که در برخی شهرها شدت و حدت بیشتری پیدا میکرد. از جمله
در یزد مردم با انهدام مجسمه محمدرضا پهلوی حرکت اثرگذاری را رقم زدند. محمود
صلاحی در این رابطه میگوید: «در محرم 57 دیگر تظاهرات و راهپیماییها مختص چند
شهر بزرگ نبود، بلکه در اقصی نقاط کشور حتی شهرهای کوچک تا روستاها نیز اقدامات ضد
رژیم پهلوی دیده میشد. در تاسوعای سال 57 جمعیتی بیش از یک هزار تن با سردادن
شعارهایی علیه رژیم پهلوی دست به راهپیمایی در خیابانهای اصلی یزد زدند که حضرات
آیات صدوقی و خاتمی و بسیاری از روحانیون مبارز و فعالان انقلابی دیگر در صف اول
آن حضور داشتند. این حرکت در روز عاشورای حسینی نیز ادامه داشت و مردم خشمگین در
نقاط مختلف یزد ضمن راهپیمایی گسترده، مجسمه شاه را از میادین پایین کشیده و منهدم
کردند.»
حماسه
عاشورای 57 نه تنها مردم متدین و مذهبی بلکه قشرهای مختلف از جمله نویسندگان و
شاعران چپگرایی همچون سیاوش کسرایی را تحت تأثیر قرار داد. کسرایی در اشعار نویی
که در روزنامههای کثیرالانتشار دی ماه 57 - پس از اتمام اعتصاب مطبوعات- به چاپ رسید اینگونه سرود: «...گرچه به سوگی عظیم
برخاسته بودیم/ ولی حضور همگان شادی آورده بود/ شور آورده بود/ در کربلای حاضر/ حسین،
نه مرثیه که حماسه میخواست»
بدین
ترتیب راهکارها و تاکتیکهای اعلامی از سوی امام خمینی، در دهه اول محرم 1357 به
خوبی توسط مردم انقلابی نضج، نشر و گسترش پیدا کرد تا جایی که نفسهای رژیم پهلوی
را به شماره انداخت. به گفته مایكل لدین،«سلطنت شاه به واقع در آغاز ماه
دسامبر در ایام سوگواری محرم پایان یافت هر چند رفتنش از ایران و تلاش رسمی
دولت بیشتر طول كشید».
1.روحالله حسینیان، یکسال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ص 545
2.صحیفه امام، ج 5، ص 177
3.روحالله حسینیان، پیشین، ص562
4.پرویز راجی، خدمتگزار تخت طاووس، انتشارات اطلاعات، چاپ اول 1364، ص 328
5.اکبر فلاحی، محرم و انقلاب اسلامی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 218
6.خاطرات محمود صلاحی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 84
7.اکبر فلاحی، پیشین، ص 84
8.زاهد غفاری و هانیه خدادادی، هیاتهای مذهبی و انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 129
9.خاطرات حجتالاسلام رضوی اردکانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 90
10.زاهد غفاری، پیشین، ص 117
11.روحالله حسینیان، پیشین، ص 545
12.همان، ص 545
13.همان، ص 545
14.همان، ص 593
15.همان، ص 563
16.همان، ص 577
17.خاطرات حجتالاسلام انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 159
18.خاطرات محمود صلاحی، ص 85
19. علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلد نهم، ص 55
20. همان،ص 633