پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی: حماسه مردم آمل در 6 بهمن 1360 در خنثی کردن توطئه گروهکهای معاند ماندگار شد. یکی از این حوادث تلاش کمونیستها برای تصرف ساختمان مرکزی بسیج آمل بود که اسناد و خاطرات آن لحظات حساس را ثبت و ضبط کردهاند.
در کتاب «مقاومت مردمی در حماسه آمل» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، مقدمهای از جلسه دادگاه کمونیست ها و اعتراف فرمانده نیروهای آشوبگر را این چنین میخوانیم:
در حادثه 6 بهمن 1360 در حمله سربداران كمونیست به شهر آمل، كه منجر به دستگیری 32 نفر و كشته شدن 63 نفر و فرار قریب 11 نفر شد، افراد دستگیر شده، اعم از دختر و پسر، به زندان دادگاه انقلاب اسلامی فرستاده شدند. طبق قانون زندان در بدو ورود به زندان، كلیه مدارك و اسناد همراه را به مسئول زندان تحویل میدهند.
در میان آثار و وسایل جمعآوری شده، در یكی از گزارشهای كتبی تیم عملیاتی (ب) به فرماندهی حسین میرریاحی "ناصر بزرگ" گزارش سربدار روزبه از گروه رزمی "قاسم" 24 نفر از افراد ورزیده برگزیده كه از جسورترین و با جرأتترین سربداران گزینش و سازماندهی شده بودند؛ طبق طرح عملیات به طرف ساختمان مركزی بسیج با هدف تصرف آن موقعیت حركت كردند.
با توجه به حساسیت موضعی كه باید تصرف میشد، مأموریت یافته بودند كه ساختمان (2 طبقه) بسیج (مشرف پل به وسط شهر و در كنار فرمانداری كه مقر هدایت عملیات مشترك جنگل بود) را تصرف كنند. در سند دستنویسی كه گزارش فرمانده گروه با كد "روزبه" و با دست خط فرمانده كمونیست آن به دست آمد، عین مشاهدات خود را بازگو نمودهاند:
« ساعت 23:30 همزمان با دیگر تیمهای عملیاتی عازم خیابان (جنب سینما) شدیم و قرار بود ساختمان مركزی بسیج را تصرف كنیم.با رمز عملیات تیراندازی شروع شده بود. گروه ما با تاكتیك "آتش و حركت" بسمت ساختمان بسیج پیشروی كردیم.تیراندازی متقابل از طرف بسیج به سمت ما در ابتدا كم بود، ولی لحظهای بعد، از همه پنجرههای ساختمان بسیج آتش پر حجم به طرف ما روانه بود و نیروها با همه تجهیزات و آموزشی كه داشتیم، در حاشیه خیابان همگی زمینگیر شدیم.ولی هیچ فرصت تحرك نداشتیم.آتش پاسداران هر لحظه زیادتر میشد.
فرماندهی توسط بیسیم هر لحظه، گزارش وضعیت میخواست و ما مشكل حجم آتش را میگفتیم.آنها تأكید كردند نیروی كمكی به طرف شما اعزام شده است كه حتماً باید آن ساختمان (بسیج) تصرف شود و دوباره تلاش فوقالعاده برای تصرف كردیم، ولی تیراندازی از همه پنجرههای بسیج بر نیروهای ما روانه بود شدت آتش به حدی بود كه همه نیروها پس از دو ساعت همه زمینگیر شدیم و حتی با رسیدن نیروهای كمكی دستور شلیك آرپیجی داده شد ولی ما موفق نشدیم به ساختمان بسیج نزدیك و آن را تصرف كنیم و من در آخرین حمله نزدیك صبح به طرف ساختمان مجروح شدم و بنا به دستور كاك محمد به دلیل عدم موفقیت در تصرف ساختمان بسیج و حمله پاسداران به گروه ما دستور عقبنشینی داده شد و ...»
نكته قابل توجه آن كه با اینكه مهاجمین به ساختمان بسیج مجهز به سه قبضه تیربار Mژ 3 و دو قبضه آر.پی.جی و دیگهای انفجاری بودند و آن شب برادر خانی كه خود در این عملیات مجروح شده بود، مسئول شب در ساختمان بسیج بود. در اوایل درگیری طی تماس با اینجانب(فرماندهی سپاه) درخواست كمك كرد و اظهار داشت كه «كمبود نیرو داریم و تعداد نفرات ما كمتر از تعداد انگشتان دست است و كمبود سلاح و مهمات داریم و یك نفر از ما مجروح شده و از هر طرف به ساختمان بسیج تیراندازی میشود».تأكید اینجانب بر این بود كه مجروحان را با اقدامات اولیه مداوا كنید و تلاش همهجانبهای را در دفاع از ساختمان مركزی بسیج از خود نشان دهید و اول صبح نیروی كمكی میفرستیم.
طبق گزارشات مسئول شب و افراد حاضر، آن شب تعداد كمی نیرو از ساختمان بسیج محافظت میكردند و تعداد پنجرههای ساختمان بسیج كه قبل از انقلاب، هتل بزرگ شهر آمل بوده و در دوران انقلاب سوخته بود، حدود 24 پنجره در دو طرف نبش خیابان داشت. حال سوال این بود كه چطور "روزبه منافی" كه اعتقادات كمونیستی داشت، حجم آتشی كه از همه پنجرهها دیده بود و در گزارش خود مكتوب كرده بود. در صورتی كه مقر در شب حادثه تعداد 9 نفر نیرو داشت و از 24 پنجره ساختمان طبق اظهارات جانشین فرمانده تیم (ب)، روزبه منافی به آنها تیراندازی شده است. زمانی که این سند مكتوب را خواندم؛ برایم خیلی عجیب بود.
یکی از رزمندگان این واقعه بعد از اطلاع از لطف خداوند در نبرد با کمونیستها این ماجرا را برای آیتالله حسن زداه آملی نقل میکند:
«در فرصتی اینجانب در محضر آیت الله حسن زاده آملی، با تعجب گزارش كتبی فرد كمونیست مبنی بر اینكه در شب حمله كه از همه پنجرههای ساختمان بسیج به سمت مهاجمان سربدار تیراندازی شده بود "از هر طرف به ما حمله میشود" را برای ایشان بازگو كردم. این در حالی است كه تعداد نیروهای پاسدار و بسیج در ساختمان در آن شب كمتر از انگشتان دست بوده و تعداد بیست و هشت عدد پنجره برا ی ایشان جای تعجب داشت! به راستی آن حجم تیراندازی را چه كسی انجام داده بود!؟ حضرت علامه آیت الله حسن زاده با شنیدن حرفهای من در مقابل تعجب من، با آرامش عجیب این آیه را تلاوت كردند كه «انی ممدكم بالف من الملائكه المردفین» (سوره انفال/آیه 9) فرمودند: ما نبودیم كه در جنگ بدر هزار ملك را به كمك شما (بیاید) فرستادیم بعد فرمودند "اگر لایق باشیم خدا كمك خود را از ما دریغ نمیكند" براستی خدا دادهها را به لیاقتها میدهد. (ما كمك كار شماییم به هزار تن از فرشتگان دوش به دوش) و در این حادثه به بركت وجود مردم به خصوص وحدت آنها در سایه ولایت، عنایات و امدادهای الهی و غیبی محقق گردید.آن 9 -8 نفر واقعاً جان بر كف و فدایی و مجاهد فی سبیل الله بودند.»