پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در آستانه چهلمین سالروز کشف کودتای نقاب، نشست واکاوی ابعاد این کودتا با حضور جواد منصوری پژوهشگر انقلاب اسلامی، مجید نجفپور محقق تاریخ و نویسنده کتاب «دست خدا بر نقاب» و شاداب عسگری پژوهشگر تاریخ ارتش و مولف کتاب «قدر مطلق یک توطئه» برگزار شد.
متن مشروح این نشست در ادامه از نظر میگذرد.
جواد منصوری: بسم الله الرحمنالرحیم. الحمدالله ربالعالمین. پیروزی انقلاب اسلامی بدون تردید نمیتوانست مورد قبول و تحمل قدرتهای بزرگ علیالخصوص آمریکا قرار بگیرد. به همین دلیل ما از صبح روز 23بهمن57 شاهد طراحی انواع توطئهها علیه جمهوری اسلامی بودیم. من صبح 23 بهمن 57 در حیاط مدرسه رفاه ایستاده بودم که خبر دادند به پادگان مهاباد حمله کردند. یک نکته این است که برای قدرتهای بزرگ همیشه این مسئله بود که چگونه جمهوری اسلامی ایران را شکست بدهیم؟ چگونه سلطه قدرتمان را در ایران برگردانیم؟ در این حین طبعا رقابت بین قدرتها بود. رقابت بین آمریکا و شوروی، اروپا و آمریکا، و .... وجود داشت. توطئههای مختلفی را در ایران بکار بستند که ما به آنها ورود نمیکنیم.
بعد از قضیه طبس دشمنان به دنبال کودتا رفتند. البته اینها طراحی کودتا را قبل از ماجرای طبس دنبال میکردند. دشمنان معمولا چند نوع طرح را همزمان برنامهریزی میکنند. اگر که پیروز شدند وضعیت مشخص هست اگر پیروز نشدند بلافاصله به سراغ طرح بعدی میروند. جنگ ایران و عراق را در سال 58 و حتی قبلتر برنامهریزی کرده بودند. کودتاها، جداییطلبیها، تحریم و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی از گذشته طراحی گردیده و تا امروز هم ادامه دارد. یکی از این طرحها کودتا است. دشمنان تصورشان این بود که شبیه آن چیزی که در 28 مرداد انجام داده بودند را با وسعت بیشتر میتوانند تکرار کنند. این را خودشان در اعترافاتشان گفته بودند. طراحان کودتا خیلی کار را ساده گرفته بودند. اصلا فکر نمیکردند شکست بخورند.
حالا چطور شد که ما کودتا را فهمیدیم؟ در سیاست یک جملهای داریم که میگوید: شکست یتیم است و پیرزوی هزار پدر دارد. حالا که کودتای نقاب شکست خورد افراد مختلف میگویند ما فلان کار را کردیم تا کودتا شکست خورد. اگر کودتا به پیروزی میرسید معلوم نبود که چه کسی تقصیر را گردن میگرفت؟ واقعیت و حقیقت را من شخصا مطلع هستم که چیزی جز این نبود که آن خلبان ساعت 4 صبح آمد نزد آیتالله خامنهای و ماجرا را لو داد. سرنخ از اینجا شروع شد و بعد جلسه پارک لاله بود و بعد از آن دستگیر کردن عوامل کودتا ... اینکه صباغیان میگفت از کودتا خبر داشت دروغ محض است. البته بنیصدر قضیهاش فرق میکند. بنیصدر داخل ماجرا بوده نه اینکه کنار ماجرا باشد. در واقعه طبس هم بنیصدر داخل ماجرا حضور داشت. بنیصدر درست میگوید که من میدانستم چون خود او جزئی از طرح بوده است. طراحیهای گستردهای برای این کودتا ترتیب داده شده بود. نقش کشورهای عراق ، عربستان ، مصر و ترکیه در این کودتا تعریف شده بود.
به نظر من در پژوهشهایی که درباره کودتای نوژه صورت گرفته یک نقص مشترک وجود دارد. آن هم عدم تجزیه و تحلیل سخنرانی امام بعد از شکست کودتاست. این سخنرانی تاریخی امام اصلا در آثار مربوط به کودتای نقاب تجزیه و تحلیل نشده در صورتی که جمله به جمله سخنرانی امام باید تحلیل شود.
شاداب عسگری: ضمن تشکر و کسب اجازه از استاد منصوری و حضار محترم باید عرض کنم که کلان قضیه را استاد منصوری به درستی بیان کردند و آنچه که شاید دربارهاش اختلاف نظر وجود داشته باشد در جزئیات و شیوه اجرای کودتاست. آن چه که بنده بعد از 5 سال تحقیق در پروندههای پرسنلی و اعترافات طراحان و مجریان اصلی کودتای نقاب بدست آوردم موید این است که برای این کودتا برنامهریزی بسیار جدی کرده بودند تا نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند.
استاد منصوری از 23 بهمن اشاره کردند من به قبلتر از آن روز 21 بهمن اشاره میکنم به کودتای کورتاژ یا نجات که قرار بود توسط معدوم خسروداد، ربیعی و رحیمی به سرپرستی سرلشگر فلیپسیه رئیس اداره مستشاری آمریکا در ایران انجام شود. شروع حرکات براندازی از اینجا شروع شد و هیچ کس نگفت که در روز 22 بهمن 57 سرلشگر فلیپسیه به همراه 15 نفر از مستشاران آمریکایی در ستاد ارتش چه کار میکردند؟ اگر اطلاعرسانی شهید بزرگوار کلاهدوز به حضرت امام و اقداماتی که ایشان انجام داد نبود و آن پیام تاریخی امام خمینی مبنی بر لغو حکومت نظامی صادر نمیشد، وضعیت انقلاب چیز دیگری بود.
من در کانادا کتابهایی را میخواندم که نویسندگان آنها ضد انقلاب هم بودند متحیر هستند که چگونه شد امام خمینی فرمان لغو حکومت نظامی را صادر کردند؟ اگر آن فرمان صادر نمیشد برنامهریزی شده بود که ده هزار نفر دستگیر و شهید بشوند.
25 یا 26 بهمن 1357 پادگان مهاباد خلع سلاح شد. اسفند ماه مرکز ستاد لشگر 28 سنندج در کردستان تسخیر شد. 7 فروردین 58 غائله گنبد را داشتیم. در همه این اتفاقات آمریکاییها نقش اصلی را بازی میکردند. در اسنادی که جدیدا منتشر شده و اسنادی که در لانه جاسوسی کشف شد به نقش اصلی آمریکا در این حرکات مخرب اشاره شده است. افراد دستگیر شده هم نیز به نقش امریکا اعتراف کردهاند.
اولین کودتایی که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران کشف و خنثی شد به 16 آذر سال 1358 برمیگردد که یک تعدادی از نظامیان را دستگیر کردند و در رأس آنها سرتیپ خلبان حبیبالله معینزند، سرتیپ پیاده احسانالله پزشکپور و سرهنگ دوم خلبان علی دهناوی قرار داشتند. من طبق اطلاعاتی که از منابع موثق بدست آوردم اینها در ابتدای کار بودند. چند جلسه اول بوده که ظاهرا کمیته انقلاب اسلامی متوجه میشود و اینها را دستگیر میکنند. متأسفانه به واسطه تجربه اندک در تقابل با نیروهای خرابکار اسناد از بین میرود و کودتاچیان با یکدیگر هماهنگ میشوند که چه چیزی بگویند و قضیه منتفی میشود. یک تعداد از اینها مثل سرلشگر معینزند، سروان خلبان خسرو موگویی و برادرش و سرتیپ پزشکپور بعدا میآیند و در کودتای نقاب همکاری میکنند.
من در تمام بررسیهایی که انجام دادم به این نکته نرسیدم که کودتاچیان از واقعه طبس خبر داشته باشند. جریان طبس یک حرکت تمام آمریکایی بود. من یک جمله را همیشه تکرار میکنم و میگویم که آمریکاییها نوکران خود را قابل ندانستند که به آنها اطلاع بدهند.
بعد از طبس کودتای نقاب اتفاق افتاد و بعد هم جنگ صورت گرفت. آقای بنیعامری که خود در کودتا هم نقش داشته است در کتابش نوشته است که بحث بر سر این بود که تقدم با کودتا است یا جنگ؟ که نهایتا به این نتیجه رسیدیم که تقدم با کودتا است. بنابراین جنگ و کودتا از قبل طرحریزی شده بود.
چند چیز مورد هدف کودتاچیان بود. اولین هدف ضربه زدن به ارتش بود. ضربه زدن به ارتش با دو نیت انجام میشد. به همین دلیل این حقیر اسم کتاب را «قدر مطلق یک توطئه» گذاشتم. قدر مطلق یک اصل نظامی است که هر چیزی را در آن قرار دهید خروجی مثبت میشود. اصل و اساس این کودتا به شهادت رساندن حضرت امام بود. تمام برنامهریزی شان با 4 دسته پروازی برای ترور امام راحل بود. قرار بوده هواپیمای اول با استفاده از موشکهای نقطهزن ماوریک بیت حضرت امام را هدف بگیرد. هواپیمای بعدی بیاید 4 بمب 750 پوندی را در آنجا منفجر بکند. هواپیمای سوم 4 بمب خوشهای ساعتی بیاندازد که تا 24 ساعت بعدی کسی نتواند به آن منطقه نزدیک شود. هوایپمای چهارم هم قرار بود که در بالای محوطه پرواز کند و نیروهایی که بخواهند به آن محل نزدیک بشوند را نابود کند.
این برنامهریزیها فقط برای به شهادت رساندن حضرت امام انجام گرفته بود. بنده تحقیق کردهام و اگر عمری بود در کتاب بعدی که در دست چاپ است مستند ثابت کردم که در واقعه طبس آزادی گروگانها بهانه بود و هدف اصلی به شهادت رساندن حضرت امام بود. تمام جاهایی که قرار بود کودتاچیان بمباران کنند در جریان طبس هم در برنامهشان قرار داشته است. 50 فروند هواپیما را برای این موضوع آماده کرده بودند و قرار بود همین مواضع را بمباران کنند.
چندین نکته در رابطه با کودتا هست که کمتر به آن پرداخته شده است. مثلا نقش ایالات متحده آمریکا در کودتا. اینکه ما در این جلسه بیان کنیم و قضیه را بدانیم یک بحث است و اینکه بیاییم برای نسل چهارم انقلاب این قضیه را به صورت مستند و متقن بیان کنیم بحث دیگری است. من با چندتا سؤال خیلی ساده این قضیه را طرح کردم و بعد در کتاب به اثبات رساندم. که با مراجعه به کتاب علاقمندان میتوانند این بحث را دنبال کنند.
مجید نجفپور: کودتای نقاب، خشنترین کودتا در قرن 20 محسوب میشود. متاسفانه زیاد روی این مسئله تمرکز نشده است. قرار بود که چهار هواپیما در بالای جماران به حرکت دربیاید و بمباران انجام دهد و 750 پوند بمب ریخته شود که به کلی همهچیز حتی گونههای حیوانی نابود میشد. حمید نعمتی در بازجوییها گفت که اگر 5 میلیون نفر هم در جریان کودتا کشته شود باید کودتا انجام بگیرد.
یکی از قضایای خاص این کودتا نام آن است که به نام نوژه نام برده میشود. نام اصلی این کودتا نقاب است. طراحی آن با بختیار و غلامعلی اویسی است. متاسفانه اسناد خارجی در مورد این کودتا را نداریم و سازمان سیا چیزی منتشر نکرده است. دو سازمان ام آی سیکس انگلستان و سیا در این کودتا نقش داشتند.
مورد بعدی راجع به ملاقاتهای بختیار با صدام در زمان نزدیک به کودتاست. در این کودتا متاسفانه یک سند، فیلم یا مصاحبه از آن طرف نداریم و قصه پنهان این ماجراست. ما نمیدانیم چطور منوچهر قربانیفر - عامل مالی کودتا - از ایران فرار کرد، ولی آیت محققی فرمانده پایگاه یکم شکاری مهرآباد دستگیر شد. یا سعید مهدیون معاون پدافند نیروها چگونه دستگیر شد؟ منوچهر قربانیفر بعدها در قضایایی مثل خرید موشک و ماجرای مکفارلین نیز بوده است. این فرد در واقعه طبس دستگیر میشود و فرار میکند و در قضیه کودتا دوباره پیدا میشود. چه کسانی در رکن دوم ارتش هستند که اینها را فراری میدهند؟ کشمیری آن فردی است که زمینه فرار این افراد را فراهم میکرده است.
موضوع بعدی نقش منافقین در این کودتاست. منافقین همواره تکذیب میکردند. ولی ناصر رکنی میگوید من با اعضای سازمان ملاقات کردم. به آنها گفتم شما سکوت کنید و در آینده برای شما هم مقامهایی در نظر گرفته شده است.
اما چرا این کودتا در نیروی هوایی اتفاق افتاد؟ دشمنان میخواستند با این، پیوستن همافران به انقلاب را تلافی کنند و برای همین منظور نیروی هوایی ارتش را انتخاب کرده بودند. میخواستند با این کودتا یک سیلی به ارتش و نیروی هوایی بزنند.
پنج نکته حساس در این کودتا تعیین شد: اول جماران (بیت امام)، دوم مقر سپاه در میدان سپاه، سوم کمیته در بهارستان، چهارم حوزه علمیه، پنجم صداسیما که بمباران نمیشود اشغال میشود.
شاداب عسگری: کشمیری مسئول نیروی هوایی در رکن دوم ارتش هست. در حکم بازرگان به صراحت قید شده هر تعداد پرونده یا سند بخواهد بدون هیچگونه مشکلی در اختیارشان قرار گیرد. یک ماه قبل از افشای کودتا دو نفر از سران کودتا دستگیر میشوند: ابوالقاسم خادم و سرهنگ زادنادری . آقای کشمیری به صراحت در جریان دستگیری اینها بوده است.
مجید نجفپور: در مورد رهبری معنوی کودتا خود کودتاچیان اعتراف کردهاند که ما رفتیم سراغ آقای شریعتمداری و ایشان گفتند که مبارزه با ظالم واجب است. حتی برای این منظور اعلامیهای تهیه شده بود و قرار بود در صداوسیما قرائت بشود.
شاداب عسگری: نکته جالب ماجرا این بود که در آن اعلامیه که قرار بود شریعتمداری قرائت کند نوشته شده: « حکومت پوسیده آخوندی برچیده شود...» و از آن طرف هم شریعتمداری که خود یک آخوند است مامور قرائت آن و رهبر معنوی ماجرا بود.
مجید نجف پور: دشمن به این نتیجه رسید که اگر این کودتا پیروز شود که جمهوری اسلامی از بین میرود و اگر شکست بخورد قطعاً جمهوری اسلامی تعدادی خلبانهای ارتش را دستگیر میکند و اینگونه به ارتش ضربه وارد میشود.
شاداب عسگری: در اینجا یک بحث هست که مصادیق آن را در کتابها هم نوشتهام. بهتر است اول کلانتر و بعد جزئیتر این موضوع را ببینیم. کلان یعنی ببینیم یگانهای ویژه ایران کدام است؟ یکی پایگاه هوایی همدان بود که بیشترین تعدا اف14 آماده و تازه خریداری شده را داشت. یکی دیگر از یگانها لشگر 92 زرهی اهواز بود. لشگر 92 زرهی اهواز وقتی شروع به مانور میکرد بغداد به نیروهای خود آمادهباش میداد. یکی تیپ نوهد (نیروهای ویژه هوابرد) بود تیپ نیروهای مخصوص بود. تیپ مخصوص 23 نوهد اینها کسانی بودند که تیمور بختیار را زدند و چیزی که کمتر به آن پرداخته شده است این است که ساواک نیروی درجهدار خود را همیشه از نیروی 23 نوهد میگرفت. یعنی اینقدر جایگاهش مهم بود و آخرین نیرو هم لشگر 1 و 2 گارد بود.
اگر خوب به قضیه نگاه کنید جنگ که شروع شد لشگر 77 تا به خرمشهر برسد 1 ماه و 4 روز طول کشید. آنها مناطقی را برای کودتا انتخاب کردند که اگر کودتا موفق نشد آنها نابود بشوند و نیروهای مسلح را تضعیف کنند اما امام این کودتا را خنثی کردند.
اولین نفری که در صدا و سیما آمد و اعلام کرد که کودتا خنثی شده که بود؟ شهید جواد فکوری فرمانده نیروی هوایی. وقتی امام فرمانده نیروی هوایی ارتش را به تلویزیون میفرستد پیام دارد. میگوید که ما اعتمادمان به نیروی هوایی و ارتش هست و فکر نکنید که موفق شدید.
دوم، تعداد زیادی خلبان حدود 60 نفر دستگیر شدند که کل خلبانهایی که اعدام شدند 11 نفر بودند یکی از آنها سپهبد مهدیون بود که سالها از فایل پروازی خارج بود. سرهنگ جلالی بود که به علت سقوطش در سال 54 از فایل پروازی خارج بود. ناصر رکنی افسر پشتیبانی بود که اصلاً خلبان نبود ولی اسمش را در لیست خلبانها گذاشته بودند. یکی دیگر سرتیپ محققی بود که این سرتیپ محققی هم تقریباً هفت سال بود که از فایل پروازی خارج کرده بودند. در واقع 5 نفر از اینها اسم خلبانی داشتند دوره خلبانی هم دیده بودند ولی پروازی نبودند آنهایی که پروازی بودند و اعدام شدند تعدادشان 6 نفر بود.
البته یک تعدادی هم از اینها فرار کردند مثلاً خسرو بیتاللهی و ابالفضل نعمتی که البته در آن طرف دستگیرش کردند و در نهایت اعدامش کردند. خود خلبانها تعدادشان کم بود.
یک نکته دیگر درباره اسم عملیات یعنی نجات قیام انقلاب بزرگ، نقاب! آقای شاپور بختیار تا ساعت 4 بعدازظهر 22 بهمن در نخستوزیری نشسته بود و با مردم مقابله میکرد و نمیخواست این قیام بزرگ شکل بگیرد. حالا آمده چه چیزی را نجات بدهد؟ او آمده بود منافع امریکا را نجات بدهد نه قیام بزرگ را!
نکته مهم دیگر اینکه اعضای بعضی از فرقهها در این کودتا حضور داشتند. مثلا 2 تا بهائی اعدام شدند. در خانه سرتیپ آیت محققی بعد از بازرسی، کتاب اقدس پیدا میشود.
جواد منصوری: درباره نقش ملیگراها در این کودتا هم کمتر حرف زدهاند. قطعاً اگر این کودتا موفق میشد از جریان ملیگرا بیشترین بهرهبرداری را میکردند و قطعاً آنها پیشتاز تایید جریان بودند. یقیناً اگر کودتا پیروز میشد تردید ندارم که ملیگراها از آن حمایت میکردند. ضمن اینکه گمان میکنم در صحبتهایشان هم یک اشارهای کردند به اینکه ما هم از آنها حمایت میکنیم.
اطلاعات و اسناد کودتا باید منتشر شود تا همه چیز روشن گردد. بنده کسانی را میشناسم که اطلاعات بسیار بسیار مهمی دارند ولی نگفتند و کار اشتباهی کردند و پشیمان هم نیستند. بعد از چهل سال هنوز از سه نقطه و حروف منقطع به جای اسم افراد استفاده میکنیم. البته این مسئله فرهنگی است. یک عدهای هم از گفتن جزئیات میترسند و فکر میکنند که خودشان هم متهم میشوند و جزئی از جریان و کنار آنها بودهاند.
مجید نجفپور: گروههایی مثل منافقین از همان ابتدای انقلاب مدام شعار میدادند ارتش باید منحل گردد و ارتش انقلابی تاسیس شود. از آنجایی که کودتا در بدنه ارتش کشف و نابود شد، از آن طرف جوّ سیاسی راه انداختند که دیدید ارتش مردمی و خلقی نیست پس باید برویم آن را منحل کنیم. این مسئله در مجلس شورای اسلامی هم مطرح شد. خدا رحمت کند شهید چمران و حضرت امام را که اصلاً اجازه ندادند چنین تفکری نسبت به ارتش در جامعه بوجود بیاید.