پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ همزمان اقامت آيتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائري در اراك، شهر قم محل تدريس و ارشاد مجتهديني بزرگ همچون: حاج ميرزا محمد ارباب، آيتالله حاج ميرزا محمد فيض، آيتالله شيخابوالقاسم كبير قمي، آيتالله آقا شيخ ابوالقاسم صغير، آيتالله آقا محمد كبير، محمدحسين نجار، آيتالله آقا شيخ مهدي حكمي معروف به شيخ مهدي پايين شهري، آيتالله حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي (معلم اخلاق و عرفان)، آيتالله حاج شيخمحمدتقي بافقي يزدي و عدهاي ديگر بود
با این حال قم فاقد درس رسمي بود و مدارس قم مركزيتي براي ساير بلاد نبودند تا محل پرورش شاگردان ديگري باشد. از اين رو علماي قم، آيتالله حائري را درعيد نوروز 1340ق براي زيارت به قم دعوت كردند و با اصرار، از او خواستند تا درصحن نو حضرت معصومه نماز مغرب و عشا را امامت كند. بعد از اقامهي نماز، حاج شيخمحمدسلطان الواعظين تهراني به توصيهي علماي قم به منبر رفت و مردم را واداشت تا آيتالله حائري را در قم نگهدارند. وي خطاب به مردم گفت: اي اهل قم! زماني كه دِعبلخُزاعي به قم آمد و جبهي امام رضا را به همراه آورد، شما نگذاشتيد كه جبهي امام رضا را از شهرتان بيرون ببرد، حال آيتالله حائري حامل علم امامرضا(ع) است، نگذاريد از شهر بيرون برود. مرحوم حاج شيخ مدتي در اين مسئله به فكر فرو رفت و تصميم گرفت مسئله را به استخاره واگذار كند. آيهي: «واتوني باهلكم اجمعين» در برابرش ظاهر شد. يعني يوسف به برادرش گفت: برويد همه اهل و خانوادهام را به مصر بياوريد. حاج شيخ نيز دستور داد: برويد اهل و عيالم را به قم بياوريد.
با ورود آيتالله حائري به قم شخصيتها و فقهايي بزرگ چون آيتالله خميني، گلپايگاني، سيدمحمدتقي خوانساري، سيداحمد خوانساري و اراكي به قم مهاجرت كردند. اين مهاجرت تاريخي ابتدا تحولي عظيم را در قم و سپس تحولي عظيمتر را در جهان تشيّع ايجاد كرد. تجار تهران نيز در انتقال حوزهي اراك به قم، دخالت داشتند و متعهد شدند ماهيانه مبلغ هزار تومان بابت وجوهات براي مخارج حوزه قم پرداخت كنند.
آيتالله حائري با سرعت به رتق و فتق امور حوزه تازهتأسيس پرداخت و پس از نوسازي مدرسه فيضيه و تأسيس كتابخانه آن، براي طلاب مستمري ماهيانه (شهريه) تعيين كرد و طلبهها از حوزههاي ديگر به سوي قم رهسپار شدند. آيتالله در كنار امور حوزه به امور اجتماعي قم نيز ميپرداخت؛ براي مردم قم بيمارستاني را تأسيس كرد كه قبلاً فاقد آن بود.
آيتالله حائري در كوتاهترين زمان به عنوان بزرگترين مرجع بعد از مراجع نجف شناخته شد. او گاه در امور سیاسی نیز دخالت می کرد. به محض دريافت خبرهاي كشف حجاب طي تلگرافي در 11 تيرماه 1314ش به شاه اعلام كرد: «اوضاع حاضره كه برخلاف قوانين شرع مقدس و مذهب جعفري(ع) است، موجب نگراني داعي و عموم مسلمين است. البته بر ذات ملوكانه كه امروز حامي و عهدهدار نواميس اسلاميه هستيد حتم و لازم است كه جلوگيري فرماييد.» اين تلگراف موجب عصبانيت ديكتاتور شد و به رئيس الوزرا دستور داد تا در پاسخ به آيتالله حائري اعلام كنند: «تلگراف حضرت مستطاب عالي بهحضور مقدس اعليحضرت همايون شاهنشاهيـ اروحنا فداهـ مشعر بر اينكه اوضاع حاضره خلاف قوانين شرع مطهر و مذهب جعفري است، با وجود سوابق معلومه، فوقالعاده باعث تعجب و تغيّر خاطر مهر مظاهر گرديد و كساني را كه اين قسم افتراها ميزنند امر صادر فرمودند قانوناً تحت تعقيب درآورند. اگر نظر حضرت مستطاب عالي به اراجيف و شايعه است، عجب است كه بدون تحقيق ترتيب اثر داده عنواناتي كه به هيچوجه شايسته مقام مقدس ملوكانه نيست، فرمودهايد.»
جواب تهديدكننده رضاشاه اعلام خطري بود كه اگر حاج شيخ ميخواست روي حرف خود بايستد بايد آماده دستگيري و زنداني شود، چنانكه چندروز بعد در جريان قيام گوهرشاد نشان داد كه براي اجراي اراده شاهانه خود از هيچ عملي رويگردان نيست. رژيم براي نشان دادن جديت خود دو نفر از روحانيون نزديك به حاج شيخ (آقايشيخ قمي و حاجشيخ علياصغر سلامت) را به بهانه تحريك آيتالله به كاشان تبعيدكرد.
مجموعه رفتار آيتالله حائري در جريان آزمونگيري از طلاب و كشف حجاب نشان ميدهد كه وي كاملاً از مسائل سياسي بيگانه نبوده بلكه در امور مهم سياسي و در حد ضرورت وارد ميشده است. استراتژي آيتالله با در نظر گرفتن واقعيتهاي موجود، حفظ حوزه و تربيت شاگردان بوده است.
آيتالله محمدصادق تهراني، يكي از شاگردان حاج شيخ، نقل ميكند كه روزي معظمله طلبهها را نصيحت ميكرد، آه سردي كشيد و گفت: «آقايان! اسلام رفت. ما بايد اسلام را حفظ كنيم. اصحاب امام حسين(ع) ميدانستند در روز عاشورا كشته خواهند شد، اما ميگفتند: بايد بجنگيم و لشكر كوفه را سرگرم كنيم تا عمر حجت خدا يكساعت زياد شود. ما هم وظيفهمان همين است. آقايان! اسلام رفت. ما بايد با درسخواندنمان كاري كنيم كه اسلام ديرتر برود...»
آيتالله حائري درس خواندن طلبهها را در سطح كار حسيني و ادامه كار اصحاب امام حسين(ع) دانسته است و شايد تأثير حوزه علميه قم در وقايع آتي، تا حدي نظر آيتالله را ثابت كرده باشد. موسس حوزه قم با تربيت شاگرداني عظيمالقدر، استوانههاي علمي مهمي براي جهان تشيّع تربيت كرد كه هر كدام منشأ بركاتي براي تشيّع شدند.
حوزه علميه قم با همه فراز و نشيبها، با سياست و تدبير آيتالله حائري راه خود را طي كرد و پس از معظمله براي اولين بار مرجعيت عامه تشيّع به ايران منتقل شد و آيتالله بروجردي با مقبوليت عمومي در بين شيعيان عظمتي به مرجعيت بخشيد و اين عظمت به آيتالله خميني منتقل شد و آيتالله خميني با ابتكار و خلاقيت و به پشتوانه حوزه با نفوذ قم، منشأ تحولي عظيم در تاريخ تشيّع شد، تحولي كه با يك انقلاب بزرگ همهجانبه، رژيم كهنسال پادشاهي را سرنگون كرد و حكومتي اسلامي را كه آرمان1400 سالهي شيعه بود، در ايران به وجود آورد، بنابراين سهم آيتالله حائري را در اينانقلاب بزرگ نميتوان ناديده گرفت. بيشك اگر حوزهي قم و روحانيون با نفوذ آن نبودند، بسيار بعيد به نظر ميرسيد كه چنين انقلابي در ايران رخ ميداد.
منبع: چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه- انقلاب اسلامی؛ به قلم حجت الاسلام والمسلمین روح الله حسینیان