پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی-دکتر رشید جعفرپور؛ هر انقلابی بر اساس ایدئولوژی و مکتبی شکل گرفته، شعارها و کنشگران متفاوتی هم دارد. غالبا انقلابها در دو سه قرن اخیر بر اساس دو ایدئولوژی لیبرالیسم و مارکسیسم شکل گرفتهاند. به عنوان نمونه انقلاب فرانسه ماهیت لیبرالیستی و انقلاب روسیه ماهیت مارکسیستی دارد. بقیه انقلابها در قرنهای اخیر با تمسک به یکی از این دو مکتب مسیر خود را طی کردهاند. همچنین شعارها و کنشگران انقلابها با توجه به ماهیت ایدئولوژیکشان، متفاوت شکل گرفتهاند. برخی از شعارها ماهیت لیبرالیستی و برخی ماهیت مارکسیستی داشتهاند. اما نکته مشترک همه آنها این بوده که مبتنی بر مکتب توحیدی نبوده و از عناصر دینی فاصله داشته و ماهیت مادی دارند.
در جدال بین دو مکتب مسلط در این چند دهه، در سال 1357 در ایران، انقلابی به وقوع پیوسته که ماهیتی متفاوت داشته و تعلقی به این دو اردوگاه نظری نداشته است؛ نه ماهیتی لیبرالیستی و نه ماهیتی کمونیستی. شعار اصلی آن در طی دوران شکل گیری و نیز بعد آن، این بوده"نه شرقی، نه غربی". معمار این انقلاب یک روحانی برجسته بوده که تحصیلات خود را تا بالاترین مرحله حوزوی(مرجعیت) طی کرده و به سان یک شخصیت دینی تمام عیار توانسته بر اساس الگوی "امام _ امت" با مردم خود صادقانه مسائل مربوط به انقلاب را طرح و اقدام نماید. خطاب او در تمام مراحل انقلاب از سال 41 الی 57 و از آن زمان تا سال 68، با تعبیر قرآنی "یا ایهاالناس" به همه گروهها و طبقات مردم بوده است.
اگر به نامه امام خمینی(ره) به آقای حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی برای تدوین تاریخ انقلاب اسلامی نگاه کنیم(25 دي ماه 1367)، ماهیت انقلاب اسلامی، عناصر اصلی شکل دهنده و تداوم بخش آن از دیدگاه امام(ره) مشخص می شود:
الف) ایدئولوژی: براساس اندیشه امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی مبتنی بر مکتب اسلام و مستقل و در تضاد با مکاتب غربی و شرقی شکل گرفته است. ایشان معتقد است ایدئولوژی حاکم بر انقلاب اسلامی مبتنی بر باور و توکل به خدا و بر اساس اسلام ناب محمدی شکل گرفته است. در فرازی از نامه آمده است: "شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایهداری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایی کردند."
ب)عناصر شکل دهنده: به نظر امام خمینی(ره) عناصر شکل دهنده انقلاب اسلامی دو گروه هستند که؛
1) بخش عمده آنها که به عنوان پایههای انقلاب اسلامی هستند مردم، و به تعبیر امام "پابرهنگان مغضوب غرب و شرق" می باشند. ایشان می فرمایند: "باید پایههای تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد." و تداوم انقلاب اسلامی را هم بر دوش همانان می دانند.
2) روحانیت اصیل: امام خمینی(ره) رکن دیگر انقلاب اسلامی را "روحانیت اصیل" و "عالمان دین باوری" میداند که با توکل بر خدا توانستهاند در جدال بین تحجر و روشنفکری راه صحیحی را انتخاب نمایند و در هدایت مردم به سمت پیروزی تا سر منزل مقصود دریغ ننمایند. ایشان در فرازی دیگر آوردهاند: "شما باید به روشنی ترسیم کنید که در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامی و مبارزۀ روحانیت اصیل در مرگ آباد تحجر و تقدسمآبی چه ظلمها بر عده ای روحانی پاکباخته رفت، چه ناله های دردمندانه کردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسی و بی دینی شدند ولی با توکل بر خدای بزرگ کمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر، علم و خرافه، روشنفکری و تحجرگرایی، سرافراز ـ ولی غرقه به خون یاران و رفیقان خویش ـ پیروز شدند."
آنچه که از تحلیل نامه برمیآید، این است که از منظر امام خمینی(ره) سه رکن اصلی انقلاب اسلامی در تکوین و تداوم انقلاب عبارتند از: مکتب اسلام، روحانیت اصیل و مردم.