پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روز 8 ژوئن سال 2000 (19 خرداد 1379) کرمیت روزولت، مأمور سازمان سیا که در سال 1332 با طراحی کودتای 28 مرداد موجبات سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق و بازگشت شاه به قدرت را فراهم کرده بود، در سن 84 سالگی مرد. به همین بهانه، بخشی از عملکرد او در کودتای ضدملی 28 مرداد بررسی میشود.
آنچه در ادامه میخوانید برشی از کتاب «بازخوانی نهضت ملی ایران» است که توسط حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان به رشته تحریر درآمده است:
ورود روزولت به ایران و ملاقات با شاه
هنگامی که آيزنهاور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پيروزى رسيد، جان فاستر دالس وزير امور خارجه و برادرش آلن دالس رئيس سازمان سيا شدند و تغييرات عمدهاى در سياست خارجى آمريكا پديد آمد. بلافاصله كرميت روزولت رئيس اداره خاور نزديك سازمان سيا به فرماندهى عمليات علیه مصدق انتخاب شد و آمريكا و انگليس، ستاد مشتركى را در ايستگاه اطلاعاتى انگليس، در نيكوزيا (قبرس) تشكيل دادند.
روزولت به سرعت از مرز خانقين وارد ايران شد. وى خاطرات خود درباره کودتا را منتشر كرده و تمام جزئيات كودتا را فاش كرده است. وى مىگويد: «نام رمز عمليات آژاكس بود... سيا نام رمز را براى شناسايى عمليات خلاف و خاص به كار مىبرد. قصد از برنامه آژاكس يك اقدام مشترك بود. اين برنامه شاه ايران، وينستون چرچيل [نخست وزير انگليس]، آنتونى ايدن [وزير امور خارجه]، آيزنهاور [رئيس جمهور آمريكا]، جان فاستر دالس [وزير امور خارجه] و سيا را در برمىگرفت. مقصود [از] اين اتحاد، برانداختن نخستوزير ايران دكتر محمد مصدق بود.»
روزولت در اولین روزهای ورود به ایران با شاه ملاقات كرد. محمدرضا پهلوی اعتراف مىكند كه: «پس از كسب اطمينان نسبت به حمايت بىدريغ آمريكا و انگليس كه سرانجام توانسته بودند سياست مشتركى در پيش بگيرند و بعد از مطرح كردن قضيه با دوستم كرميت روزولت، تصميم گرفتم رأسا وارد عمل شوم.»
تلاش روزولت برای احیای طرح شکست خورده
طرح کودتا علیه مصدق به منصه اجرا رسید ولی روز 25 مرداد 1332، شکست خورد و كودتاچيان از پيروزى مأيوس شدند. در همين حال تلگرافى ارسال شد كه روزولت به دلايل امنيتى بايد در اولين لحظه ايران راترك كند، اما سرفرمانده آمريكايى كودتا به تلاش خود ادامه داد و فضلالله زاهدى را (که قرار بود به جای مصدق نخستوزیر شود) در خانه امنى مخفى كرد و سپس به تكثير فرمانهاى شاه پرداخت و سرهنگ فرزانگان را به كرمانشاه و اردشير زاهدى را به اصفهان فرستاد تا از فرماندهان نيروهاى نظامى سرهنگ بختيار و سرهنگ دولو براى يك كودتاى ديگر يارى طلبند.
روزولت تلاشهای خود را ادامه داد. وقتی هندرسن (سفير آمريكا) روز 26 مردادماه وارد تهران شد، روزولت به او پيشنهاد داد تا به ملاقات مصدق برود. روز بيستوهفتم مرداد هندرسن با مصدق ملاقات کرده و از رفتار مردم ايران با آمريكايىها سخن به ميان مىكشد و مصدق را تهديد مىكند چنان چه اين وضع ادامه يابد «من از دولت خود خواهم خواست به خاطر منافع ملى كشورم، تمام كسانى را كه كار مىكنند و همچنين كسانى كه به وجودشان احتياجى نيست به كشور باز خواند». به روايت روزولت، مصدق بلافاصله «حالت عذرخواهى به خود» گرفت و به سفير گفت: «جناب آقاى سفير من از شما مىخواهم اين كار را نكنيد. اجازه بدهيد رئيس پليس را بخواهم. من ترتيبى خواهم داد كه همميهنان شمارا كاملا محافظت كنند.» مصدق همان موقع رئيس پليس را خواست و دستورات لازم را براى حفاظت از آمريكايىها صادر كرد. اين نشان مىدهد كه مصدق هنوز از دخالت آمريكا در كودتا بىاطلاع بوده است.
شبانگاه روز بيستوهفتم مردادماه خبر از اتفاقات تازهاى مىداد. تظاهراتى عليه مصدق و حزب توده صورت گرفت و در بعضى جاها منجر به زد و خورد گرديد. روز 28 مرداد اين تظاهرات شدت يافت و منجر به سقوط دولت مصدق شد.
هزینه های کودتا
بىمناسبت نيست تا به هزينه كودتا نيز اشارهاى داشته باشيم. روزولت در خاطراتش مىنويسد: «ما يك صندوق آهنى عظيمالجثه در دفتر معاونم داريم... اين صندوق غرق در پول ايرانى است. ... ما معادل يك ميليون دلار در گاوصندوق داريم. متحدين و قدرت مالى ما معين شد.»
اين پولى است كه روزولت براى هزينه كودتا آماده كرده بود. روزولت در ضمن از قول لئونارد موسلى نويسنده «بازى قدرت» نقل مىكند كه در تهران شايعه شده بود كه شوارتسكف فرمانده اسبق ژاندارمرى ايران و مستشار نظامى بعدى و عضو سازمان سيا با «چمدانهاى حاوى ميليونها دلار پول نقد» وارد تهران شد. روزولت اين موضوع را غيرواقعى و شايعه مىداند و درست هم به نظر مىرسد؛ زيرا وى مأموريت ديگرى داشته و به غير از شاه با كسى ديگر نيز ملاقات نكرده است. گاهى اوقات اين رقم را به حدى بالا مىبرند كه موضوع، افسانهاى به نظر مىرسد، چنانچه آندرو تالى روزنامهنگار معروف آمريكايى مىنويسد: «شوارتسكف ده ميليون دلار براى ترتيب دادن تظاهرات به ظاهر آرام روز 19 اوت كه ناگهان تبديل به طرفدارى از شاه شد تخصيص داده بود.» بديهى است اين رقم بسيار اغراقآميز مىنمايد و شوارتسكف نيز در مقامى نبوده كه بودجهاى را براى امرى تخصيص بدهد يا ارتباطى با جاسوسان ايرانى آمريكا و انگليس داشته باشد تا چنين مأموريتى را به او بدهند.
شاه در يك اعتراف صادقانه يا احمقانه كه سعى مىكند هزينه كودتا را كم جلوه بدهد، مىگويد: «بعضى گفتهاند انگلستان و به خصوص ايالات متحده آمريكا از نظر مالى به سرنگونى مصدق كمك كردهاند. در اين مورد مدارك دقيقى وجود دارد كه ثابت مىكند سازمان سيا در آن زمان بيش از 60 هزار دلار خرج نكرده بود.» گرچه اعتراف شاه بر هزينه سازمان سيا با ادعاى قيام ملى او در 28 مرداد معارض است، اما دست داشتن قدرتها در اين توطئه شوم چنان روشن بود كه شاه و خواهرش در اصل موضوع بحث ندارند، فقط در مبلغ هزينه آن به چانهزنى مىپردازند. اشرف نيز مانند برادرش معتقد است «هزينه سيا در اين عمليات ضد كودتا بيش از شصت هزار دلار نشد.»
اسنادى كه بعدها از طرف سازمان سيا منتشر شد، نشان مىدهد مبلغ يك ميليون دلار براى عمليات سرنگونى مصدق تخصيص داده شده است: «وزارت خارجه و سيا مشتركا سياست جديد و اعطاى اختيار عملياتى را به هندرسن سفير آمريكا در ايران و راجر گويران رئيس ايستگاه اطلاع دادند. در 4 آوريل 1935( 15 فروردين 1332) مدير، بودجهاى يك ميليون دلارى را به تصويب رسانيد كه مىتوانست توسط ايستگاه تهران در هر راهى كه سرنگونى مصدق را به دنبال آورد، استفاده شود. به سفير هندرسن و رئيس ايستگاه اختيار كامل داده شد كه بخشى يا همه يك ميليون دلار را بدون اجازه بعدى، مادامى كه سفير و رئيس ايستگاه با يكديگر همرأى هستند، مورد استفاده قرار دهند.»
بعد از اينكه انگليس و آمريكا بر سر سرنگونى مشترك مصدق به توافق رسيدند در طرح مشتركى كه در لندن به تصويب رسيد، پيشبينى كردند كه هزينه تخمينى كلى لازم براى اجراى اين طرح برابر با 285 هزار دلار خواهد بود كه 147 هزار دلار آن توسط سرويس آمريكايى و 138 هزار دلار آن توسط سرويس انگليس تهيه خواهد شد.
در اين طرح عملياتى مشترك پيشبينى كردند «از اول ژوئن (11 خرداد 1332) و براى حداكثر دو ماه بعد ايالات متحده 35 هزار دلار و انگلستان 25 هزار دلار تهيه خواهند نمود كه پرداختهاى اوليه برطبق اين اساس قبلا توسط ايستگاه سيا در تهران صورت گرفته است.
اما چقدر از اين بودجه و هزينههاى پيشبينى شده مصرف شده باشد، معلوم نيست. فقط در يك قسمت پيشنويس لندن آمده است: «به مدت چند ماه هم ايستگاه آمريكا در تهران و هم گروه انگليسى (برادران رشيديان) با زاهدى تماس نزديك داشتهاند. گروه انگليسى معادل50 هزار (چهار تا پنج ميليون ريال) براى اين حمايت تدارك ديده است» كه با توجه به اينكه برادران رشيديان به قول روزولت از خود نيز هزينه مىكردند، معلوم نيست اين هزينه از بودجه طرح، مصرف شده يا نه؟
طبق اسناد منتشر شده بعد از تصويب بودجه يك ميليون دلارى در آوريل/فروردين، سيا به ايستگاه خود در تهران اجازه داد «هر هفته مبلغ يك ميليون ريال (نزديك به ده هزار دلار) براى خريد همكارى اعضاى مجلس ايران، خرج كند.»
آنچه مسلم است تخصيص مبلغ يك ميليون دلار براى هزينه كودتا است، اما از اين مبلغ چقدر هزينه شده است؟ آيا اصولا ايستگاه سيا موفق به خريدارى نمايندگان شد يا نه يا در مجموع چقدر به زاهدى پرداخت نمود؟ و چقدر هزينه مطبوعات و روزنامهنگاران نمود؟ از اسناد چيزى بهدست نمىآيد.
به هر حال سرنگونى يك دولت با مبلغ يك ميليون دلار معادل تقريبى صد ميليون ريال جاى شگفتى است. قياس كنيد با ميلياردها دلارى كه آمريكا صرف سرنگونى جمهورى اسلامى نموده و تاكنون موفق نشده است.
منبع: روحالله حسینیان؛ بازخوانی نهضت ملی ایران؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی