به گزارش پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همزمان با سالروز شهادت آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی و یارانش، مراسمی با حضور حجج اسلام سید حسن خمینی تولیت آستان مقدس امام خمینی(ره)، مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، احمد قلیزاده رئیس پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در محل این پژوهشکده برگزار شد. در این مراسم همچنین دکتر علیرضا بهشتی، خانم دکتر فاطمه طباطبایی، جمعی از روحانیون، اساتید دانشگاه، دانشجویان و اصحاب رسانه حضور داشتند.
شهید بهشتی رفت اما آرمان شهید بهشتی زنده است...
در ابتدای این مراسم حجتالاسلام دکتر احمد قلیزاده رئیس پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی با خیرمقدم به حضار گفت: امام و یاران امام مسیری را طی کردند که تنها برای کسانی قابل درک است که تاریخ و جامعه را خوب بشناسند. از جمله بزرگانی که کنار امام بودند، شهید بهشتی بود.
رئیس پژوهکشده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی افزود: انسانهای بزرگ جغرافیای زندگی را بلد هستند. یعنی توانمندی های خودشان را می شناسند، زحمت هایی که کشیده اند را خوب می دانند و مقصد برای آنها شفاف است و لذا بهترین مسیر را انتخاب می کنند. همین را به زندگی شهید بهشتی تطبیق بدهید.
وی تأکید کرد: شهید بهشتی اسلام را در سطحی عالی درک کرد، قرآن را خوب فهمید، دنیای آن روز را خوب فهمید و مسیر را خوب تشخیص داد. هدف برای او واضح بود و رنج ها و ملالت ها را هم می دانست در نهایت می دانست که چه کاری باید انجام بدهد؛ و چه قدر رنج کشید. تا آنجایی که حضرت امام فرمودند شهادت در برابر مظلومیت شهید بهشتی چیزی نیست.
قلی زاده اظهار داشت: من در حد خودم زندگی شهید بهشتی را خوب مطالعه کرده ام. از کودکی شهید بهشتی را دوست داشته ام و انسان هنوز هم فکر می کند این شخصیت ایستاده و دارد مسیر زندگی را نشان می دهد. این آدم مسیر را خوب درک کرده است. شهید بهشتی رفت اما آرمان شهید بهشتی هست؛ کما اینکه امام رفت ولی آرمان امام هست. از جمله وظایف ما ادامه راه امام و یارانشان با فکر و قلم است.
اظهار ارادت به ساحت مقدس حضرت امام خمینی(ره) و شهدای انقلاب
سپس حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی پورمحمدی رئیس هیئت امناء و رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با تلاوت آیاتی از سوره مبارکه فصلت، سخنرانی خود را بدین شکل آغاز کرد: «بسمالله الرحمن الرحیم. إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ». به روان پاک حضرت امام خمینی(ره) و شهدای انقلاب، روح بلند امام زمینیان و امام آسمانیان، امام خوبیها و امام ارزشها، امام حماسهها، امام حیات و شور و زندگی، حضرت امام خمینی(ره) و فرزندان و یادگاران ایشان درود میفرستیم. و سلام میفرستیم به روح پاک شهیدان گرانقدر انقلاب اسلامی، شهید بهشتی که معلم، الهامبخش، اسوه و جاودانه است. و نیز سلام و درود میفرستیم به روان پاک شهدای 7 تیر و 8 شهریور، شهید قدوسی و نیز سرداران و سرافرازان دفاع مقدس و انقلاب اسلامی و شهید حاج قاسم سلیمانی.
«ما راستقامتان، جاودانه تاریخ خواهیم ماند»
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با اشاره به این جمله معروف شهید بهشتی که «ما راستقامتان، جاودانه تاریخ خواهیم ماند» گفت: این جمله بسیار عظیم و غنی است. این جمله پر از احساس است؛ گویی واژهها و گوینده همخوانی دارند. از بعد مادی و ظاهری نیز این جمله پر از معناست و یادآور رعنایی قامت، ایستادگی، جمال و ابهت شهید بهشتی است.
وی ادامه داد: به نظر من این جمله در واقع ترجمه عملی و نظری آیه مبارکهای است که تلاوت کردم. به راستی که آن استقامت اخلاقی و رفتاری و معنایی که در شخصیت شهید بهشتی متجلی بود، موجب شد او جاودانه تاریخ شود.
شهید بهشتی از تاثیرگذارترین چهرههای انقلاب اسلامی است
حجتالاسلام پورمحمدی با بیان این که «شهید بهشتی از تاثیرگذارترین چهرههای انقلاب اسلامی است» گفت: برخی از شخصیتها زندگی تاثیرگذاری دارند؛ برخی شهادت عظیم و اثرگذاری دارند؛ عدهای با آثار و دانش خود منشاء اثرات بسیار میشوند؛ گروهی با مدیریت خود اثرات عظیمی خلق میکنند؛ ولی کمتر شخصیتی را سراغ داریم که مثل شهید بهشتی در همه ابعاد زندگی و حتی شهادتش تا بدین حد اثرگذار و الهامبخش باشد.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: صبح امروز در منزل بخشی از سخنرانی شهید بهشتی را که مربوط به سال 1359 بود گوش میدادیم. ایشان فرمودند: «من زندگی متوسطی دارم و از رفاه متوسطی برخوردارم. من میخواهم اینگونه زندگی کنم و همه را به این سبک زندگی دعوت نمایم. نمیخواهم ریا و تزویر کنم. دوست داشتم دیگری این چنین زندگی کند و من از او تبعیت کنم ولی چون دیگری نیست، باید من پیشقدم و پیشتاز برای این سبک زندگی شوم.» این سخنان واقعا جالب و فوقالعاده است.
وی با اشاره به آیهای از سوره مبارکه بقره ادامه داد: قرآن میفرماید: «... وَكَذلِكَ جَعَلناكُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَيَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا» لذا معیار و شاخص شاهد بودن، «وسط بودن» است. آقای بهشتی نیز به همین مهم اشاره دارد و میگوید من میخواهم حتی در زندگی الگو باشم و صادقانه میگوید: من اهل تزویر و ریا نیستم.
شهید بهشتی نماد تفکر و مظهر اخلاق بود
رئیس هیئت امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی تصریح کرد: آقای بهشتی نماد تفکر و مظهر اخلاق بود. در عمل، در سلوک اجتماعی و در مدیریت واقعا الگو و اسوه بود. بدون تردید باید آقای بهشتی را نماد عقلانیت جمهوری اسلامی بدانیم. آقای بهشتی نماد تدبیر و عقلانیت و مسئول تراز جمهوری اسلامی است. در سیاستورزی نیز مشی ایشان نمونه است. حضرت امام(ره) بسیار خوش توفیق بودند که اصحاب بزرگی چون شهید بهشتی در رکاب ایشان حضور داشتند. در تاریخ از این دست نمونهها کمتر داریم که یک رهبر از ظرفیت چنین یارانی برخوردار باشد.
وی ادامه داد: در خاطرات داریم که مرحوم شهید بهشتی و مرحوم آقای هاشمی و شهید مطهری، در حالی که امام را به رهبری بلامنازع قبول داشتند با ایشان مباحثه هم میکردند. امام را استاد میدانند ولیکن با امام بحث میکنند؛ چون خودشان اندیشمند و نظریه پرداز هستند. امام هم تأمل میکند و در بعضی جاها تصمیماتش را براساس مشاوران امین و صادق و فاضل خود میگیرد. نشان میدهد که این انقلاب از ظرفیت عمیق و گستردهای برخوردار است. در اقصاءنقاط کشور، روحانیون، شهدای محراب و اقشار مختلف مردم همراهان حضرت امام هستند و امام را در مسیر انقلاب یاری دادند. یکی از این عزیزان شهید بهشتی بود که میبینیم دارای این جایگاه و منزلت است.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: چهرههای شاخص، جریانات تأثیرگذار جهانی و بزرگ یک ویژگی برجسته و ممتاز دارند و آن هم این است که: از مقولات و مفاهیمی سخن می گویند و آن را ترویج میکنند که در ظاهر متضاد و متناقض هستند. حضرت آقا در سخنرانی چهاردهم خرداد امسال در حرم امام خمینی اشاره به این دوگانه ها در زندگی امام کردند. قبلا هم اشاراتی در سخنرانی هایشان داشتند. ایشان فرمودند که امام با هنرشان این دوگانه ها را جمع میکردند. حرف در این وادی زیاد است. دوگانه ها از وجود و حیات انسان برخواسته است. حیات مادی و حیات معنوی، جلوه های مادی و معنوی. این ها در کنار هم جمع شدند و فلسفه وجودی انسان را تشکیل دادند.
تفاهم بین مفاهیم متضاد!
وی ادامه داد: ما ملاحظه میکنیم معمولا افراد و چهرهها و جریانات یا افراطی میشوند و یا تفریط می کنند. یا محافظه کار و یا رادیکال میشوند. یا به سمت گرایشات معنوی غلظت پیدا میکنند و یا به سمت گرایشات مادی میروند. از این مقولات در زندگی بسیار دیده میشود. شاخص ترین و بارزترین و و موفق ترین نهضت ها، حرکت هایی هستند که توانستند بین این مفاهیم متضاد، تفاهم ایجاد کنند. امام خمینی از برجستگان این حوزه میباشند. حضرت آقا نیز در این جهت موفقیت زیادی دارند. شهید بهشتی هم در زمره این شخصیت ها بود.
بهشتی مظهر عشق است
وی ادامه داد: همه میدانیم که آقای بهشتی مظهر عقلانیت هستند. ایشان تمامی رفتارشان و نگاه و سلکوکشان، براساس عقلانیت بود. آدم از آقای بهشتی حرکت بی حساب نمیدید. اگر رفتاری از ایشان میدیدیم بعدا با دوستان مینشستیم و بررسی میکردیم و میدانستیم که قطعا این حرکت ایشان یک دلیلی دارد. اما از طرفی شهید بهشتی مظهر عشق است. ایشان در تعابیرشان از عشق بسیار حرف زده اند. در جایی میگویند انسانی که عاشق نیست انسان نیست. ما یادمان هست در مدرسه حقانی ایشان در مقطع دعواهای جریانات دکتر شریعتی در سال 1356 یک سخنرانی کردند و از عشق حرف زدند و خطاب به طلاب گفتند: «ما عاشق میخواهیم» ایشان مظهر عقلانیت بودند، ولی عشق و عقل را در اوج در خودشان داشتند. آقای بهشتی مظهر آزاد اندیشی بود. رفتارشان نماد روشننگری بود، اما از طرفی ایشان بسیار متعبد بود. حضرت آقا در تعبد آقای بهشتی تعاریفی دارند. خانواده از نماز خواندن های ایشان خاطراتی نقل کرده اند. ایشان نماز ساده و با خلوص عجیبی داشتند. مجذوب نماز بودند و به اول وقت خواندن مقید بودند.
خصوصیات و ویژگی های خاص شهید بهشتی
وی ادامه داد: آقای بهشتی تیپ شان مدرن بود. ایشان در سال های 25 و 26 که از اصفهان به قم آمدند و بعد به دانشگاه منقول و معقول رفتند، در همان زمان در ایام جوانی لباسهایشان مرتب و اتو شده بود. همیشه معطر بودند و هیچگاه کفش نعلین نمیپوشیدند. آقای بهشتی طلبهای آراسته و مدرن و از طرفی شدیدا متمسک و سنت گرا بودند. ایشان در ان ایام در مدرسه حجتیه میآمدند و اذان میگفتند. با اینکه صدای اذان از بلندگوها پخش میشده است ایشان میرفتند کنار حوض حیاط مدرسه حجتیه با لباده اذان میگفتند. این نکته بسیار مهمی است؛ ما این مطلب را ساده می گیریم ولیکن این کار بسیار مهمی است. یعنی یک انسان انقدر مقید به تمام سنتها و متعبد بودند. این دوگانه ها وقتی در یک چهره متجلی شود فوق العاده است.
شهید بهشتی مظهر وقار بودند
وی با بیان این که آقای بهشتی روحیه حری داشتند یادآور شد: ایشان صریح و صادق بودند اما فوقالعاده قانون مدار. اصلا تیپ آزادگی و قانون مداری با یکدیگر جور در نمیآید. چگونه ممکن است این دوگانگی در یک فرد جمع شود؟ خاطرات شیرینی از قانون مداری آقای بهشتی وجود دارد. شهید بهشتی مظهر وقار بودند. اگر انسان میخواست فرد متشخصی را ببیند باید آقای بهشتی را میدید. نوع راه رفتن، حرف زدن، چای نوشیدن، غذا خوردنشان، همه و همه با وقار بود. ایشان در جایی به ما فرمودند: «من شبهه ای برایم ایجاد میشود، مسلمان باید با وقار باشد اما میترسم به تکبر بیانجامد. بین مرز وقار و تکبر نگرانم.» (تعبیر نگرانی را من به کار می برم) این همان دوگانههاست. باید وقار داشته باشید ولیکن به تکبر نیانجامد. شهید بهشتی بسیار با وقار بود اما در عین حال متواضع نیز بودند. تواضع و وقار به سختی در یک جا جمع می شود. ما به هر جوانی در اوایل انقلاب که با ایشان مخالف بود میگفتیم: «میشود شما یکبار بیایید و با آقای بهشتی دیدار کنید؟!» کافی بود یکبار آقای بهشتی را ببیند. کار تمام میشد و فرد مخالف ایشان پس از دیدار مجذوب شهید بهشتی میشد. ایشان با جوانان ارتباط بسیار عمیقی داشتند.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: ایشان در عین واقعگرایی آرمان گرا بود. خیلی سخت میشود که از ترکیب آرمانگرایی و واقع گرایی یک برنامه عملیاتی بدست آورد. خیلی ها در این زمینه شعار میدهند اما در عمل کاری از پیش نمیبرند. ایشان اهل علم و تحقیق و دانشگاه و متعبد به دین بود. مدرسه ای را هم که راه انداخت نامش را «دین و دانش» گذاشت. آقای بهشتی واقعا قبل از شهادتشان شاهد بودند.
شهید بهشتی قبل از اینکه به شهادت برسد شاهد بود
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به شخصیت شهید بهشتی خاطرنشان کرد: شهید بهشتی قبل از اینکه به شهادت برسد شاهد بود. شهادتش گواه بر شاهد بودنش است. دیگران شهید شاهدند و آقای بهشتی شاهد شهیدند. خیلی مراتب شهادت متفاوت است.
وی یادآور شد: اگر بخواهیم زندگی ایشان را به زندگی اولیای الهی و ائمه(ع) تشبیه کنیم قرابت بسیار زیادی با زندگی امیرالمومنین علی(ع) دارد. یار و امین رهبر بود همانطور که حضرت علی(ع) برای پیامبر بود. در تمام موضوعات سخت مسئولیتپذیر بود. قبل از انقلاب وقتی به ایشان گفتند که تحت تعقیبی و بهتر است به خارج از کشور بروی، ایشان به آلمان رفتند. از سال 1351 با شهید مطهری جلسات جامعه روحانیت مبارز را در منازل پایهریزی کردند و سال 1356 علنی شد و گسترش پیدا کرد. دو سه روز در سال 57 دستگیر میشود و میگوید من در سلول چیزی نمیخوردم چون میترسیدم مرا مسموم کنند. حواسش جمع بود و جایگاه خودش را میدانست. آدمی است با تمام مراقبتها و مسئولیتها. بعد از پیروزی انقلاب هم در خط مقدم همه مسئولیتها و همه تیرها و حملهها به سمت ایشان می آمد. این هم نشان از خطرپذیری او بود.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: نظریهپردازی و اجرای حکمرانی ویژگی ممتاز شهید بهشتی است. امیرالمومنین(ع) هم بیش از همه ائمه اطهار(ع) نظریهپردازی در حکمرانی دارد و در عمل هم تنها امیرالمومنین(ع) است که اجرای عملیاتی حکمرانی دارد. یک امتیاز دیگری که آقای بهشتی دارد این است که مثل امیرالمومنین(ع) شهید شده است. امیرالمومنین(ع) توسط خوارج و منافقین ترور شد و آقای بهشتی هم توسط خوارج و منافقین ترور شد. از این جهت قرابت زندگی ایشان به امیرالمومنین(ع) زیاد است. یک چیز دیگری که زندگی آقای بهشتی را بسیار نمودار میکند مظلومیت ایشان است و امیرالمومنین(ع) شاخص مظلومیت انسانی است و آقای بهشتی در کشور ما شاخص مظلومیت بود و بعد از شهادتش این مظلومیت برجسته و برطرف شد و الّا آقای بهشتی در مظلومیت صرف زندگی میکرد.
شاکله جمهوری اسلامی مردم سالاری دینی است
حجتالاسلام پورمحمدی افزود: همه حرف هایی که میزنیم در ترجمه عملی باید یک جا معنی روشن و عینی پیدا کند. جمهوری اسلامی نماد تنظیم و ترکیب هوشمندانه این دوگانههاست که خروجی روشن و برجستهای دارد و آن جمهوری اسلامی است؛ مردم و دین. اسلامیت و جمهوریت. برجستهترین نقطه جمهوری اسلامی ترکیب این دوگانه است. تا حالا متاسفانه نتوانسته ایم پیچ این دوگانه را حل کنیم. امام وقتی از نقش و جایگاه مردم میگوید عاریه از نظام و حقوق سیاسی غرب نیست، این برگرفته از متن اسلام است. چند بار حضرت آقا این را از امام نقل میکنند. آخرین دفعهاش هم همین امسال بود. خود آقا هم روی این نظر دارد. ولی هنوز که هنوز است ما نتوانستیم این تئوری را ترکیب کنیم و جواب سوالاتش را بدهیم.
وی یادآور شد: ما در تحلیل و تکمیل و رفع شبهات این نظریه متوقفیم. پس از تاسیس جمهوری اسلامی و نگارش قانون اساسی ما روی این مقوله کمتر کار کرده ایم و بلکه توقف داریم و در بخشهایی حرکت معکوس داریم و از این مسئله نمیتوان ساده گذشت. نقش و جایگاه مردم در این نظام تعریف شده است. اصلا شاکله نظام جمهوری اسلامی به تعبیر آقا مردمسالاری دینی است. این دوگانه را چطور باید حل کرد؟ این دوگانه را امام حل کرد و پیروز شد. طراحان و بنیانگذاران انقلاب این نظریه را هضم کردند و تبدیل به قانون اساسی کردند. اگر نظریه دیگری بود و شبهات و مسائل دیگری سر راه بود که تبدیل به قانون اساسی نمیشد.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی تاکید کرد: به نظر من قویترین، دقیقترین و عمیقترین نظریه سیاسی تاریخ اسلام قانون اساسی جمهوری اسلامی است. ما هیچ متنی در تاریخ اسلام به این جامعیت که بیاید یک نگاه روشن را از اسلام نسبت به جامعه و زندگی با یک مبانی روشن بدهد نداریم. شما مقدمه قانون اساسی و فصل اول را بخوانید. اینها چیز کمی نیست، مبانی ماست. در مجلس خبرگان قانون اساسی، همان اوایل انقلاب، 14 نفر شأن مرجعیت داشتند؛ یا همان موقع صاحب رساله بودند و یا بعد از آن رساله نوشتند. ما جایی نداریم که چند عالم در جایگاه مرجعیت و مجتهد و تعدادی حقوقدان، جامعهشناس و برجستگان روی یک متن کار کرده باشند. خب چیز کمی نیست. جمهوری اسلامی بر پایه قانون اساسی شکل گرفته است. ما در تبیین و اجرای قانون اساسی کار نکردیم. این مسئلهای است که نمیشود از آن غافل شد.
حجتالاسلام پورمحمدی گفت: نقل میشود که چرا آقای بهشتی گفته که نظام اسلامی بر اساس قراداد اجتماعی شکل میگیرد؟ ایشان به نظام امت و امامت اشاره میکند. دیدم یکی از دوستان جوان ما نشسته این را توجیه بکند که یک جور دیگر مطلب را دربیاورد. این قرارداد اجتماعی که با نظام امت امامت نمیسازد. هنر همین است که شما انتخاب و رای مردم را وجاهت بدهید و از آن طرف بتوانید با محتوا و مفاهیم اسلامی یک سندی را دربیاورید. الان مگر ما کارهایی که میکنیم بر اساس فتوا واز رساله ها انجام میدهیم؟ چهل سال است از امام، مقام معظم رهبری تا شورای نگهبان و مجلس خبرگان مگر بر اساس رساله کار میکنیم؟ بر اساس قانون اساسی کار می کنیم.
وی افزود: این سند مبنای حکمرانی و مشروعیت است. قانون اساسی همین قرارداد اجتماعی است. اینها نکاتی است که یلان میدان تفکر مثل آقای بهشتی را میخواهد. بعضیها میگویند چرا آقا وارد این بحث نمیشوند؟ شأن آقا این نیست و امام هم وارد این بحثها نشد. امام اشاراتی داشت ولی کار آقای بهشتی و امثال ایشان است که به این مقولات بپردازند و بحث کنند نه کار امام و رهبری. می گوییم مثل بنی اسرائیل «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ». خب وظیفه ما و دیگران چیست؟
حجتالاسلام پورمحمدی ادامه داد: در قانون اساسی اصلی داریم که اختیارات رهبری است. اولین وظیفه رهبری تعیین سیاستهای کلی نظام با مشورت مجمع تشخیص مصلحت است. قانون اساسی سند بالادستی است. قانون که میخواهد نوشته شود گاهی اوقات نمیشود مستقیم از قانون اساسی اقتباس کرد. این وسط رابط میخواهد که همان سیاستهای کلی است. هنوز که هنوز است سیاستهای کلی را کامل نکرده ایم.
وی با اشاره به اهمیت تعیین سیاستهای کلی انتخابات گفت: انتخابات پیچیدهترین، قاعدهمندترین و منظمترین و اصلیترین ضابطه نظام اجتماعی است. هیچ چیز اهمیت انتخابات را ندارد. در جوامع مدنی قانون انتخابات قانون اساسیشان است یعنی قوانین ثابت دارند. ما اینقدر طول دادیم. ببینید چقدر مسئله در ایام انتخابات برای کشور ما درست شده است! هر دوره انتخابات مسئله داریم. نگرانی داریم. قانون اساسی نسبت به احزاب مطلب دارد، هنوز که هنوز است سیاست کلی احزاب را ننوشته ایم. این احزاب کارکردشان چیست؟ یعنی کشور 200 تا حزب میخواهد؟ ما الان 132 حزب داریم که پروانهشان تمدید شده است. این احزاب کجا هستند؟ چه نقشی دارند؟ در انتخابات چه نقشی دارند؟
حجتالاسلام پورمحمدی افزود: حضرت آقا دغدغهشان این است. رهبری سال گذشته گفت ظلم و جفا شد. بعضی میگویند ما هنوز نفهمیدیم منظور رهبری چه کسی بود؟ چه کسی باید پاسخ بدهد؟ اصلاً ظلم چه بود؟ مخاطب ظلم که بود؟ دوباره سال دیگر یک انتخابات داریم؛ دوباره باید یک ظلم و جفایی بشود. خب چرا باید این اتفاقات بیفتد؟
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: قانون اساسی میراث بزرگ ملی و دینی و ارزشی و انقلابی و شهدایی ماست که شهید بهشتی در قله تدوین آن است و شاهکار و میراث بزرگ اوست. تمام نخبگان ما در صدر انقلاب محصولشان قانون اساسی است. متاسفانه ما قانون اساسی را نمیدانیم، نمیخوانیم، کار نمیکنیم. خیلی برای ما عادی است. نه نماینده مجلس ما، نه مجری ما و نه محقق ما خیلی به قانون اساسی کار دارد و نه ما روحانیون کار داریم. این سند دینی، انقلابی، فقهی، فلسفی، کلامی و اخلاقی است. همه اینها آمده و رعایت شده است. اگر بنا باشد میراثدار شهید بهشتی باشیم باید این را انجام بدهیم.
انتشار تفسیر شش جلدی قرآن با عنوان «در مکتب قرآن» اثر شهید بهشتی
علیرضا بهشتی نیز در این مراسم گفت: شاید مهمترین پرسش این باشد که ما چه نیازی داریم به اینکه با اندیشه و عمل رهبران و بنیانگذاران این انقلاب و نظام آشنا شویم؟! به هر حال آنها کار خودشان را کرده اند و رفته اند. کسانی که با نظریه ها و مطالعات انقلاب ها آشنا هستند چنین سؤالی را مطرح نمی کنند. برای آنها روشن است که پیدایش هر انقلاب درست است که حاصل کار همه مردم است اما به هر حال رهبران و فعالان و کنشگرانی در هر نهضت نقشی پررنگ تر دارند. لذا برای شناخت هر انقلابی سراغ تفکر و سیره عملی آنها می رویم.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس افزود: اهمیت تاریخ صدر اسلام برای ما از همین جهت است. ما می خواهیم بدانیم پیامبر(ص) و یارانش چگونه می اندیشیده اند، چه طرحی داشته اند. این ها برای ما مسلمانان صدر اسلام یک معیار است و برای همین منابع و تاریخ و روایات را بررسی می کنیم و بیش از هر چیز به قرآن مراجعه می کنیم. این روزها شاهد انتشار تفسیر شش جلدی قرآن با عنوان «در مکتب قرآن» اثر شهید بهشتی هستیم. طبیعی است که ما از ارزیابی های نقادانه نسبت به این تفسیر استفاده می کنیم.
در باب اهمیت تاریخ انقلاب
وی گفت: بسیاری از افراد و نسل جوان ما از تاریخ انقلاب اطلاع ندارند. البته ما در این زمینه مقصر بوده ایم. یعنی یا خواسته ایم تاریخ را به گونه ای که موافق نظر خودمان باشد تبیین کنیم و یا اینکه تاریخ تحلیلی و مستند را مغفول گذاشته ایم. طبیعتا کسانی که با این نظام سر سازگاری ندارند از این خلأ استفاده اسناد و مدارک تقطیع شده ارائه کنند و تصویری ارائه بدهند که با تصویر واقعی فاصله دارد.
فرزند شهید بهشتی اظهار داشت: من اصلا در مورد داوری های نسل سوم و چهارم نسبت به انقلاب صحبت نمی کنم؛ عرض من این است که آن داوری ها باید بر اساس ماوقع باشد. برای همین است که رشته هایی مثل تاریخ انقلاب اهمیت پیدا می کند. من بار دیگر از متولیان امر و یادگار امام درخواست می کنم که امکان دسترسی به اسناد فراوانی که وجود دارد را هرچه زودتر فراهم کنند تا سندها در اختیار پژوهشگران قرار بگیرد؛ به خصوص پژوهشگرانی که در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی و یا جاهای دیگر فعالیت می کنند. انبوهی از اطلاعات و اسناد وجود دارند که ظاهرا در انتظار سر و سامان یافتن هستند. متوجه مضیقه هایی که به لحاظ بودجه در اینجا وجود دارد هستم ولی این یکی از واجباتی است که هر روزی تعلل ورزیده شود آسیبش را همه ما خواهیم دید.
درباره تفسیر قرآنی که از شهید بهشتی به یادگار مانده
وی یادآور شد: تفسیری که از شهید بهشتی باقی مانده را می شود در زمره تفسیرهای اجتماعی بر شمرد. از دو بخش تشکیل شده که بخش اول مربوط می شود به تفسیر آیاتی که در طول اقامت شهید بهشتی در هامبورگ ایراد شده که متأسفانه بخش های بزرگی از آن اسناد در اختیار ما نیست. جلدهای اول تا چهارم مربوط می شود به وقتی که ایران به ایران برگشت. به دعوت دوستانشان جلسه تفسیری شنبه شب ها تشکیل می شد؛ از سال 1349 تا 1354. تا پایان سوره آل عمران ادامه پیدا کرد و به علت حساسیت ساواک جلوی این جلسات گرفته شد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تأکید کرد: برای شهید بهشتی مهم این است که قرآن مجموعه راهنمایی هایی است که برای یک نهضت فرستاده شده راهنمای جنبشی است که پیامبر گرامی اسلام(ص) و یارانشان آغاز کردند و در هر مرحله باید به پیامبر و پیروان راه نشان داده شود. مهم این است که امروزه وقتی می خواهیم با این متن برخورد کنیم، بفهمیم و سعی کنیم فهم معاصران وحی را درک کنیم. این کار سخت است و برای این کار باید تاریخ دانست و شرایط تاریخی که قرآن در آن نازل شد.
پایان