كابینه و كابینهها از تجلیات جوامع امروزین میباشد كه در فرآیند تفكیك
قوا متأثر از نظریه مونتسكیو مد نظر قرار گرفته است، توحه به فلسفی اصلی
حفظ تفكیك قوا و تصمیمگیری مستقل و تأثیرگذر بر سایر اركان حاكمیت این
سامانه و نهاد مهم حكومتی (اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی) به دلایلی كه به
تفصیل در پژوهش به آن پرداخته شده است، كمتر مشمول تعریف پایداری قرار
گرفته است، به طوری كه هیچگاه مصدر تحولات سیاسی ـ اجتماعی مثبت در جامعه
قرار نگرفتند و این هم خود متأثر از مؤلفههای اجتماعی و فرهنگی تعریف شده
در بدنه و ساختار قدرت سیاسی حكومت در جامعه ایرانی بوده است، تا جایی كه
كابینه و شخص نخست وزیران در مقابل اقتدار و گسترهی حیطه اختیار مطلقه
شاه، عملا بازیگری جز مجری صرف سیاستها و منویات بیحد و حصر وی بیش
نبودهاند. اثر حاضر بر آن است تا ضمن برشمردن و بررسی علل و عوامل بیرونی
ناپایداری كابینهها از جمله عواملی چون دخالتها و نفوذ بیگانگان، به
عوامل درونی، من جمله استبداد تاریخی در عرصه حاكمیت كه در نهایت به عدم
مشروعیت نظام سیاسی پهلوی و گسل اجتماعی غیرقابل اغماض انجامید، به طور
مفصل و تحلیلی با رویكرد تاریخی بپردازد.