سنت انتخاب نمایندگان فرمایشی نه تنها در سراسر دوره رضاشاه بلکه در دوره سیزدهم مجلس شورای ملی که مصادف با سقوط رضاشاه بود، ادامه یافت. مردم از دولت فروغی خواستند که انتخابات دستوری دوره رضاشاه را ملغی سازد تا ملت بتوانند در حساسترین دقایق تاریخی، نمایندگان حقیقی خود را به مجلس بفرستند و در عریضهای به محمدرضاشاه پهلوی نوشتند:«این وکلا که غالبا هفت دوره است به همین ترتیب، بدون اینکه روح ملت از آنها با خبر باشد، به مجلس ملی وارد شدهاند...انتخابات تهران پبش چشم ما صورت گرفته و یک نفر از افراد ملت از روی میل رای ندادهاند و به وسیله پلیس و سپور و عمله و بنا با پشتگردنی و رای ماشین شده، صندوق انتخابات پر شده است...»