به روایت آیتالله مجتهد شبستری
واقعه 29 بهمن تبريز وضع را عوض می کند و تأثيرگذار واقعی می شود؛ شاه ميخواست بر روی فاجعه قم پردهای بکشد تا معلوم نشود ولي مراسم چهلم در تبريز سبب شد که هم فاجعه قم و هم قیام و شهداي جديد تبریز اسباب رسوايي بيشتر رژيم سلطنتي شود و انقلاب را شکوفا نماید. مراسم چهلم شهدای تبریز در یزد و در پی آن چهلم شهدای چند شهر دیگر انقلاب را شکوفا کرد بلکه به پیروزی رساند.
بعد از حکم ارتداد سلمان رشدی آیتالله خامنهای که رئیس جمهور وقت، در یک پیام رادیویی حمایت کامل دولت را از آن اعلام كرد. متعاقب آن آیتالله خامنهای در نماز جمعه در خطبههای خود ضمن محکوم کردن دولت انگلیس در حمایت از انتشار کتاب آیات شیطانی فرمودند: «انگلیس باید به مسلمانان توضیح دهد که چرا به یکی از اتباع خود اجازه چنین کاری را داده است.»
علاوه بر دولت، اقشار مختلف مردم نیز ضمن حمایت از حکم تاریخی امام خمینی مدارس و کسب و کار را تعطیل و دست به راهپیماییهای گستردهای زدند.
انقلاب اسلامی در قزوین
آن روز بچههای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) تا جلوی در پادگان جمع شدهبودند، تا وارد آنجا شده و تمامی سلاحها را بهدست آورند. صبحگاه ارتش که برگزار شدهبود، آنجا شلوغ شدهبود و بین معتمدی و پرسنل درگیری بهوجود آمد و ایشان مجروح بودند. من و سید محمد ابوترابی و بعضی از دوستان وارد پادگان شدیم. معتمدی و ملک معاون فرمانده تیپ قزوین دستگیر و به کمیته و [سپس] به تهران منتقل شدند. سید محمد ابوترابی جلوی درب ورودی پادگان روی سقف ماشین من رفت و سخنرانی کرد. و با این اقدام، مانع از دخالت سازمان مجاهدین شد. پس از آن، ایشان با استقرار در لشكر 16 زرهی مانع از خروج اسلحه و امکانات پادگان گردیدند.
انقلاب اسلامی در دزفول
تعدادی از معلمان جوان و دانشآموزان از پشتبام خانههای اطراف، بمبهای دستساز موسوم به «سهراهی» میانداختند. صداهای وحشتناکی بلند میشد که خود ما هم تکان میخوردیم. شهربانیها به خاطر ترسشان بیشتر از سه ساعت دوام نیاوردند و اسلحههایشان را گذاشتند و تسلیم شدند. اسلحهها را امثال آقای عیدی فعال و غلامعلی رشید تحویل میگرفتند. ستاد فرماندهی نیروهای انقلابی منزل آیتالله قاضی بود.
پس از پیروزی
س از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن 1357، تمامی نهادها، سازمانها و مراکز قدرت در شهرستانها و روستاهای مختلف از مدیریت عاملان رژیم گذشته خارج شد. انقلابیون پیروز از روز بیستودوم بهمن مسئولیت سنگینی بر دوش داشتند و باید بهمنظور پیشگیری از هرگونه هرجومرج و خودمختاری گروههای مختلف اقداماتی را صورت میدادند. شهربانی، ژاندارمری، ساواک و پادگانهای ارتش از مهمترین نهادهای امنیتی بهشمار میرفتند که از سویی باید به پایگاههایی برای حراست از انقلاب و مردم تبدیل میشدند و از سوی دیگر بهدلیل دارابودن سلاح و تجهیزات نظامی در صورت تسخیر بهدست گروههای مخالف انقلاب میتوانستند به تهدیدی برای امنیت عمومی تبدیل گردند.
به روایت سردار شهید سید محمد حجازی
سردار شهید حجازی میگوید: «مراسمی در مسجد سید اصفهان گذاشتند که یک تعداد زیادی از همافرهای هلیکوپتری هوانیروز اصفهان آمده بودند و با انقلاب بیعت کردند. همان موقع ما در مسجد بودیم که اینها هم در آنجا جمع شده بودند و شعار میدادند و یکی از آقایان هم برای آنها سخنرانی میکرد. شنیدیم که تلویزیون اعلام کرد انقلاب به پیروزی رسید، یعنی آن لحظه پیروزی انقلاب را ما در مسجد بودیم.»
انقلاب اسلامی در گیلان
دژبانهای نیروی دریایی بهاتفاق مردم، هدایت عبور و مرور وسایل نقلیه را در شهر به عهده گرفته بودند. سروانی از نیروی دریایی در مقابل درب شهرداری بود که مردم به گردن او گل آویختند. دو کامیون از کماندوهای ارتش (کلاه سبزها) بر انتظامات شهر نظارت داشتند و با مردم در پایکوبی و شادمانی شرکت می کردند. همه شهرهای گیلان به خاطر بازگشت امام خمینی(ره) به وطن یکپارچه شور و شعف غیر قابل توصیفی بود.
انقلاب اسلامی در زنجان
انقلاب در زنجان يك ماه زودتر از تهران به پيروزى رسيده بود. با ورود امام خمينى مانند ساير مناطق كشور جشن و شادى فراوانى برپا شد و طبقات مردم از مقابل منزل آيتالله سيد هاشم موسوى به راهپيمايى باشكوهى مبادرت نمودند.كاركنان و كارمندان شهردارى، آتش نشانى، سازمان آب، ادارهى مخابرات، شبكهى بهدارى و بهزيستى، اعضاى هيأت علمى، ادارى و دانشجويان دانشكدههاى كشاورزى و شركتهاى راه و ساختمان و تأسيسات محلى در زنجان با ارسال بيانيهاى همبستگى خود را با ملت مبارز ايران تا برقرارى يك حكومت ملى اعلام داشتند. در همان شب 22 بهمن چون پيروزى انقلاب حتمى شده بود، مردم شبانه مجسمههاى شاه و پدرش را به پايين كشيدند و با شور و هيجان خارقالعادهاى به شادى پرداختند.
آیت الله مسلم ملکوتی درباره تشکیل «ستاد تبليغات» و برنامه های این ستاد در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی می گوید: «پس از پيروزى شكوهمند انقلاب اسلامى و در ادامه جلساتى كه با دوستان عضو جامعه مدرسين داشتيم، گاهى پيرامون برخى مسائل جارى انقلاب به جمعبندىهاى خوبى دست مىيافتيم و آن را براى تحقق هرچه زودتر آرمانهاى انقلاب به كار مىبستيم و عمل مىكرديم. از جمله به اين نتيجه رسيديم كه روحانيون شهرستانهاى مقيم قم به حسب استانى، تقسيمبندى شوند و هر كدام از اعضاى محترم جامعه مدرسين يك استان را زير نظر داشته باشند و آقايان طلاب و فضلاى آن استان را تحت پوشش در آوردند و انسجام بخشند، سپس آنها را براى تحقق آرمانهاى انقلاب و رهبرى به مناطق مختلف استان خود اعزام كنند.
انقلاب اسلامی در قزوین
به دنبال سقوط نظام استبدادي 2500 ساله پهلوي در 22 بهمن، مردم قزوین با پخش شيريني و گل و روشن نمودن چراغهاي خودروها به شادي پرداخته و در مقابل مقر حكومت نظامي اجتماع، و نظاميان به مردم پيوستند. در اين روز كيهان گزارش داد كه بنا به گزارشهاي نيروهاي امنيتي، تنها اميد ستاد بزرگ ارتشتاران به يك گردان از لشكر زرهي قزوين بود كه براي حمايت از فرمانداري نظامي از قزوين به سوي تهران حركت كرد، ولي خبر رسيد كه در ورودي شاهدشت به اتوبان، قزوینی ها راه را بر آنها بستند و پل پشت سر آنها را تخريب کردند و با محاصره اين گردان، مانع از اعزام آن به تهران و مقابله با مردم پایتخت شدند.