انقلاب اسلامی در استان مرکزی
«پزشکان اراک به عنوان اعتراض به حمله ماموران به بیمارستانها به راهپیمایی در خیابانهای این شهر پرداختند. و با صدور قطعنامه ای ضمن اعلام همبستگی با ملت مبارز ایران، یادآور شدند که در روزهای 26 و 27 و 28 دی ماه بیماران را به طور رایگان درمان خواهند نمود».
حضور صدها هزار نفر نیروی نظامی بیگانه در کشور از علل اصلی بروز قحطی بود. قوای خارجی هم قدرت مالی داشتند و هم قدرت نظامی و هم نفوذ سیاسی. بنابراین برای اداره جبهههای جنگ، ارزاق، گندم و جو و حتی حیوانات مردم را خریداری و از کشور خارج میکردند.
گزارش مطبوعات از اولین سالگرد واقعه 23 آذر
پس از آن دکتر آراسته سرپرست مرکز پزشکی امام رضا صحبت کرد و گفت سال گذشته در چنین روزی بود که بیماران بیدفاعی که در بیمارستان بستری بودند مورد حمله جلادان خونخواری قرار گرفتند که حتی به اطفال بیپناه نیز رحم نکردند آثار خون و گلولهای که در گوشه و کنار بیمارستان و به خصوص بخش اطفال باقی مانده بود بیمارستان را تبدیل به نمایشگاه جنایات پهلوی کرده بود.
انقلاب اسلامی در ساوه
هفت زن چادری درحالیکه صورتهای خود را با نقاب پوشانده بودند، ضمن حمل پرچم که روی آن عبارت «ما پیرو قرآنیم» نوشته بود با دادن شعارهای ضد میهنی به تظاهرات در یکی از خیابانهای شهر ساوه مبادرت کردند که زنان مورد بحث توسط مامورین انتظامی دستگیر گردیدند.اطلاعات رسیده بعدی حاکی است که در دنبال زنان مورد بحث حدود 200 نفر دانش آموز در حرکت بودهاند که مأمورین انتظامی ابتدا دانش آموزان را متفرق و سپس هفت زن نقابدار را دستگیر کردهاند.
به روایت آیتالله محمد یزدی:
از نظر مراکز آموزشى هم اصفهان، امکاناتى نداشت و از مساجد شهر به عنوان مکتبخانه استفاده مىشد. در آن ایام چیزى به نام دفتر مشق وجود نداشت و به جاى آن، هر شاگرد یک قطعه حلبى در اختیار داشت و روى آن با جوهر مشقهایش را مىنوشت...
حقایقی تاریخی از دموکرات و کومله
علیرضا اکبری شاندیز، مسئول شاخه کردستان سازمان چریکهای فدایی خلق، نوشته بود: «بسیاری از مردم خواستار جنگ نیستند ولی از ترس سرکوب دمکرات جرأت اظهار نظر ندارند. اگر وضع به همین منوال ادامه یابد به زودی در منطقه صاحب دولت خودمختار خواهیم شد که همه ما را از دم تیغ خواهد گذراند.»
روایت آیتالله محمد فاضل استرآبادی،
... شهید یحیینژاد هم وقتی پلیس او را تعقیب کرد، به طرف بیمارستان رفت؛ همان بیمارستانی که اکنون به نام همین شهید است. شهید یحیینژاد وارد بیمارستان میشود و نیروهای نظامی همان دم در بیمارستان و نزدیک نردهها به طرف او شلیک میکنند و او را به شهادت میرسانند.
یکی از کارهای بسیج رسیدگی به امورات مردم بود. لذا بعضی از اداراتی که در آن محل بودند یا خانوادههایی که بنا به دلایلی میخواستند از محل بروند، کلید خانه یا اداره را به ما میدادند.
از غارت و تجاوز تا شکنجه و بیگاری؛
در سال 58 حزب دمکرات از مردم بیگاری میگرفتند و تسلیحات و همچنین مهمات خود را به وسیله مردم به نواحی مختلف میفرستادند. اهالی روستاها نیز چون در مقابل آنها بی دفاع بودند چارهای جز اطاعت از اوامر آنها را نداشتند. افزون بر این مسائل قشرهایی از مردم از جمله معلمان و روحانیون اهل سنت که طرفدار جمهوری اسلامی بودند ناچار بودند به شهرها و مناطقی که گروهکها حضور کمتری داشتند مهاجرت کنند
شهیده ربابه کمالی،
به علت حملات وحشیانه نیروهای رژیم پهلوی من و چند نفر از جوانان انقلابی در شرایط بسیار سختی قرار گرفته بودیم به نحوی که اگر خانم کمالی درب منزلش را به روی ما باز نمیکرد، همهی ما توسط عوامل رژیم شهید میشدیم...