گزارشی از واقعه 8 بهمن 1357
به دنبال بستهشدن فرودگاهها در بهمن ۵۷ و جلوگیری از ورود امام به کشور، اوضاع کشور خصوصاً تهران بار دیگر متشنج شد. با تحصن روحانیون مبارز در دانشگاه تهران، اطراف دانشگاه مرکز درگیری شد. روز ششم بهمن در تهران شایع شد که امام خمینی با یک هواپیما پاریس را به مقصد تهران ترک کردهاند و هواپیمای امام در همدان در پایگاه شاهرخی به زمین نشسته. به دنبال این شایعه دهها هزار نفر به خیابانها ریختند و با شعار «مرگ بر شاه» به تظاهرات پرداختند. نقطه درگیری در میدان ۲۴ اسفند(انقلاب) نزدیک دانشگاه بود. نیروهای نظامی در میدان و خیابانهای منتهی به آن مردم را به گلوله بستند و دهها نفر را شهید و مجروح کردند.
دکتر محمدرحیم عیوضی
قدرت سياسى دوران محمدرضا شاه به شيوه استبدادى ـ سلطنتى اعمال مىشد و شاه، هسته مركزى منظومه قدرت به شمار مىرفت. در تشريح قدرت سياسى دوران محمدرضا شاه، شاخصهاى چندى در شناسايى ساخت قدرت قابل توجه هستند كه شناخت اين شاخصها با توجه به شرايط اجتماعى دوران سلطنت شاه قابل حصول مىباشد فقدان يک جامعه مدنى و شكاف و جدايى بين قدرت دولتى و قدرت اجتماعى از خصوصيات اجتماعى دوران محمدرضا شاه به شمار مىرود. استبداد سياسى، خفقان، مطلق العنان بودن شاه، دربار و حكام و نامحدود بودن اختيارات آنها، فقدان قانون و امنيت فردى، دخالت و نفوذ بيگانگان در امر كشور، قلع و قمع هر فكر و انديشهاى كه حكومت آن را نمىپسنديد يا به مصلحت نمىدانست از ويژگىهاى بارز رژيم پهلوى بود.
واحدهای اطلاعاتی ـ امنیتی در رژیم شاه پس از کودتای 28 مرداد ایجاد شدند. مبتکر اصلی ایجاد این واحدها، آمریكاییها بودند که تصمیم داشتند ایران را به عنوان پایگاه اصلی خود در منطقه حفظ کنند. بنابراین در درجه اول به ایجاد دستگاه ضد اطلاعات ارتش و تقویت آن و در درجه دوم به تأسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) پرداختند. طبیعی بود که اگر ایران میخواست به عنوان پایگاه اصلی آمریکا در منطقه باشد به یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی قوی نیاز داشت.واحدهای اطلاعاتیـ امنیتی، ستون اصلی نظام حکومت شاه بودند. این نیروها چشم و گوش و در موارد لازم مشت آهنین شاه بودند و هدف از آنها خنثی کردن و محو همه نهادها و کسانی بود که نسبت به رژیم وفادار نبودند.
تطهیرناشدنی
رژیم پهلوی علیرغم ظاهرسازی بسیار در مورد تکریم زن و احترام به حقوق زنان همچنین برخلاف مانورهای تبلیغاتی فراوان مبنی بر زمینهسازی حضور زنان در زمینههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، همواره نگاهی تحقیرآمیز به زن داشت؛ به طوری که گفتهاند رضاشاه اصولاً نوعی حالت بیتفاوتی به زنان داشت و به هیچ وجه ارزشی همانند مردان برای آنان قائل نبود. محمدرضا بر خلاف پدر خود علاقه وافری به زن داشت. علی شهبازی، یکی از نیروهای گارد شاهنشاهی و سرتیم محافظ شاه، در خاطرات خود، پرده از شبکهای برمیدارد که برای فساد و زنبارگی شاه فعالیت میکردند. علاوه بر خاندان سلطنتی، كارگزاران پایینتر رژیم نیز دیدگاهی بهتر از شاه دربارهی زنان نداشتند و واقعیت این است كه غالب مهرههای اصلی رژیم در دورهی سلطنت پهلوی اینگونه بودند.
بعد از مرداد 1332 دولتهایی که روی کار آمدند هیچکدام با رأی تمایل مجلس، در قوه اجراییه مستقر نشدند و روال اینچنین شد که شاه فرمان مینوشت و اکثریت نمایندگان مجلس امر شاه را مطاع دانسته و به کاندیدای نخستوزیری رأی اعتماد میدادند. با اوجگیری انقلاب و روی کار آمدن بختیار، او شعار احیای قانون اساسی و بازگشت به اصول مشروطیت را سر داد. بختیار در شرایطی دم از قانون زد که مخالفان، دولتش را غیرقانونی میخواندند. بختیار هرچند در ظاهر تلاش کرد سنت رأی تمایل را بعداز 25 سال احیا کند، اما به دو دلیل در این امر موفق نشد؛ اول اینکه ملت ایران در آن برهه تمایلی به ادامه حکومت سلطنتی ولو در چارچوب قانون نداشتند؛ درثانی تناقض بختیار در عمل باعث شد که ادعای او مورد قبول عموم و حتی نمایندگان مجلس قرار نگیرد.
انتشار به بهانه سالروز فرار شاه از کشور
۲۶ دیماه ۱۳۵۷ محمدرضاپهلوی ناگزیر و بلكه از سر استیصال و درماندگی تهران را به مقصد آسوان مصر ترک کرد؛ سفری بیبازگشت که خبر آن به سرعت در ایران و جهان پیچید و زیر عنوان «شاه رفت» تیتر درشت روزنامههای عصر تهران شد. از روزی كه شاه تهران را ترک كرد، تا روزی كه در 5 مرداد 1359 در قاهره مرد، 18 ماه و 10 روز طول كشید. در این مدتِ نهچندان طولانی که او دیگر به یک موجودی بیمصرف و بلكه مزاحم برای حامیان دیرپای خارجیاش (آمریكا و انگلیس)تبدیل شده بود؛ مجبور شد 7 بار (بهطور متوسط هر 80 روز یک بار) در كشورها و سرزمینهای مختلف جا عوض كرده، در بهدری تحقیرآمیز و دردناک بسیاری را تجربه كند. تا سرانجام از دنیا برود و این پایان عمر دیکتاتوری بود که سالیانی طولانی مستبدانه بر مردم سرزمینش حکم رانده بود.
روز 23 دیماه 1357، شورای سلطنت به ریاست سیدجلالالدین تهرانی تشکیل شد. این شورا یکی از آخرین تلاش ها برای احیای نظام سلطنتی بود. دو روز بعد امام خمینی در پیامی خطاب به مردم ایران، این شورا را غیر قانونی اعلام کردند. این شورای از همان ابتدای کار با موضعگیری امام خمینی به تزلزل افتاد. بههمین جهت بعد از رفتن شاه شورای سلطنت به اصرار ارتشبد قرهباغی دوبار تشکیل جلسه داد. جلسهی اوّل بعد از خروج شاه تشکیل شد و بر سر برقراری آرامش به بحث نشستند؛ امّا این جلسه بدون نتیجه به پایان رسید. جلسهی دوم در اوّل بهمن تشکیل شد تا پس از استعفای رئیس شورای سلطنت تکلیف فرامین ارتشی روشن شود که قرار شد وارسته از طرف رئیس شورا فرامین را امضاء کند. بعد از آن شورای سلطنت هرگز تشکیل نگردید و هیچ نقشی هم ایفا نکرد.
طرح ترور دانشمندان هستهای ایران یکی از برنامههای استکبار جهانی با محوریت امریکا برای مقابله با فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران است. جان کلاسر در مقالهای در 4 نوامبر 2011 در این باره اظهار کرد: «امریکا برای متوقف نمودن برنامه هستهای ایران به چند اقدام متوسل شده است: بهرهگیری از تروریسم سایبر، کشتن هدفمند دانشمندان ایرانی، محاصره مالی و جنگ نیابتی.» در کنار این اقدام بررسیهای تاریخی نشان میدهد؛ امریکا با اعمال شدیدترین تحریمها، ترویج ایران هراسی، موجآفرینی رسانهای و... همواره به دنبال متوقف و یا کند کردن فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران بود. هرچند در این راه همه امکانات، ابزارها و سیاستهای محدودسازی ایران را در سطوح ملی، فراملی و سازمانی بسیج کرد، ولی هرگز نتوانست به هدف خود دست یابد.
17 دی ماه 1356 روزنامه اطلاعات با انتشار مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» خشم عمومی مردم ایران را برانگیخت. هدف از چاپ مقاله، مقابله با نفوذ و قدرت تأثیرگذاری امام در سطح جامعه بود، اما در عین ناباوری رژیم، به تلاطم و بحرانی تبدیل شد. انتشار این مقاله پیش از همهجا با اعتراضات خونین مردم قم در 19 دی روبهرو شد. علما و مدرسین حوزه علمیه مشهد نیز به نشانه اعتراض، حوزه را در روزهای 20 و 21 دیماه تعطیل اعلام کردند و روحانیون سبزوار برای حمایت از قیام 19 دی قم، از برپایی نماز در 20 دی خودداری کردند. در شهربابک هم دانشآموزان در روز 25 دی با سر دادن شعارهای «مرگ بر خائنین»، «زندهباد خمینی» و... به حمایت از امام و انتقاد از عملکرد رژیم پرداختند دامنه اعتراضات روزبه روز بیشتر میشد تا در نهایت رژیم پهلوی را به سوی اضمحلال کامل پیش برد.
آغاز نهضت اسلامی در سال 1341 همزمان با مراسمات ایام فاطمیه بود و این محافل مذهبی فرصتی برای گسترش اعتراضات مراجع تقلید و حوزه علمیه قم علیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود. فاطمیه 1342 امام خمینی در بند رژیم پهلوی بود، از اینرو در این مدت فعالیت روحانیون برای آزادی ایشان شدت میگیرد. گزارشهای سالهای بعد نیز نشان از فعالیتهای انقلابیون در این ایام دارد. هر چه به سالهای پایانی رژیم پهلوی نزدیکتر میشویم فعالیتهای روحانیون در ایام فاطمیه شدت بیشتری میگیرد. به طوری که اردیبهشت سال 1357 و پس از چهلمهای زنجیرهوار، ایام فاطمیه فرصت دیگری را برای گسترش فعالیتهای انقلابی مهیا میکند.