به بهانه سالروز شهادت سید حمید تقویفر
دیدم دختری از خانهشان فرار کرده است. به حاج حمید گفتم که او را به خانه خودمان ببریم اما حاج حمید گفته نه! تعجب کردم. او همیشه دستش در کارهای خیر بود و از این برخوردش ناراحت شدم. اما حاج حمید گفت این دختر را به خانه خودش میبریم. نگرانی دختر را رفع کرد و به سمت خانهاش راه افتادیم. وقتی رسیدیم، پدر دختر آمد که او را بزند اما حاج حمید آمد وسط و نگذاشت. به پدرش گفت تو نان حلال به این دختر دادهای که این دختر به جای هر جایی به خانه خدا پناه برده است. این را که گفت، پدرش نرم شد و دخترش را بغل کرد و بوسید.
به بهانه 27 آذر
یکی از عجایب تاریخ تشیع در اولین همایش وحدت حوزه و دانشگاه اتفاق افتاد. نیمی از دانشجویانی که در فیضیه حضور داشتند دختر بودند. این اتفاق از نوادر تاریخ به حساب میآید. درب فیضیه از سمت حرم را به خانمها اختصاص داده بودیم.
به روایت مسیح مهاجری
هیچکس در آن زمان با قدرت فکری و مدیریتی آقای بهشتی وجود نداشت که بتواند مجلس خبرگان قانون اساسی را طوری مدیریت بکند که بهترین و مترقیترین قانون اساسی حاصل کارش باشد.
سالروز عملیات مروارید
طرح محروم کردن عراق از دو تا پلتفرم نفتی بزرگ البكر و الاميه در دستور کار نیروی رزمی ۴۲۱ که وظیفه مدیریت عملیاتی منطقه نیروی دریایی به عهدهاش بود، قرار گرفت. قرار شد اول این دو سکو را منهدم کنیم. چون عراق در جنگ از این آن دو سکو هم به عنوان یک مجموعه اقتصادی و هم به عنوان دیدهبان استفاده می کرد.
روایتی از احمد کریمی اصفهانی
آنچه که در این بخش مشاهده میشود، تحلیل مرحوم کریمی اصفهانی از نسبت جریان نهضت آزادی با امام خمینی و همچنین موضوع نفوذ است.
به مناسبت در گذشت دکتر داود هرمیداس باوند
زاهدی در نیویورک در هتل والدوف آستودیا ضمن بحث راجع به بحرین گفت: اگر من به عنوان وزیر خارجه روزی در پای سندی امضا بکنم دائر به اینکه بحرین از ایران جدا بشود باید دست مرا قطع نمود. ولی بعد که این کار هم انجام گرفت ایشان هم وزیر خارجه بودند امضاء هم کردند؛ نه تنها دستشان قطع نشد بلکه کماکان پست را داشتند.
تذکرات اردشیر زاهدی به محمدرضا پهلوی درباره جشن های 2500 ساله ؛
آمدند میلیونها خرج کردند بیش از هشتصدوپنجاه نهصد میلیون دلار خرج کردند و این اگر ما این خرج را میکردیم یک هزارمش را هم میخواستیم بکنیم تبلیغ بر علیه ایران بکنیم آنقدر موفقیت آمیز نبود تا اینکه با این عمل، در صورتی که میگفتند اینها تبلیغ است.
برگی از خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی
چه شیرین است زندگی در جامعهای که نزدیکانِ مسئولانِ ترازِ اولِ کشور، گمنام در کنار سربازان دیگر در سنگرهای جهاد شرکت کنند و در غم و شادی و رنج و رفاه با دیگران همراه و همساز باشند. همین حال و برداشت هم در روزهایی که مهدی، فرزند خودم در یکی از خطرناکترین خطوط جبهه در عملیات کربلای 2 شرکت داشت و هر لحظه احتمال شهادتش میرفت، داشتم. هنوز جزئیات و کیفیت شهادت مهدی عزیزت را نمیدانم و نخواستم از فرمانده محترم لشکرش آقای قاسم سلیمانی که پریروز در اهواز این خبر را به من داد، بیش از آنکه درباره سایر شهدا میپرسم، سوالی درباره مهدی بکنم.
در اولین جلسه فرماندهان نظامی ایران در همان عصر و شب حمله عراقیها، قرار شد با عملیات گسترده نیروی هوایی پاسخ محکمی به متجاوز داده شود. مهمترین هدف این عملیات که با حدود یکصد و چهل سُرتی پرواز در صبح روز دوم جنگ [و با کلمه رمز کمان۹۹] انجام شد نشان دادن توانایی و قدرت ارتش در وارد آوردن ضربهای مهلک و قاطع به دشمن متجاوز بود.
مسألهای که برای ما مهم بود این بود که فرماندهان نظامی در آنجا از من به عنوان رئیس مجلس خواستند که آمادگی آنها را برای دفاع از انقلاب و کشور خدمت امام بگویم و به ایشان اطمینان بدهم که ارتش آماده فداکاری در راه انقلاب و کشور است و درخواست کردند که قبل از زدن ضربه کاری متقابل به بعث عراق و اعاده حیثیت ارتش آتشبس و متارکه جنگ پذیرفته نشود.