به بهانه انتشار خاطرات قاضی چارلز براور درباره پرونده ایران - کنترا

دومینوی رسوایی رؤسای جمهور امریکا؛ روایتی تازه از جلسه محرمانه کمیسیون تاور با حضور رونالد ریگان

عکس لید
پس از افشای ماجرای مک‌فارلین یا همان ایران-کنترا در ایالات متحده که رسوایی بزرگی برای رونالد ریگان به بار آورد، سناتور ایالت تگزاس، جان تاور مسئولیت یافت که هیئت تحقیق و تفحصی در باب میزان اطلاع و نقش رونالد ریگان در ماجرای ایران-کنترا تشکیل دهد. این کمیسیون گزارش خود را در تاریخ ۲۶ فوریه ۱۹۸۷(۷ اسفند ۱۳۶۵) اعلام کرد.
چهارشنبه ۰۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۴

پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ پس از افشای ماجرای ایران-کنترا در ایالات متحده که رسوایی بزرگی برای رونالد ریگان به بار آورد، سناتور ایالت تگزاس، جان تاور مسئولیت یافت که هیئت تحقیق و تفحصی در باب میزان اطلاع و نقش رونالد ریگان در ماجرای ایران-کنترا تشکیل دهد. این کمیسیون گزارش خود را در تاریخ ۲۶ فوریه ۱۹۸۷(۷ اسفند ۱۳۶۵) اعلام کرد.  

به‌تازگی کتاب خاطرات قاضی چارلز براور تحت عنوان «قضاوت درباره ایران؛ خاطراتی از لاهه، کاخ سفید و زندگی شخصی» منتشر شده که در بخش‌های متعددی به موارد محل منازعه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت ایالات متحده در دوره رونالد ریگان پرداخته است. به مناسبت سالگرد انتشار گزارش کمیسیون تاور که حواشی بسیاری برای دولت ریگان ایجاد کرد، فصل مربوطه از کتاب خاطرات قاضی براور برای نخستین بار به زبان فارسی در اختیار علاقه‌مندان قرار می گیرد.

 

معرفی نویسنده

چارلز براور عضو سابق دولت ایالات متحده و قاضی بین‌المللی ست که به‌واسطه مداخلاتش در موضوعات حقوق بین‌الملل بسیار چهره سرشناسی است. او که قاضی دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا از سال 1983 بوده ، در سال 1957 از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل شد و در سال 1961 در مدرسه حقوق هاروارد مشغول به تحصیل شد. براور از سال 1983 به‌عنوان قاضی دعاوی بین ایران و آمریکا در لاهه هلند مسئولیت داشت. او در سال 2023 به‌عنوان قاضی دو پرونده فعال از سوی ایالات متحده منصوب شده است: (1) پرونده مربوط به دارایی‌های ایران در آمریکا: به‌عنوان قاضی از سال 2016 تاکنون (2) پرونده مربوط به نقض پیمان مودت سال 1955 در زمینه روابط تجاری و حقوق کنسولی: به‌عنوان قاضی از سال 2018 تاکنون

 

کمیسیون تاور

کمیسیون ۳ نفره تاور که یکی از دو کمیسیونی بود که برای تحقیق پیرامون ماجرای ایران - کنترا تشکیل شد در ۲۶ نوامبر ۱۹۸۶(۵ آذر ۱۳۶۵) به دستور رونالد ریگان تشکیل شد و جان تاور (سناتور سابق ایالت تگزاس و عضو حزب جمهوری‌خواه) سرپرست و برنت اسکو کرافت (مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت جرالد فورد) و ادموند ماسکی (وزیر امور خارجه در دولت جیمی کارتر) دیگر اعضایش بودند. این کمیسیون نتایج بررسی‌های خود را در ۲۶ فوریه ۱۹۸۷(۷ اسفند ۱۳۶۵) در گزارشی ۲۸۰ صفحه‌ای به رونالد ریگان عرضه کرد که صبح فردای آن روز توسط دفتر انتشارات دولت آمریکا تحت عنوان گزارش هیئت بررسی ویژه رئیس‌جمهوری منتشر شد. شرح ماجرای کمیسیون تاور و نتیجه جلسات از نگاه یکی از اعضای اصلی آن یعنی قاضی چارلز براور که از سوی دولت ریگان در این جلسات شرکت می‌کرد در ادامه خواهد آمد.

 

موضوع ایران - کنترا؛ ریگان چقدر می‌دانست؟

در فصل هشتم این کتاب به موضوع افشای روابط ایران و آمریکا مشهور به «ایران - کنترا» پرداخته شده است. قاضی براور در نوامبر 1986 با دیوید اَبشایر مشاور ویژه رونالد ریگان و نماینده ایالات متحده در ناتو دیدار داشته است. یکی از موضوعاتی که در این دیدار مطرح شد انتشار مقاله روزنامه «الشراع» لبنان که سه هفته پیش ‌از این منتشر شده بود و از فروش اسلحه‌های آمریکایی به ایران که گرفتار جنگ با عراق بود پرده برداشته بود.

دولت ریگان در آن زمان برنامه‌ای به نام «عملیات تعهد» (Operation Staunch) را منتشر کرده بود که هیچ شریک بین‌المللی آمریکا به ایران سلاح نفروشد. ریگان در 13 نوامبر مصاحبه‌ای انجام داد و در 19 نوامبر مصاحبه‌ای مطبوعاتی ترتیب داد و بر سیاست‌های پیشین دولتش در قبال ایران پافشاری کرد؛ ولی نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که تنها 14% مردم آمریکایی سخنان او را باور کرده‌اند.

کاخ سفید تصور می‌کرد ماجرا بدتر از این نمی‌شود؛ ولی وقتی قاضی ارشد ادوین مییس نتیجه بررسی‌هایش را منتشر کرد که نشان می‌داد هزینه حمل‌ونقل این محموله‌ها به شکل ساختگی بالاتر ثبت شده تا سود آن به جیب کنتراها در نیکاراگوئه واریز شود، حجم اعتراضات گسترده‌تر شد. این حجم از اتهامات به دستگاه ریگان، بسیار بیش از حد لازم جهت استیضاح او بود. در ماه‌های بعد از آن، چهار کمیته مستقل در کنگره مسئولیت پیگیری این قضیه را به عهده گرفتند. در پی جستجوهای گسترده وکلا و قضات دیوان عالی برای پیداکردن راه‌حلی که ریگان را مسئول این رسوایی کنند، من و دیوید ابشایر نیز منتظر بودیم که درگیر این جستجوهای قضایی شویم.

تا یک روز صبح خیلی زود، دیوید ابشایر با من تماس گرفت و گفت از دفتر رونالد ریگان با او تماس گرفته‌اند تا به‌عنوان مشاور ویژه رئیس‌جمهور درباره جنبه‌های سیاسی رسوایی ایران - کنترا مشغول به همکاری شود. دیوید از من می‌خواست که به‌عنوان همکار او در این زمینه فعالیت کنم. او تصور می‌کرد که بعد از گذشت چند ماه از قبول مسئولیت در این زمینه، می‌تواند مرا به‌عنوان همکار و مشاور به کار وارد کند. احساس من به شخص ریگان چندان مثبت نبود. او از گروه رقیب در حزب جمهوری‌خواه وارد قدرت شده بود و من پیش‌ازاین در انتخابات 1976 از کاندیداتوری او جلوگیری کرده بودم.

دومینوی رسوایی رؤسای جمهور امریکا؛ روایتی تازه از جلسه محرمانه کمیسیون تاور با حضور رونالد ریگان

دو روز بعدازاین مذاکرات؛ در 26 دسامبر رئیس‌جمهور شخصا از دیوید ابشایر به خاطر پذیرش پیشنهاد مشاوره در مساله ایران کنترا تشکر کرد. ریگان به ابشایر گفته بود که قصد دارد از امتیازات خاص ریاست جمهور برای مستثنی کردن(Waive) هر مصوبه حقوقی بر علیه او و دفترش استفاده کند. در این روزها کنگره صدم به تازگی تشکیل شده بود که اکثریت آن را دموکرات‌ها در اختیار داشتند و همگی به دنبال کشف میزان دخالت ریگان در مساله ایران-کنترا بودند.

روزنامه وال استریت ژورنال هم به تمسخر، دیوید ابشایر را «وزیر رسوایی» معرفی کرده بود. ابشایر در خاطراتش از این ایام این طور نوشته است : « کارمندان کاخ سفید هیچکدام حقیقت را نمی‌دانستند. کارمندان کرملین هم همینطور بودند. حجم زیادی از اسناد معدوم شده و بسیاری از گزارش‌ها جعل شده بود. تنها راه این بود که دسترسی به تمام اسناد آرشیوی باز شود و هیچکس هیچ اظهارنظری نکند. کاری که تقریبا غیرممکن بود. »

چند روز بعد از قبول مسئولیت در کاخ سفید با برندن سالیوان آشنا شدیم که می‌گفت نماینده شرکت اولیور نورث است که مسئول لاپوشانی اسناد و شواهد ایران کنترا در کاخ سفید بوده است. نورث جزء کسانی بود که در نخستین پرواز به تهران حضور داشت و در طراحی پول‌شویی در بانک‌های سوئیس جهت ارسال پول به کنتراها در نیکاراگوئه نقش کلیدی داشت.

او کسی بود که بسیاری از اسناد کاخ سفید را برای اینکه به دست قاضی میس نیفتند با کاغذخردکن از بین برده بود. در واقع نورث تا گردن در رسوایی ایران - کنترا غرق شده بود. سالیوان که از نقش نورث باخبر بود پیشنهاد می‌کرد بهترین کار برای رونالد ریگان این است که فرمان عفو مخصوص ریاست‌جمهور را برای نورث صادر کند. من و ابشایر تردید داشتیم که آیا دولت ریگان با علم به ماهیت این رسوایی به تحقق آن دست‌زده است یا نه؟ تصور اولیه ما منفی بود.

تا پایان ژانویه تیم بازبینی من هزاران سند را پردازش کرد و همه آنها را برای بازرسان فرستاد: کمیسیون تاور، قاضی والش و کمیته‌های مختلف کنگره. این جنبه از کار هیچ انعکاسی در مطبوعات ایجاد نکرد. اما قاضی والش که به‌شدت تیم ریگان را برای حملات مکرر به تحقیقاتش مورد انتقاد قرار می‌داد، از ما ستایش کرد. حتی برندن سولی‌مان قانون اساسی را برای انتصاب والش به چالش کشید؛ ولی ما تلاش کردیم با اخذ امضای فوری رئیس‌جمهور پشتیبانی قوی‌تر از قانون اساسی برای والش دست‌وپا کنیم.

ما هم‌زمان تلاش کردیم رئیس‌جمهور را برای مصاحبه با کمیسیون سه‌نفره تاور آماده کنیم. اعضای این کمیسیون عبارت بودند از سناتور جان تاور از ایالت تگزاس، سناتور ادموند موسکی از ایالت مِین و ژنرال برنت اسکوکرفت که مشاور امنیت ملی نیکسون و فورد بود. ما جلسات متعددی را با رئیس‌جمهور برای آمادگی این جلسات گذراندیم. در جلسات آماده‌سازی که با حضور ریگان و معاونش جورج بوش پدر برگزار می‌شد، سؤالاتی که احتمال طرح آن در جلسات اصلی وجود داشت را مطرح می‌کردیم. ریگان در تمام طول این جلسات آرام و مودب بود و همین انتظار را در مواجهه او با کمیسیون تاور داشتیم.

این کمیسیون برای اولین‌بار در 26 ژانویه در اتاق بیضی کاخ سفید با ریگان دیدار کردند. دومین جلسه در 11 فوریه همان سال برگزار شد. در جلسه دوم برخلاف جلسه نخست، ریگان کم اعتمادبه‌نفس به نظر می‌رسید. او در پاسخ به یکی از سؤالات اعضای کمیته، پشت میز خود رفت و کاغذ یادداشتی را بیرون آورد که پیتر والیسون مشاور و مسئول دفترش قبلاً به او داده بود. او متن نوشته را بلند در حضور اعضای کمیته خواند و تعجب همه را برانگیخت: «اگر این سؤالات در جلسه کمیسیون تاور مطرح شد، شما باید باحالت بهت‌زده و بی‌اطلاع این‌طور پاسخ دهید....»

همه با مشاهده این صحنه بهت‌زده شده بودیم. چطور ریگان آن‌قدر احمقانه نقش خود را لو داده بود؟ در آن لحظه به یاد حرف پدرم افتادم که از قبل ریگان را می‌شناخت به من گفته بود مغز رونالد ریگان به‌اندازه یک فندق است و دو انگشت شست و سبابه‌اش را به نشان اندازه کوچک آن به هم نزدیک کرده بود. ابشایر باتوجه‌به این شرایط، قبل از همه پیش‌دستی کرد و تلاش کرد اوضاع را آرام‌تر کند. او نوشتن این یادداشت را که ریگان برای همه بلند قرائت کرد گردن گرفت و از اعضای کمیته تاور عذرخواهی کرد و تقاضا کرد پاسخ ریگان به این سؤال را «فراموش کرده‌ام» ثبت کنند. اگرچه وقایع‌نگار رسمی کاخ سفید سخنان ریگان را ثبت کرده بود، سناتورها که از این حجم حماقت رئیس‌جمهور متعجب بودند، با پاک‌کردن آن موافقت کردند.

 

بالاخره رسوایی ریگان آشکار شد

بالاخره به هر شکلی که بود ریگان از جلسه دوم کمیسیون تاور جان سالم به در برد و کمیسیون تاور گزارش نهایی خود را از بررسی‌ها و مصاحبه‌هایش با ریگان نهایی کرد. من به همراه رئیس‌جمهور و اعضای کمیسیون منتظر شنیدن گزارش نهایی بودیم. ریگان ساکت و آرام نشسته بود و دست‌هایش را به هم گره‌کرده بود. در این میان رفتار دولت ریگان کاملاً قابل‌درک بود. بدون شک هر دولتی جای دولت ریگان بود همه تلاشش را می‌کرد تا گروگان‌ها آمریکایی در لبنان آزاد شوند حتی اگر به بهانه گشودن روابط دیپلماتیک با ایران محقق می‌شد. هرچند که در آن زمان هیچ‌کس هیچ نشانه‌ای از نرمش و تغییر را در رفتار ایران مشاهده نمی‌کرد. اگرچه ریگان در یک اظهارنظر علنی گفته بود که به‌هیچ‌وجه حاضر نیست برای آزادی اسراء به مبادله سلاح دست بزند، ولی تعدادی از اعضای دفتر سیاسی شورای امنیت ملی درست زیر دماغ ریگان ماجرای کنترا را ایجاد کرده بودند.

همه تقصیرات به گردن نورث، پویندکستر و مشاور سابق امنیت ملی رابرت مک‌فارلین افتاد که در سال گذشته کاخ سفید را ترک کرده بود. وزیر داخله شولتز و وزیر دفاع کاسپار وینبرگر نیز برای اطلاع و آگاهی از یک روند غیرمرسوم اداری شایسته توبیخ شناسایی شدند. ریگان به‌تنهایی از این بحران پدیدآمده در کاخ سفید مستثنی شد. هرچند کمیسیون تاور ریگان را برای حمایت مالی از کنتراها و لاپوشانی آنچه در کاخ سفید رخ‌داده مقصر شناخت؛ اما کل این تقصیرات را ناشی از جهل او می‌دانستند. سناتور تاور وقتی با نیویورک‌تایمز مصاحبه می‌کرد گفت که رئیس‌جمهور از ماهیت اشتباه و اعمالی که انجام می‌داد مطلع نبود. گزارش تاور از مدیریت ضعیف ریگان، سیاست خارجی ساده‌لوحانه او و فقدان روحیه رهبری درباره موضوعات مربوط به امنیت ملی انتقاد کرده بود.

به طور مشخص گزارش تاور به اعمالی که ریگان درباره دور زدن شورای امنیت ملی انجام داد، پرداخته و در واقع برای ریگان هم رسوایی‌های امنیتی دیگر رئیسجمهورهای آمریکا را تکرار کرده بود؛ رسوایی‌هایی همچون خلیج خوک‌ها در دوره جان اف کندی، جنگ ویتنام در عصر جانسون و اطلاعات جعلی ارائه شده به کنگره در ماجرای حمله آمریکا به عراق.

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات