آیتالله دکتر بهشتی دبیر شورای انقلاب و یکی از بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با خبرگزاری پارس که روزنامه اطلاعات در تاریخ 6 دی 1358 آن را چاپ کرد، به این سوال که چرا نامزد ریاستجمهوری نشده است، پاسخ داد.
در همین رابطه در گزارشهای اسناد از آذر ماه 1357 نکات مهمی درباره نقش آیتالله بهشتی در مدیریت نهضت اسلامی دارد. در یکی از آنها «محمد حسینی بهشتی» را «رهبر سایر روحانیون طرفدار [امام] خمینی» معرفی میکند. در سند دیگر گزارشگر ساواک در 1357/9/25 است تعبیر «مغز گردانندگان فعالیتهای [امام] خمینی در ایران» را برای شهید بهشتی به کار میگیرد.
هیچکس در آن زمان با قدرت فکری و مدیریتی آقای بهشتی وجود نداشت که بتواند مجلس خبرگان قانون اساسی را طوری مدیریت بکند که بهترین و مترقیترین قانون اساسی حاصل کارش باشد.
"برخی از فضلا از جمله بهشتی که چندی به سمت نماینده مذهبی در آلمان بود خیلی تندروی میکند و حتی از ابوبکر و عمر به خوبی یاد مینماید. بهشتی پس از آنکه به ایران آمد در تهران مسجدی برایش انتخاب کردند تا اقامه جماعت کند ولی چون مطالبی به دفاع از اهل تسنن اظهار داشت مسجد را از او گرفتند و حتی عدهای در تهران هستند که به ظاهر برای تقریب و نزدیک ساختن شیعه و سنی فعالیت شدیدی را آغاز کردهاند."
روز سه شنبه 9 تیر ماه 1360، مراسم تشییع پیکرهای شهدای 7 تیر با حضور گسترده مردم عزادار و اندوهگین برگزار گردید. انبوه مردم با چشمان اشکبار، به یاد شهدای کربلا، شعار میدادند: "عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، بهشتی مجاهد، در کربلاست امروز"
چهارمین شب از سلسله نشستهای شبهای حوزه با عنوان شب مدرسه دین و دانش یکشنبه 4 تیرماه 1402 در سالروز تاسیس این مدرسه و مقارن با ایام شهادت آیتالله بهشتی در مدرسه دین و دانش قم برگزار شد.
چهارمین جلسه از سلسله نشستهای شبهای حوزه با عنوان «شب مدرسه دین و دانش» همزمان با سالروز تاسیس مدرسه دین و دانش و مقارن با ایام شهادت آیتالله بهشتی یکشنبه 4 تیر ماه 1402 از ساعت 20:30 با حضور حجتالاسلام و المسلمین مصطفی پورمحمدی، سید عباس اسماعیلیطبا، رحیم کمالیان و سید محمدرضا بهشتی در خیابان باجک، بین کوچه یک و سه مدرسه دین و دانش برگزار میشود.
زمانی که سازمان با عزل بنیصدر احساس کرد که دیگر امکان پیشروی و کسب قدرت از طریق سیاسی مقدور نیست، به بهانهای واهی اعلان جنگ مسلحانه داده، فعالیتهای تروریستی خود را آغاز کرد و اولین ضربهی هولناک را با انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن 72 تن از مسئولان طراز اول مملکت، از جمله دکتر بهشتی، رئیس دیوانعالی کشور، وارد آورد.سازمان مجاهدین خلق بر این گمان بود که آیتالله بهشتی بر روی امام خمینی نفوذ دارد و با کشتن او، نظام با مشکل جدی رو به رو خواهد شد.
در یکی از این اسناد که متعلق به سال 1352 است گزارشگر ساواک با اشاره به سفر شهید بهشیتی به مشهد در گزارشی درباره دیدگاه شهید بهشتی نسبت به آیتالله خامنهای مینویسد: یادشده ضمن تعریف و تمجید از خامنهای اظهار امیدواری نموده که در آینده خامنهای یکی از علماء موجه ملی و بانفوذ خواهد شد. ضمناً نامبرده روز 52/5/16 با اتوموبیل شخصی به اتفاق خانوادهاش مشهد را به قصد تهران ترک کرده است.
حکومت مطلوب شهید بهشتی مبتنی بر نظام عادلانه اجتماعی است که همه روابط سیاسی و اجتماعی مبتنی بر عدالت ترسیم شدهاند و احدی حق گام نهادن فراتر از قانون را ندارد و همین موضوع، حاکمیت قانون را در اندیشه بهشتی برجسته میسازد. حتی اصحاب قدرت و کارگزاران در استعانت از قدرت باید به قانون احترام بگذارند و ورای اختیارات قانونی خویش نمیتوانند اقدام نمایند. احزاب به عنوان چرخدندههای مردمسالاری دینی شهید بهشتی ، عنصری کلیدی برای ارتباط مردم و نظام سیاسی میباشند که حامی حقوق مردم میباشد.
به یاد ندارم صدای انفجار چگونه بود، مثل اینکه یک سوت کشیده شد به گونهای خمپاره میآید، صدای آژیری در گوش من ماند و بعد هم زیر آوار خاک و بتن ماندیم. بیهوش شدم و بعد وقتی که به هوش آمدم، چند دقیقه حیران بودم و اما به زودی متوجه موضوع انفجار و زیر آوار ماندن شدم.
من محمد حسینىبهشتى که گاه به اشتباه محمدحسین بهشتى مىنویسند، نام اولم محمد و نام خانوادگىام ترکیبى است از حسینى بهشتى. در دوم آبان 1307 در شهر اصفهان در محله لومبان متولد شدم. تحصیلاتم را در یک مکتبخانه در سن چهار سالگى آغاز کردم. خیلى سریع خواندن و نوشتن و خواندن قرآن را یاد گرفتم و در جمع خانواده بهعنوان یک نوجوان تیزهوش شناخته شدم. در سال 1325 به قم آمدم. حدود ششماه در قم، بقیهى سطح، مکاسب و کفایه را تکمیل کردم واز اول 1326 درس خارج را شروع کردم. در سال 1329 و 1330 که تهران بودم، مقارن بود با اوج مبارزات سیاسى ـ اجتماعى نهضت ملى نفت به رهبرى مرحوم آیتالله کاشانى و مرحوم دکتر مصدق و بهصورت یک جوان معمم مشتاق، در تظاهرات و اجتماعات و متینگها شرکت مىکردم...
در 15 خرداد چیزى که خیلى جالب بود این بود که عدهاى از زنان رشید پایین شهر قم چوب بهدست در تظاهرات شرکت کردند و مردم با مخلوطى از گریه و خشم و فریاد به دستگیرى امام، رهبر و مرجع تقلید و پیشواى محبوب اسلامىشان، اعتراض مىکردند.
کد خبر: ۷۸۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
انتشار برای نخستین بار| برگی از خاطرات محمدحسن طریقتمنفرد
من در یك بیمارستان بزرگ 400 تختخوابی كار میكردم كه تمام كاركنان میآمدند در رستوران آنجا ناهار میخوردند و یك وجهی را میپرداختند. روز 22 بهمن 57 ما به رستوران آمدیم و گفتیم امروز هر كس آمد و در بیمارستان غذا خورد مهمان [امام] خمینی است. برای فرهنگ آنها این هم یك كار غیرعادی است و هم هزینه بسیار سنگینی دارد...
همایش بزرگداشت شهدای هفتم تیر از ساعت 17 امروز (7 تیر 1400) به همت پژوهشکده تاریخ معاصر و با همکاری مجموعه فرهنگی شهدای هفتم تیر (سرچشمه) برگزار میشود.
این نوشته بر آن است تا ضمن مروری بر خاطرات آیتالله شهید بهشتی ، بخشی از مجاهدتهای ایشان در توجه به کار تشکیلاتی را ترسیم کند. نکته حائز اهمیت آن است که شهید بهشتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در سالهایی که هنوز رژیم پهلوی روی کار بود، اهمیت کار تشکیلاتی را درک کرد تا از ظرفیت آن در مبارزه و زمینهسازی برای تاسیس نظام اسلامی بهره ببرد.