به مناسبت سوم خرداد
در روز سوم خرداد 1361 هرکس با شعور و شعف مشغول امداد رسانی و ارائه خدمات به بقیه بود، آن لحظه به فکرم خطور کرد جملهای بنویسیم و در ابتدای شهر نصب کنیم، به شهید بهروز مرادی گفتم نوشتهای آماده کند که این جمله در تاریخ دفاع مقدس و جنگ به یادگار باقی ماند. به خطاط دفتر تبلیغات خرمشهر گفتم بنویس «جمعیت خرمشهر 36 میلیون نفر»،
برگی از خاطرات مرتضی محمودی
روز قدس در اندیمشک تظاهرات بسیار بزرگی برگزار شده بود، نیروهای کمیته در این روز اتوبوسی پر از اسلحه گرفتند. معلوم شد این اسلحهها در حال انتقال به کردستان است.
به مناسبت سالروز رحلت آیتالله محمد مؤمن
آیتالله مؤمن در سال 56 در شهداد تبعید بودند و با آیتالله مشکینی که در ماهان تبعید بودند ارتباط داشتند. ما در جلسات ایشان شرکت میکردیم. چون ایشان حق منبر رفتن نداشتند و در همهی اوقات نشسته صحبت میکردند. واقعاً در شهداد و بدون امکانات که من درست یادم است آن گرمای سخت را ایشان با یک پنکه تحمل میکردند.
روایتهایی از قیام 29 بهمن تبریز
حجتالاسلاموالمسلمین عبدالحمید بنابی میگوید: « پلیس محلى از عهده سركوب مردم و متوقف كردن آنان برنمىآمد. در نهایت دست به دامن تهران شدند و از آنجا نیرو خواستند. بىدرنگ سه فروند هواپیماى سى.130 وارد تبریز شدند و نیروهاى ویژهاى را در فرودگاه تخلیه كردند. رژیم به دلیل عدم اعتماد به سربازان، از آوردن آنها به تبریز براى سركوب قیام، خوددارى كرد...»
بازنشر
سرانجام در روز 22 بهمن، رژیم 2500 ساله شاهنشاهی سقوط كرد. در این روز تاریخی، مردم سراسر ایران به شكرانه این پیروزی بزرگ و بینظیر، به خیابانها ریختند و به جشن و شادی پرداختند. در این راستا با تصرف شهربانیها و نهادهای باقی مانده از رژیم پیشین برای همیشه خط بطلان بر پیکره پهلویها کشیدند. در این روز با تقدیم شهدایی پایههای نظام جمهوری اسلامی ایران را محکمتر و استوارتر کردند. و با پیروی از دستورات امامخمینی برای همیشه دست جهان خواران را از ایران قطع کردند.
حضور صدها هزار نفر نیروی نظامی بیگانه در کشور از علل اصلی بروز قحطی بود. قوای خارجی هم قدرت مالی داشتند و هم قدرت نظامی و هم نفوذ سیاسی. بنابراین برای اداره جبهههای جنگ، ارزاق، گندم و جو و حتی حیوانات مردم را خریداری و از کشور خارج میکردند.
گزارش مطبوعات از اولین سالگرد واقعه 23 آذر
پس از آن دکتر آراسته سرپرست مرکز پزشکی امام رضا صحبت کرد و گفت سال گذشته در چنین روزی بود که بیماران بیدفاعی که در بیمارستان بستری بودند مورد حمله جلادان خونخواری قرار گرفتند که حتی به اطفال بیپناه نیز رحم نکردند آثار خون و گلولهای که در گوشه و کنار بیمارستان و به خصوص بخش اطفال باقی مانده بود بیمارستان را تبدیل به نمایشگاه جنایات پهلوی کرده بود.
حقایقی تاریخی از دموکرات و کومله
علیرضا اکبری شاندیز، مسئول شاخه کردستان سازمان چریکهای فدایی خلق، نوشته بود: «بسیاری از مردم خواستار جنگ نیستند ولی از ترس سرکوب دمکرات جرأت اظهار نظر ندارند. اگر وضع به همین منوال ادامه یابد به زودی در منطقه صاحب دولت خودمختار خواهیم شد که همه ما را از دم تیغ خواهد گذراند.»
از غارت و تجاوز تا شکنجه و بیگاری؛
در سال 58 حزب دمکرات از مردم بیگاری میگرفتند و تسلیحات و همچنین مهمات خود را به وسیله مردم به نواحی مختلف میفرستادند. اهالی روستاها نیز چون در مقابل آنها بی دفاع بودند چارهای جز اطاعت از اوامر آنها را نداشتند. افزون بر این مسائل قشرهایی از مردم از جمله معلمان و روحانیون اهل سنت که طرفدار جمهوری اسلامی بودند ناچار بودند به شهرها و مناطقی که گروهکها حضور کمتری داشتند مهاجرت کنند
به روایت محمود صلاحی
نیروهای پیشمرگ کُرد بیشترین نقش را در برقراری و حفظ امنیت منطقه داشتند. آنان جز حقوق بسیار کمی در حدود دو هزار تا ۲۵۰۰ تومان در ماه، که آن هم گاهی اوقات عقب میافتاد، هیچ گونه مزایایی نداشتند. با توجه به خطرات جدی که خود و خانوادهشان را تهدید میکرد، این مبالغ بسیار ناچیز بود. بدیهی است که در چنین شرایطی یک نیروی بومی که از برادران عزیز اهل سنت بود، هرگز به خاطر منافع مالی داوطلب نمیشد.
شهیده ربابه کمالی،
به علت حملات وحشیانه نیروهای رژیم پهلوی من و چند نفر از جوانان انقلابی در شرایط بسیار سختی قرار گرفته بودیم به نحوی که اگر خانم کمالی درب منزلش را به روی ما باز نمیکرد، همهی ما توسط عوامل رژیم شهید میشدیم...
به بهانه سالروز شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی
آیتالله اشرفی اصفهانی در راستای وحدت بین شیعه سنی سفرهای به شهرهای سنی نشین استان کرمانشاه داشتند علی اکبر رحمانی ، استاندار سابق کرمانشاه در این باره میگوید:«ایشان سالی دو سه بار به پاوه سر میزدند و در مسجد جامع آن شهر حضور پیدا میکردند به نوسود میرفتند آنجا برای مردم صحبت میکردند و میفرمودند ما از برادران اهل سنتمان هیچ بدی ندیدهایم...».
درنگی در خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی
در ایام عید و مناسبتهای دیگر، مردم به دیدن علما میرفتند و علما نیز به بازدید مردم میرفتند و این دید و بازدیدها موجب نزدیکی و ارتباط بین مردم و روحانیت بود. همچنین گاهی علما با دعوت الوار و عشایر به میان آنها میرفتند. خلاصه کلام اینکه، ارتباط مردم با علما بسیار شدید بود.
انقلاب اسلامی در ایلام
روزنامهی اطلاعات به این موضوع اشاره میکند: «صبح و بعد ازظهر دانش آموزان مدارس راهنمایی تحصیلی دخترانه ماندانا که همگی چادر و روبند به سر و چهره داشتند در خیابان خیام این شهر به راه افتادند و با دادن شعار در مسیر خیابانهای خیام و عبداللهی راهپیمایی کردند...».
به بهانه آغاز سال تحصیلی
مهمترين واقعه اين ماه، بحث اعتصابات قشرهاى مختلف اعم از اصناف و ادارات دولتى بود. از آن جمله، اولين قدم براى شكستن نظم رژيم حاكم توسط دانشآموزان برداشته شد. آنان راهپيمايى خود را با تعطيلى مدارس از ساعت 8:30 روز يکشنبه، 9/مهر/57 آغاز كردند.
برگی از خاطرات عبدالمجید مساحتی
وسط بازار من را گرفتند و گفتند آقای مساحتی امشب حتماً اعلیحضرت را دعا کنید ... به مداح گفتم همین که به صحن رسیدیم و خواستیم وارد شویم یکدفعه حسین حسین بگویید و من هرچه گفتم صبر کنید شما دیوانهوار حسین حسین بگویید و دور بزنید و بروید.همینکه دم صحن رسیدیم همه سینهزنها، حسین حسین گفتند و آن رئیس سازمان گفت: آقا اینها وحشیاند، ولشان کن
انقلاب اسلامی در میانه
برادرم میگفت: گرفتار شدن شما یک شب بود، ولی به اندازهی چند ماه تبلیغات اثر داشت. مردم از روستاها به خیابانها ریختند. خیلی شلوغ شده بود و من هم نمیتوانستم راه بیایم، زیرا دندههایم اذیتم میکردند...
به روایت اسناد
به گزارش اسناد ساواک، آیتالله ناصری دولتآبادی در 5 شهریور 1357 دستگیر شده است.
«مجاهد پارسا»
مرکز اسناد انقلاب اسلامی به تازگی کتابی درباره زندگی و زمانه آیتالله موسوی شالی منتشر کرده است.
در همین سبزوار که مرگ بر شاه میگفتند، فردا ورق برگشت و از همان مصدقی که از او حمایت کرده بودند، به او فحش و ناسزا میگفتند. در عرض 24 ساعت قضیه برعکس شد...» جمعی از طرفداران شاه با همراهی اراذل و اوباش به چاپخانه روزنامههای اسرار شرق و جلوه حقیقت یورش بردند و پس از غارت اموال، آنجا را به آتش کشیدند.