کد خبر: ۶۴۱۷
بازنشر| گفتگوی مرحوم علی‌اصغر زارعی با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛

در متن مذاکرت و برجام اوضاع امروز کشور را می‌دیدیم / بازیگران فتنه یکبار هم علیه امریکا موضع نگرفتند / نظر رهبری درباره برخورد قضائی با فتنه‌گران

همین عناصری که در فتنه بودند، یک ذره صلاحیت ندارند در حاکمیت حضور داشته باشند. با همین تفکرات در دولت روحانی برجامی که عاقبتش مشخص بود را امضاء کردند. امریکایی‌ها احمق نیستند. این‌ها بدنبال مذاکراتی هستند که ما را متوقف کنند بدون اینکه ما نیازی را برطرف کرده باشیم. برای ما از همان اول و در لوزان اوضاع امروز مشخص بود. ما در متن مذاکرت و برجام اوضاع امروز کشور را می‌دیدیم. متأسفانه تصور آقایان از برجام تصور غلطی بود و به تعهد امریکایی‌ها اعتماد کردند. من به شما می‌گویم چه اوباما رئیس‌جمهور بود، چه ترامپ و چه خانم کلینتون در انتخابات رأی می‌آورد اوضاع همین اوضاع امروز بود. فقط در ظاهر و ادبیات مسئولین آمریکایی تفاوتی را مشاهده می‌کردیم.
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۶

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی – علیرضا رضایی و هادی اسفندیاری؛ علی‌‌اصغر زارعی رزمنده و جانباز دفاع مقدس، فرمانده جنگ الکترونیک سپاه در دوران جنگ، نماینده دوره هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی در 16 آذر 1399دار فانی را وداع گفت.

سال گذشته، درست همین روزها بود که با او درباره خاطراتش از انتخابات سال 88 به گفتگو نشستیم. علی‌رغم گذشت یک دهه از فتنه، او همچنان پرشور و پر التهاب بود. غصه‌اش را می‌شد از یادمانده‌های تلخ و شیرینش فهمید، با همان صراحت وصف‌ناشدنی.

غلیان احساسات و  طغیان خروش‌های انقلابی‌اش حکایت از دردهایی داشت که برآمده از نامردی برخی رجال سیاسی و بی‌دردی جریان‌های واداده بود؛ از «شیطنت‌های» عده‌ خاص هم‌سو با فتنه تا «گل به‌خودی» دوستان. غیر از دو سه جمله‌ای که گفت منتشر نشود، مابقی صحبت‌ها بی‌کم و کاست منتشر شد. حرف‌های مهمی زد که از کسی غیر او برنمی‌آمد؛ بدون لکنت، بدون تعارف!

هم‌او بود که فتنه 88 را نه خطای عمدی گروه سیاسی خاص، بلکه «تاریخی‌ترین خیانت جریانی که علیه انقلاب اسلامی ایستاد» می‌دانست. زنده‌یاد زارعی که دغدغه‌های معیشت مردم را داشت می‌گفت: «برای ما از همان اول و در لوزان اوضاع امروز مشخص بود. ما در متن مذاکرت و برجام اوضاع امروز کشور را می‌دیدیم.» انگار زخم تازه گریه‌هایی که پس از تصویب بیست دقیقه‌ای برجام در مجلس داشت، دوباره سر باز کرده بود.

یک‌ سال از آن روز گذشت و حالا علی اصغر زارعی مجاهد مخلص انقلابی چهره در خاک کشیده است. ضمن تسلیت درگذشت آن فقید عزیز، متن کامل گفتگوی علی‌اصغر زارعی با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ادامه بازنشر داده می‌شود.  

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. هر حادثه‌ای به تدریج در بستر زمان اتفاق می‌افتد. برای شروع بفرمایید تحلیل شما از فضای پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم و زمینه‌های سیاسی اجتماعی فتنه 88 چیست؟

علی‌اصغر زارعی: در سال 1387 تقریباً هشت ماه مانده به انتخابات، حوادثی در کشور رخ داد که این اتفاقات کاملاً غیرمنتظره بود. بحث تقلب از طرف آقای هاشمی در انتخابات مطرح شد و به دنبال آن دیگران سلامت انتخابات را زیر سوال بردند.

آقای خاتمی پا به عرصه انتخابات گذاشت و به شیراز و بوشهر رفت علاوه بر اینکه در آنجا مورد استقبال قرار نگرفت بلکه این سفرها ایشان را وادار کرد که عقب‌نشینی کند و آن هم در شرایطی بود که در دولت نهم برای جامعه به خصوص اقشار کل جامعه کارهای زیادی صورت گرفته بود و مردم از عملکرد دولت‌های قبلی رضایتی نداشتند. لذا عدم استقبال از آقای خاتمی پیامی بود که خودشان کناره‌گیری کردند و به طور کاملاً غیرمنتظره‌ای آقای میرحسین موسوی مطرح شد و به موازاتش آقای کروبی هم حضور پیدا کردند.

دولت نهم یا در واقع عملکرد دولت نهم به شدت چند طیف را اذیت کرده بود. یکی دشمنان ما یعنی امریکا و انگلیسی‌ها احساس‌شان این بود که اگر با همین شدت پیش برود به ضرر آن‌ها خواهد بود. نکته دیگر اینکه در دولت نهم طیفی از نیروهای اجرایی واقعاً خوب وارد بدنه مدیریتی کشور شدند، بحث رئیس دولت یک بحث است و بحث بدنه اجرایی در خدمات‌رسانی به مردم و حل برخی از مشکلات بحث دیگری است. این‌ها خیلی برای مردم قابل توجه بود اقشار متوسط و رو به پایین جامعه به سمت عملکرد دولت گرایش پیدا کردند.

سفرهای استانی که انجام می‌شد، نشست و برخاستی که با اقشار پایین جامعه صورت می‌گرفت و رسیدگی به خیلی از مشکلات، این‌ها مواردی بود که برای مردم بخصوص اقشار ضعیف خیلی مهم بود. ولی برعکس برای طبقات بالای جامعه، طبقه مرفه و سرمایه‌دار خیلی خوشآیند نبود.

اوضاع از منظر سیاست خارجی چگونه بود؟

علی‌اصغر زارعی: این وضعیت برای دشمنان ما قابل تحمل نبود چون در داخل کشور یک موقعیت خوبی در حال شکل گرفتن بود و در منطقه هم وضع بهتری پیدا می‌کردیم و بحث مبارزه با استکبار و ایستادگی در مقابل زیاده‌خواهی‌های امریکا، این‌ها عواملی بود که خارجی‌ها را تحریک می‌کرد که اقدامی انجام دهند و این در شرایطی بود که مذاکرات ما با 1+5 داشت ادامه پیدا می‌کرد.

تحلیل من این است که تصور اولیه امریکا و غربی‌ها این بود که اگر دولت نهم با همین فرمان در دولت دهم ادامه پیدا بکند؛ موقعیت آ‌ن‌ها در منطقه و خاورمیانه تضعیف می‌شود و برای اینکه جلوی این حرکت را بگیرند چون اقدام نظامی نمی‌توانستند بکنند وارد مذاکره شدند و دنبال این بودند که در مذاکرات این حرکت را متوقف کنند، اما تیم مذاکره‌کننده چون یک تیم پایبند به اصول و معیارها و منافع ملی بود، در هر دور از مذاکرات در واقع چیزی که بدست نمی‌آوردند هیچ بلکه احساس می‌کردند که باید یک قدم هم به عقب‌تر بروند.

 

*** تعویق مذاکرات هسته‌ای توسط غربی‌ها به بهانه انتخابات 88 ***

به طوری که در پاییز سال 87 در مذاکرات آلماتی غربی‌ها پذیرفتند که ما غنی‌سازی 20 درصد را متوقف کنیم و آن‌ها تحریم‌ها را بردارند و رسیدن به یک توافق بهتر از همه چیز است. می‌دانستند که جمهوری اسلامی کمتر از این را نخواهد پذیرفت. منتها وقتی در مذاکرات مطرح شد و نمایندگان جمهوری اسلامی پذیرفتند آن‌ها موکول کردند به اینکه برویم با دولت‌ها مشورت کنیم که ما 20 درصد متوقف کنیم و آن‌ها تحریم‌ها را بردارند و این شاید حدود دو یا سه ماه طول کشید. بعد خانم اشتون گفت که ادامه مذاکرات بعد از انتخابات انجام شود. این باعث شد اهمیت انتخابات ایران بیشتر شود و آن‌ها احساس کردند در این انتخابات می‌شود کارهایی کرد و لذا با این نیت به انتخابات نگاه می‌کردند.

 در متن مذاکرت و برجام اوضاع امروز کشور را می‌دیدیم / بازیگران فتنه یکبار هم علیه امریکا موضع نگرفتند / نظر رهبری درباره برخورد قضائی با فتنه‌گران

با این حساب یک پیوندی بین داخل و خارج صورت گرفت؟

علی‌اصغر زارعی: در صحنه داخلی انتخابات کسانی در مقابل دولت قانونی در فرصت انتخابات شروع به سازماندهی برخی افراد کردند که این‌ها خودشان قبلاً رئیس‌جمهور بودند، نخست‌وزیر بودند، وزیر بودند، استاد دانشگاه و یا فرماندار بودند، سلسله‌ بزرگی از افرادی بودند که خودشان را در مقابل دولت می‌دیدند و بیگانگان هم این فرصت را پیدا کردند و به نوعی با حمایت‌های رسانه‌ای که بی‌بی‌سی و صدای امریکا و شبکه‌های فیس‌بوک و توییتر و شبکه‌های مجازی انجام دادند این فضا پیش آمد که این انتخابات نقطه کانونی و مهمی برای تغییر این وضعیت است.

در داخل هم همان بحثی که آقای هاشمی مطرح کرد با خواسته‌های خارج از کشور همخوانی داشت. بعد یک کمیته صیانت از آراء درست کرد و اینکه در این انتخابات قرار است تقلب صورت بگیرد و این را خیلی بزرگ و پررنگ کرد. کار با همین شدت و حدّت جلو رفت تا اینکه آقای خاتمی انصراف داد و آقای موسوی کاندید شد. وقتی میرحسین کاندید شد خیلی از بدنه عمومی مردم و جامعه تصورشان این بود که میرحسین بالاخره نخست‌وزیر دوره جنگ بوده و آدم بدی نیست و به اصول و ضوابط پایبند است و می‌شود به نوعی به او امیدوار بود که بتواند کاری انجام دهد.

 

*** آموزش اغتشاشگران 88 در دوبی و ترکیه ***

ولی به تدریج انتخابات از فضای انتخاباتی خارج ‌شد. خارجی‌ها با داخلی‌ها به نوعی پیوند خوردند و تجربه‌ای که غربی‌ها در انقلاب‌های مخملی داشتند به نوعی از طریق آموزش‌ افرادی که به دبی و ترکیه بردند منتقل کردند و حتی نحوه شعارسازی‌ها را به آن‌ها یاد دادند. این اتفاقاتی است که سیستم امنیتی کشور هم خیلی روی آن سوار نشد و به نظر من تا اوایل سال 88 نیروهای اطلاعاتی کشور روی این قضیه حساس نشده بودند که یک عده‌ای دارند می‌روند و می‌آیند و کسانی وارد کشور می‌شوند که تا به حال به ایران نیامده بودند و حالا آمده‌اند تا در انتخابات اینجا باشند؛ شخصیت‌هایی که سابقه طولانی زندگی در انگلیس داشته‌اند.

آن موقع ستادها هم به شدت فعال بودند.

علی‌اصغر زارعی: همان موقع در ستاد آقای احمدی‌نژاد فعال بودم و بحث استان‌ها را سازماندهی و پشتیبانی می‌کردم. وقتی خبرهای داخلی را نگاه می‌کردیم می‌دیدیم یک قدرت فوق‌العاده‌ای آن‌ها را سازماندهی می‌کند. ما ستادی تشکیل دادیم و آنجا فعالیت می‌کردیم. شاید حدود مثلاً سه هفته‌ یا یک ماهی به انتخابات مانده بود که یک اطلاعاتی از ستاد موسوی به ما رسید. دیدیم یک برنامه سنگینی نوشته شده که قرار است چه اتفاقاتی بیفتد و به چه شکلی سازماندهی شود و چه نوع شعارهایی باید داده شود، قبل از انتخابات، حین انتخابات و بعد از انتخابات. حتی اینکه مثلا روز جمعه‌ای که انتخابات است باید ستاد تبلیغاتی اعلام کند که استادیوم را برای جشن پیروزی آماده کنند. از اینگونه نکات جزئی گرفته تا مراحل بالاتر و بحث‌های آشوب و ... همه مباحث در‌ آن تدوین شده بود.

 

*** مصاحبه قابل‌تأمل میرحسین موسوی با نیوزویک قبل از انتخابات ***

ما در مجلس هم رفت و آمد داشتیم، یک روز آقای دکتر مرندی به مجلس آمد و اگر اشتباه نکنم یک کپی از مجله نیوزویک به همراه آورد و گفت این مصاحبه آقای موسوی است و خیلی وحشتناک است، این چه حرفی است که او زده است. آنجا خبرنگار از او می‌پرسد که در مورد سیاست خارجی ایران همه چیز در اختیار رهبری است و شما می‌خواهید چه کاری انجام دهید؟ موسوی پاسخ داده بود که ما آنقدر حضور خودمان را در خیابان‌ها ادامه می‌دهیم تا به خواست ما تمکین شود. این مربوط به یک ماه قبل از انتخابات بود و هنوز مناظره‌ها شروع نشده بود.

آنچه من خودم شاهد بودم این بود که خیابان ولیعصر از بالا تا پایین دختر و پسر با هر وضعیتی و طیفی بودند و یک فضای تندی بود. قبل از انتخابات هم نامه‌ معروف آقای هاشمی منتشر شد و گفتند که در پیامک‌ها اعلام کنید که رهبری در این رابطه اظهار نظر کرده که بعداً هم تکذیب شد.

 در متن مذاکرت و برجام اوضاع امروز کشور را می‌دیدیم / بازیگران فتنه یکبار هم علیه امریکا موضع نگرفتند / نظر رهبری درباره برخورد قضائی با فتنه‌گران

روز انتخابات هم این تحرکات ادامه داشت؟

علی‌اصغر زارعی: روز انتخابات من از طرف ستاد آقای احمدی‌نژاد به شورای نگهبان معرفی شدم. من از صبح زود که به شورای نگهبان رفتم آقای آخوندی نماینده آقای میرحسین موسوی بود و آقای احمدی نماینده آقای رضایی بود و یک نفر هم نماینده آقای کروبی بود. ساعت حدود یک ظهر بود، همه در اتاق نشسته بودیم. آقای آخوندی اعتراض می‌کرد و داد و فریاد که آقا چرا پیامک بسته شده که گفتند برای همه بسته شده و به دفتر رهبری فشار می‌آورند که این‌ها را باز کنند و موفق نشدند.

 

*** جنجال‌های غیرقانونی نماینده ستاد موسوی در شوای نگهبان ***

حدود ساعت یک آقای آخوندی تلفن را برداشت و شماره یک خبرنگار را گرفت و گفت اعلام کنید که موسوی با 60 درصد جلو است. حالا هنوز ظهر روز جمعه است. من تعجب کردم و گفتم سنّ شما از ما بیشتر است برای چه می‌خواهی جوّ را متشنج کنی؟ مگر شما در صندوق‌ها هم آدم کاشته‌اید؟ چرا این کارها را می‌کنید و پاسخ داد که به شما چه ربطی دارد؟ نماینده آقای کروبی هم با یک فاصله‌ای گوشی را برداشت و با یک خبرنگار تماس گرفت و هماهنگ کرد که آقا اعلام کنید که آقای موسوی با 60 درصد آرا جلو هستند. من گفتم شما نماینده کروبی هستی به شما چه مربوط است! آن هم گفت که ما با هم هماهنگیم شما چکار داری؟

من رفتم پیش آقای کدخدایی و اعتراض کردم که این‌ها دارند این کارها را می‌کنند و آقای کدخدایی هم به آن‌ها تذکر داد که خارج از ضوابط و قوانین کاری نکنید. فضا داشت درست پیش می‌رفت تا اینکه آقای کدخدایی وارد اتاق شد و به آقای آخوندی گفت آقای میرحسین با خبرنگاران خارجی مصاحبه کرده و گفته من رئیس‌جمهور شدم؟ این چه کاری است؟ آقای آخوندی هم ساکت بود و سرش را پایین انداخت.

این‌ها خلاف‌هایی بود که این‌ها انجام دادند و من قاطع می‌گویم که آخوندی، زنگنه، نعمت‌زاده و ربیعی به میرحسین دو مطلب را باوراندند. یک اینکه تقلب شده و دوم اینکه تو رای آوردی! وگرنه خودش اطلاعاتی نداشت. این‌ها بودند که به او تلقین کردند و او هم آمد و با خبرگزاری‌‌ها آن مصاحبه را انجام داد. فردایش به شمارش آراء ایراد گرفتند و بعد یک نامه جعلی با امضای آقای محصولی وزیر کشور درست کردند و کارهای دیگری که جوّ را متشنج کردند.

آقایان هاشمی، خاتمی، کروبی، میرحسین، زنگنه، آخوندی این‌ها در یک جبهه بودند. با حمایت رسانه‌های بیرونی مصمم بودند به هر قیمتی دولت را متوقف کنند. حالا به زعم خودشان این را به ضرر کشور هم می‌دانستند.

شما ببینید هیچ کدام از این شخصیت‌ها از آقای هاشمی تا کروبی و میرحسین و زنگنه علیه امریکایی‌ها موضع نگرفتند. حتی وقتی که شبکه‌هایشان توطئه می‌کردند، آشوب می‌کردند یکبار نگفتند که به آن‌ها ربطی ندارد. اگر ارتباطی نبود می‌گفتند به تو ربطی ندارد و امریکایی‌ها غلط می‌کنند از جریان سبز حمایت می‌کنند، اما یک مورد هم وجود ندارد.

قبل از انتخابات آن آدم‌هایی که در داخل بودند با قیافه‌های امریکایی که نیامدند. من دقیق یادم هست در ستاد ما بصورت‌های مختف می‌آمدند. مثلا در جریان کشته شدن ندا آقاسلطان بعد از اینکه این قضیه گذشت من عکس آرش حجازی را در تلویزیون دیدم بعد گفتم این دوبار در ستاد پیش من آمده بود. یعنی این‌ها در ستادها رفته بودند و تا پایین‌ترین رده اطلاعات گرفته بودند.

 

*** فتنه 88؛ تاریخی‌ترین خیانت جریانی که در برابر انقلاب ایستاد ***

با تحلیل شما این افرادی که نام بردید و در رأس کار بودند عمدا دست به این اقدامات زدند یا سهوا به این ورطه کشیده شدند؟

علی‌اصغر زارعی: ما نمی‌گوییم این‌ها عمدی است بلکه می‌گوییم این‌ها خیانت است. یعنی چیزی بالاتر از عمد؛ یعنی ما حاضر شدیم نظام آسیب ببیند بخاطر اینکه این دولت آمده و در برابر دشمن استکباری می‌ایستد. حالا شاید بعضی از موضع‌گیری‌های آقای احمدی‌نژاد راجع به مسائل حاشیه‌ای و آقای هاشمی و ... درست نبود. آنچه که روشن بود این بود که مناصب از دست این‌ها گرفته شده و از قدرت کنار رفتند و اصلاً انقلاب و مملکت را برای خودشان می‌دانستند و لذا فتنه‌ 88 تاریخی‌ترین خیانت جریانی در داخل کشور است که در ابتدای انقلاب همراه انقلاب و در کنار انقلاب بود ولی در سال 88 تمام قامت در برابر انقلاب ایستاد.

 در متن مذاکرت و برجام اوضاع امروز کشور را می‌دیدیم / بازیگران فتنه یکبار هم علیه امریکا موضع نگرفتند / نظر رهبری درباره برخورد قضائی با فتنه‌گران


*** آقا فرمودند از آشوبگران اعلام برائت کنید ***

دلیلش‌ هم این است که رهبر معظم انقلاب، در جلسه‌ای میرحسین را توجیه کرد ولی او نپذیرفت. در جلسه‌ای هم که ستادها را خواستند و من هم نماینده ستاد احمدی‌نژاد بودم، آقا آنجا فرمودند که شما بروید از این‌ها اعلام برائت کنید و اما آنها از آشوب هم اعلام برائت نکردند. ما چطور می‌توانیم بگوییم که این‌ها برای خودشان بود؟ لذا یقیناً با هم بودند و یک شبکه‌ای در داخل و خارج این‌ها را مدیریت می‌کرد. ولی اراده‌ الهی و مدیریت حضرت آقا آن‌ها را ناکام گذاشت.

بعد از 88 این اتفاق‌ها افتاد و چند نفر انگشت‌شماری را قوه‌ قضاییه گرفت و محاکمه‌ هم کرد ولی بقیه چه شدند؟ در سوراخ‌ها پنهان شدند. یعنی ما انتظار داشتیم بعد از 88 شما یک شرایطی پیش بیاورید که این‌ها دوباره از سوراخ‌ها بیرون بیایند دولت روحانی باعث شد این‌ها از سوراخ بیرون آیند و برخی از آن‌ها دوباره در مناصب قرار بگیرند. امثال آقای زنگنه، آقای آخوندی، ربیعی و در سلسله پایین این‌ها هم به همین شکل قرار گرفتند.

 

***نقش سفارتخانه کشورهای خارجی در حمایت از فتنه‌گران ***

به خاطر همین است که می‌گوییم فتنه سال 88 سازمان‌یافته‌ترین و پشتیبانی‌شده‌ترین جریان علیه نظام بود. اینقدری که مثلاً خانم کلینتون می‌گفت توییتر و فیس‌بوک اگر می‌خواهند کاری انجام دهند در حمایت از ایران آن را متوقف کنند. سفارتخانه‌های تهران در را برای آشوبگران باز کردند. در سوریه معارضین تا پشت کاخ بشار اسد آمدند اما هیچ سفارتی آشوبگران را در سوریه و در دمشق نپذیرفت ولی در 88 ، سفارتخانه‌های تهران در را به سوی آشوبگران گشودند. این‌ها تصادفی نبوده بلکه سازمان یافته‌ترین و برنامه‌ریزی شده‌ترین بود و همین بود که خانم اشتون گفت بعد از انتخابات ایران ادامه مذاکرات انجام شود یعنی رویکرد احمدی‌نژاد و موسوی را دیدند و اینکه میرحسین در چهارچوب خودشان حرف می‌زند و تعامل با غرب دارد.

 در متن مذاکرت و برجام اوضاع امروز کشور را می‌دیدیم / بازیگران فتنه یکبار هم علیه امریکا موضع نگرفتند / نظر رهبری درباره برخورد قضائی با فتنه‌گران

نظر شما درباره کنشگری احمدی‌نژاد در آن ایام چیست؟

علی‌اصغر زارعی: تندروی‌هایی از طرف‌ احمدی‌نژاد بود البته ما هم همه‌ تندروی‌های احمدی‌نژاد را تایید نمی‌کنیم ما خودمان هم می‌گفتیم که مثلاً بعضی از کارها را انجام نده و بعضی از حرف‌ها را نزن ولی ایشان ویژگی‌های شخصیتی‌اش به این شکل بود و مشورت نمی‌پذیرفت.

ولی این‌ها در واقع احساس کردند که بایستی مذاکرات را متوقف کنند تا ببینند در دولت بعدی چه اتفاقی می‌افتد اگر دولت دست میرحسین می‌افتاد آن‌ها راحت بودند و می‌نشستند با ایشان توافق و تفاهم می‌کردند یعنی آن طیف که قبلاً حاکم بوده دوباره بر‌می‌گشتند. خیانت اینجا بارز است که اساساً پرونده هسته‌ای در مورد کشور ما در زمان حال خاتمی ایجاد شده و مذاکراتش به دولت نهم رسیده و آقا اجازه دادند که بروید مذاکره کنید یعنی پرونده‌ هسته‌ای هم مربوط به خیانت‌های دولت هاشمی و خاتمی بوده و هست. در دولت آقای خاتمی بود که آقای روحانی رفت و کار را متوقف کرد و همه چیز تغییر کرد.

یعنی می‌خواهم بگویم این‌ها خیلی روشن بود ولی کسی فکر نمی‌کرد. سیستم اطلاعاتی هم بیهوش بود. من آن اطلاعات را به وزارت اطلاعات دادم متاسفانه هیچ نسخه‌ای هم برای خودم نگه نداشتم که شما ببینید به چه نحو است حتی جزوه آموزشی در آن بود که به چه شکلی باید در خیابان‌ها بروند و چه شعارهایی باید بدهند.

مذاکرات هسته‌ای در زمان دولت نهم شروع شد ولی پرونده هسته‌ای در زمان دولت خاتمی و در موقع دبیری شورای امنیت ملی آقای روحانی باز شد. این هم از خیانت‌های دولت‌های قبلی است. (هاشمی و خاتمی) . مگر در دولت خاتمی نبود که حسن روحانی رفت انرژی هسته‌ای را به تعلیق درآورد. این‌ها خیلی واضح بود. ولی کسی این فکر را نمی‌کرد.

 

*** سناریوی گام‌به‌گام برای تولید آشوب ***

ما اطلاعاتی که داشتیم را در اختیار وزرات اطلاعات گذاشتیم. اطلاعاتی که حاکی از برنامه‌ریزی‌های ستاد موسوی برای خرابکاری بود. این برنامه‌ریزی‌ها طبق نظر کارشناسان اصلا امکان نداشت که در داخل کشور صورت گرفته باشد.

قدم به قدم این برنامه‌ها اجرا شد. به عقل جنّ هم نمی‌رسید که مردم در پای صندوق رأی باشند و از این طرف کنفرانس خبری بگذارند و بگویند که ما پیروز انتخابات شدیم. این سناریو را چه کسی طراحی کرده است؟ در این سناریو گام به گام توضیح داده شده بود که چه کاری انجام بدهند تا خواسته‌هایشان را به مردم القاء کنند. شما باید اعلام کنید که من رئیس‌جمهور شدم تا مردم فردا در خیابان بگویند تقلب شده است. یا بگویند «رأی ما کو » و از این قبیل حرف‌ها. بازهم تأکید می‌کنم که این اتفاقات بداهه صورت نگرفته بود و مدت‌ها روی آن کارشناسی شده بود.

 

بر اساس تحلیل‌هایی که شما داشتید این نقطه ابهام به وجود می‌آید که آیا دعوای بازیگران داخلی و خارجی فتنه88 با نظام بوده یا با دولت؟

علی‌اصغر زارعی: ظاهر این‌ها با دولت بود ولی دولت بدون پشتوانه رهبری و مردم وجود نداشت. عملا این‌ها دولت را پخت و پز نظام می‌دانستند. حمایت‌های آقا می‌دانستند. آقای هاشمی علنا این‌ها را به زبان می‌آورد. بعدها هم وقتی که احمدی‌نژاد آن حرکت‌ها را در دولت دهم انجام داد و به جاده خاکی زد گفتند: ما که از اول می‌گفتیم این آدم (احمدی‌نژاد) اینجوری است. این حرکات احمدی‌نژاد را می‌توانیم به عنوان جفای او به نظام و رهبری نام ببریم، که باعث شد زبان جریان مقابل جبهه انقلاب را دراز کند. اشتباهات احمدی‌نژاد را مدام به روی رهبری می‌آوردند و می‌گفتند ما از قبل می‌دانستیم که این شخص تابع نیست. ظاهر دشمنی با دولت بود ولی در باطن آسیب را رهبری و مردم دیدند.

باتوجه به اینکه شما در آن دوران نماینده مجلس هم بودید، به نظر شما طیف‌های مختلف نمایندگان از ریاست مجلس گرفته تا سایر نماینده‌ها چه مواضع و عملکردی داشتند؟

علی‌اصغر زارعی: آقای لاریجانی در این جریان در طیف آقای هاشمی تعریف می‌شدند. آقای کاتوزیان نماینده تهران در مجلس هشتم عضو جناح آقای لاریجانی بود که پروژه کشته‌سازی را راه انداختند و به خانه یک سری از افراد رفت و بعدها مشخص شد که اصلا همچنین افرادی کشته نشده‌اند.

ما هم در مجلس در مقابل این طیف قرار داشتیم و از طرف دیگری هم با ادبیات ناجور احمدی‌نژاد مواجه بودیم و در وضعیت بسیار سختی قرار گرفته بودیم. از یک طرف فتنه و شیطنت‌های لاریجانی و شرکای سیاسی‌اش و از یک طرف هم ماجراهای احمدی‌نژاد که در آن شرایط ملتهب آقای مشایی را به عنوان معاون اول منصوب نمود و بعد رهبر انقلاب به او تذکر دادند و او گوش نداد و علنی شد و گل به خودی ‌زد. احمدی‌نژاد بعد از انتخابات به جای اینکه از حمایت مردم و رهبری شاکر باشد مغرور شد. تصوراتی که ما از احمدی‌نژاد در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش داشتیم تغییر پیدا کرد.

بعضی‌ها معتقدند با توجه به ویژگی شخصیتی احمدی‌نژاد اگر مجلس کمتر سخت‌گیری می‌کرد بخشی از مشکلات بوجود نمی‌آمد. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟

علی‌اصغر زارعی: تا حدودی این حرف درست است. این طیف در انتخابات آمدند آشوب درست کردند و پس از انتخابات با واسطه از زدن هیچ ضربه‌ای به دولت احمدی‌نژاد دریغ نکردند. با شایعاتی که در رسانه‌ها و کارشکنی‌های دیگری که انجام دادند در کار دولت خلل وارد می‌کردند. خود احمدی‌نژاد هم با گاف‌هایی که می‌داد باعث سوءاستفاده جریان مقابل می‌شد.

کار ما درمجلس به جایی رسید که فکر کنم 32نفر از نمایندگان نامه‌ای را به آقا نوشتیم. در آن نامه وضع مجلس را برای ایشان شرح دادیم و نوشتیم که از یک طرف ما با لاریجانی و هم‌طیف‌هایش درگیریم و از طرفی هم کارهای احمدی‌نژاد هست. ما مانده‌ایم چه کار کنیم؟ ما را راهنمایی کنید. این نامه یک صفحه‌ای را به دفتر آقا رساندیم. حدود یک هفته بعد از بیت تماس گرفتند و گفتند این 32نفر را آقا می‌خواهد ببینند. بعد ما حضوری خدمت آقا رسیدیم. قبل از اینکه ما خدمت حضرت آقا برسیم جلسه‌ای گذاشتیم و هماهنگی‌های لازم را انجام دادیم. قرارشد یک متنی را حاضر کنیم و یک نفر از طرف 32نفر قرائت کند. قرائت متن نامه را به عهده من گذاشتند.

در متن مذاکرت و برجام اوضاع امروز کشور را می‌دیدیم / بازیگران فتنه یکبار هم علیه امریکا موضع نگرفتند / نظر رهبری درباره برخورد قضائی با فتنه‌گران 

***دیدار 32 نفره نمایندگان مجلس با رهبری ***

وقتی خدمت آقا رسیدیم پس از سلام علیک آقای آقاتهرانی به نمایندگی از افراد صحبت ابتدایی و معرفی را انجام دادند و بعد من شروع به قرائت متن نمودم. متن نامه با ادبیات تندی هم نوشته شده بود. آقا تا آخر قرائت نامه تأمل کردند. بعضی از بچه‌های دفتر بعدا گفتند ما گفتیم هر آن ممکن است آقا مانع از خواندن ادامه نامه شوند. متن هم طولانی بود. وقتی قرائت نامه تمام شد آقا فرمودند متنی که فلانی خواند، متن منصفانه‌ای بود و همه طرف را لحاظ کرده بود. ما در آن متن بیشتر سؤال پرسیده بودیم. یکی از سؤالات این بود؛ چرا با فتنه‌گران برخورد نمی‌شود؟ مردم فکر می‌کنند نظام از برخورد کردن با این‌ها می‌ترسد و یا اینکه نظام در موضع ضعف قرار دارد.

آقا ابتدا فرمودند متنی که خواندید را به من بدهید. من هم در پاسخ گفتم این متن ناخواناست و قلم‌خوردگی هم دارد. آقا فرمودند ایرادی ندارد. متن را از من گرفتند و فرمودند که یک کپی از این متن را به ایشان تحویل دهید. آقا شروع به پاسخ دادن سؤالات کردند.

 

***نظر رهبری درباره برخورد قضائی با فتنه‌گران ***

چند نکته از صحبت‌های آقا را الان در خاطرم هست. ایشان در پاسخ به سؤال عدم برخورد با فتنه‌گران فرمودند: اگر دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ما در سال 78 با فتنه‌گران درست برخورد می‌کرد امروز این اتفاقات نمی‌افتاد. الان هم شما باید اجازه دهید این‌ها خودشان را نشان بدهند. این‌ها می‌خواهند قهرمان بشوند و باید خودشان را نشان بدهند که در مقابل نظام هستند. این‌ها بحثشان اصلا انتخابات نیست.

زمان که گذشت روشن شد که اصلا بحث انتخابات نبود بحث رهبری و اصل نظام بود. وقتی این‌ها در مقابل جریان آشوب کوتاه آمدند و مماشات و همراهی نمودند، دشمنان در خطوط قرمز نظام پا گذاشتند، که در عاشورا آن اتفاقات افتاد.

 

***وقتی نمایندگان مجلس در حمایت از نظام کفن‌ پوشیدند ***

روز بعد از عاشورا وقتی به مجلس آمدم به نمایندگان انقلابی گفتم که آماده باشید که باید یک عکس‌العملی در مجلس نشان دهیم. به دوستان گفتم باید کفن بپوشیم و بیرون برویم. بعضی از دوستان گفتند: نه این کار درست نیست. خاطرم هست بعضی‌ها مانند آقای فدایی گفتند: برویم سر مزار شهدا. من گفتم باید فراتر از این‌ها عکس‌العمل نشان دهیم.

خودم رفتم به رفقای بیرون مجلس گفتم که کفن تهیه کنند. کفن‌ها را آماده کردند و درب مجلس آوردند. آقای کوثری هم با بچه‌های بسیج هماهنگ کرد و آن‌ها هم سیستم صوت آوردند و اطراف مجلس مستقر کردند. صبح اول وقت آقایان زاکانی و فدایی رفتند با آقای لاریجانی صحبت کردند و ماجرا را گفتند، آقای لاریجانی گفتند نه بگذارید آخر جلسه به مزار شهدا می‌رویم.

ما هم گفتیم ما قبول نداریم. طبق هماهنگی‌هایی که انجام داده بودیم آقای هدایتخواه تذکری را قرائت کرد و ما هم بعد از تذکر ایشان من به عنوان اولین نفر شعار الله‌اکبر را سر دادم و بعد از من هم سایر نماینده‌ها نیز ادامه دادند. الله‌اکبر گویان از صحن مجلس خارج شدیم و به سمت درب خروجی مجلس حرکت کردیم. آقای لاریجانی هم که وضع را اینگونه دید همراه با نماینده‌ها شد. کفن‌هایی را که سفارش داده بودم را در خروجی مجلس قرار داده بودند. کفن‌پوش‌ها آنقدر زیاد بودند که کفن کم آمد و به من هم نرسید(خنده). خیابان‌های اطراف مجلس را با راهپیمایی دور زدیم و به داخل مجلس آمدیم و بر سر مزار شهدا توقف کردیم.

با توجه عدم هماهنگی با صداوسیما و سایر رسانه‌ها تصاویر محدودی از این راهپیمایی نمایندگان در رسانه‌ها پخش شد. همین پوشش محدود رسانه‌ها باعث شد در شهرها یک حرکت انقلابی عظیمی رخ بدهد. مردم در شهرها وقتی دیدند که مجلس کفن‌پوش شده است به خیابان‌ها آمدند. آنطور که خاطرم هست اولین شهری که تظاهرات کرد شهر رشت در 8 دی ماه بود. و بعدهم 9دی این حرکت خودجوش به اوج خود رسید.

این حرکت‌ها ادامه پیدا کرد و ما در 96 و 98 آن‌ها را با چهره دیگری دیدیم. آن افرادی که سال 88 آموزش دیدند ده سال بزرگتر شدند و خیلی‌ها محافظه‌کار شدند. این دفعه در قشر ضعیف جامعه جوانان بیکار و اراذل و اوباش سرمایه‌گذاری کردند ولیکن در پشت صحنه همان افراد صحنه‌گردان قبلی حضور داشتند.

نکته پایانی هست بفرمایید.

همین عناصری که در فتنه بودند، یک ذره صلاحیت ندارند در حاکمیت حضور داشته باشند. با همین تفکرات در دولت روحانی برجامی که عاقبتش مشخص بود را امضاء کردند. امریکایی‌ها احمق نیستند. این‌ها بدنبال مذاکراتی هستند که ما را متوقف کنند بدون اینکه ما نیازی را برطرف کرده باشیم. برای ما از همان اول و در لوزان اوضاع امروز مشخص بود. ما در متن مذاکرت و برجام اوضاع امروز کشور را می‌دیدیم. متأسفانه تصور آقایان از برجام تصور غلطی بود و به تعهد امریکایی‌ها اعتماد کردند. من به شما می‌گویم چه اوباما رئیس‌جمهور بود، چه ترامپ و چه خانم کلینتون در انتخابات رأی می‌آورد اوضاع همین اوضاع امروز بود. فقط در ظاهر و ادبیات مسئولین آمریکایی تفاوتی را مشاهده می‌کردیم.

پایان

 


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات