تاریخنگاری انقلاب اسلامی، هر چه زمان بیشتری میگذرد، با توجه بهافقِ داناییِ نوین و بلکه سراسر پیشرونده و تداومیابندهای که در برابر جامعه ایرانی رخ میگشاید، همواره نیازمندِ بازبینی، تحلیل و تبیینِ جدیدتر، مقرون بهواقعیتتر، روزآمدتر و بهلحاظ علمی (روایی و نظری) استدلالپذیرتر و اقناعکنندهتری است و این روند، هیچگاه توقفپذیر نیست.
در زمان ما موفقترین تاریخنگاران، کسانی هستند که در شناخت یک ناحیه، یک دوره، یک جریان و حتی یک گروه یا فرد، تخصص یافتهاند و همه استعداد خود را صرف شناخت و بازنمایی آن کردهاند. نگاه تخصصی به جزئیات همانا ناسخ نگرش عمومی به کلیات تاریخ است. امروز گردآمدن توانهای فردی زیر یک سقف و کوششهای جمعی در امر تاریخنگاری ازجمله پاسخهایی است که به این مشکل داده میشود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، تاریخ نگاری در ایران از لحاظ کمی وسعت یافت و از لحاظ کیفی تحولی عمیق پیدا کرد. در دوره سلطنت پهلوی ابواب بسیاری از مباحث تاریخ معاصر ایران به روی پژوهشگران بسته بود و انتشار تحقیقات تاریخی در آنها مجاز دانسته نمیشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با انتشار اسنادی از سوی وزارت امور خارجه انگلستان و نیز بعضی منابعی که پیش از انقلاب اجازه انتشار یا تجدید چاپ آنها داده نمیشد، راه برای تحقیق و تألیف در این زمینه هموار شد. پیروزی انقلاب اسلامی منشأ تحقق وقایعی در ایران گردید که آن وقایع در فهرست مطالعات تاریخی جای گرفت. افزون بر این تاریخنگاری دوره پهلوی در داخل و خارج ایران از اسناد و مدارک دولتی فراوانی که در اثر انقلاب اسلامی در دسترس مورخان قرار گرفت، برخوردار گشت.
در هشتمین سالگرد رحلت آیتالله محمدرضا مهدویکنی، ویژهنامه «سیاستمدار صادق» در پاسداشت ایشان منتشر شد. در این پرونده، خاطرات، تصاویر، اسناد و گفتارهایی درباره آیتالله مهدویکنی منتشر شده است.
این روزها که شبکههای اجتماعی بر زندگی مردم سایه انداختهاند و اغلب مردم فرصت اندکی برای مطالعه دارند، کتابهای کم حجم و کوچک میتواند گزینه خوبی برای مطالعه باشد.