پرونده "تطهیر ناشدنی"/بازخوانی وقایع 15 خرداد 1342

گزارش بانك سپه در سال 42:تعداد روزافزون بیكاران نشانه بحران اقتصادی است

بانك سپه در گزارش سالانه خود درباره وضع اقتصادی كشور در سال 1341 نوشت:با آن كه دولت با اتخاذ تدابیر مختلف توانست از حدت و شدت بحران اقتصادی كشور بكاهد معهذا بسیاری از آثار و شواهد آن هنوز باقی است به طور مثال می توان تعداد روز افزون بیكاران را كه قربانی بحران سابق هستند نام برد.
شنبه ۰۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۹

پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی- سید روح‌الله امین آبادی؛ خرداد ماه سال 1342 مصادف با محرم الحرام سال 1383 هجری قمری امام خمینی در سخنرانی تاریخی خود در مدرسه‌ی فیضیه، با تحلیل اوضاع كشور و سیاست‌های رژیم و با مقایسه‌ی شاه و یزید و افشای ماهیت برنامه‌های اسرائیل و بهاییان در ایران و تشویق مردم به مقابله و مقاومت در مقابل سلطه‌ی آمریكا و دفاع از اسلام و روحانیت ، در واقع تصور براندازی رژیم را ایجاد و وضعیت جدیدی در فضای سیاسی كشور شكل گرفت.

سخنان امام خمینی در عصر عاشورای سال 1342 در پاسخ به سخنان و مواضع شاه و سران رژیم برای سركوب نهضت اسلامی و با الهام از فرهنگ و فلسفه‌ی قیام امام حسین(ع) بود .  اما شاه و دولت دست نشانده وی امكان تحمل و سكوت در قبال چنین سخنانی را نداشت. از این رو تصمیم به بازداشت امام خمینی و تعدادی از روحانیون مبارز و برجسته گرفت.

این سخنان و اقدامات واكنشی رژیم در دستگیری امام خمینی و تعدادی از یاران ایشان ، قیام بزرگی را به دنبال داشت كه خود مبدأ تحولات بزرگی شد. قیام 15 خرداد سال  42 ش، مبدأ انقلاب اسلامی و سرآغاز تحولات نه تنها در ایران، بلكه در مناطق دیگری از جهان شد.

آن چه در ادامه می آید گزارشی است مطبوعاتی از روی دادهای 15 خرداد 1342 تا 21 خرداد همین سال ؛ شاید گفته شود كه مطبوعات در این برهه دچار سانسور بوده و نمی توانستند حقایق را باز نشر دهند ولی سخن در این نوشتار آن است كه آن چه در مطبوعات آن برهه گزارش شده نیز اذعانی است به این واقعیت كه رژیم پهلوی بدون هیچ رحم و مروتی مردم به پا خواسته را سركوب كرده بود و میزان شهدا و زخمی های این قیام در صفحات اول روزنامه فراوان گزارش شده بود .

نكات دیگری نیز در این گزارشات مطبوعاتی وجود دارد كه مطالعه آن ها خالی از لطف نیست نخست آن كه از سویی مطبوعات و مقامات در سخنرانی های خود از رای اكثریت 99 درصدی مردم به اصلاحات مد نظر شاه در بهمن ماه سال 41 سخن می گفتند و از سویی دیگر در صفحات اول روزنامه های بعد از 15 خرداد از فریب خوردگان بی شماری خبر می دادند كه با اصلاحات مد نظر شاه مخالفند آیا می توان پذیرفت كه تنها یك درصد مردم با این اصلاحات مخالف بوده اند و تنها این یك درصد شاه را به این تكاپو واداشته بود كه با تمام توان به سركوبی انقلاب مردم بپردازد ؟!

نكته قابل توجه دیگر آن كه رژیم طاغوت در این برهه بدون هیچ گونه رو دربایستی از حمایت قدرت های شرق و غرب و حتی مستبدین منطقه از خود در برابر انقلابیون گزارشات مبسوطی تهیه كرده و در اختیار روزنامه ها قرار می دادند ، افتخار به حمایت قدرت های شرق و غرب از شوروی گرفته تا آمریكا و انگلیس از شاه در برابر مردم نكته ای است كه كمتر بدان پرداخته شده است و هر چند شاه تلاش داشت و در سخنرانی های وی و اسدالله علم نوكر خانه زاد پهلوی به عیان دیده می شود كه اثبات كند انقلابیون از خارج تغذیه می شوند ولی حمایت مطبوعات شرق و غرب از شاه در برابر انقلابیون و مرتجع خواندن مردم ایران همه بافته های شاه را پنبه می كند .

و نكته دیگر آن كه قیام 15 خرداد همزمان با تهران در شهرهای بزرگ دیگر كشور از مشهد گرفته تا شیراز و ...آغاز و تداوم یافت ، رژیم برای انحراف افكار عمومی نهایت تلاش خود را مصروف این ساخت تا حركت های هم عرض و احیانا مخالف رژیم كه اهداف غیر اسلامی و یا شخصی دیگری داشتند را علم كرده و با سركوب این حركت ها آن را به قیام 15 خرداد منتسب سازد . سركوب شخصی به نام عبدالله ضرغام پور را باید در این راستا تحلیل و ارزیابی كرد .  

وقایع 15 خرداد 1342

 

قیام 15 خرداد؛ تظاهرات در خیابان های تهران ممنوع شد / امام خمینی (ره) بازداشت شد

روزنامه اطلاعات در شماره امروز خود برای قیام 15 خرداد تیترها و سوتیترهای زیر را برگزید ؛

  • به موجب اعلامیه شهربانی كل كشور به دنبال دادن شعارهای سیاسی به وسیله بعضی دستجات ؛ تظاهرات در خیابان های تهران ممنوع شد .
  • در اعلامیه شهربانی گفته شده كه دستجات عزاداری مبدل به دستجات سیاسی شده است .
  • قوای انتظامی از حركت دستجاتی كه شعار سیاسی می دادند جلوگگیری نمود .
  • بعضی از جمعیت ها شعارهای سیاسی مخالف اصلاحات ارضی داده اند .
  • اعلامیه آیت الله میلانی و آیت الله طباطبایی قمی در مشهد ؛ حضرت آیت الله میلانی و آیت الله طباطبایی قمی مردم را به آرامش و رعایت نظم دعوت كرده اند .
  • اظهارات تیمسار سرلشكر پاكروان معاون نخست وزیر و رئیس سازمان امنیت پیرامون حوادث امروز ؛ آیت الله خمینی و آیت الله قمی دستگیر شدند .

توضیحات شاه درباره اصلاحات ارضی در روزنامه لایف

شاه در مقاله ای در مجله معروف لایف چاپ آمریكا كه پنجمین قسمت آن امروز در روزنامه اطلاعات منتشر شد نوشت : اساس اقدامات ما برای این است كه نه فقط رژیم پوسیده و كهنه ارباب و رعیتی خاتمه بدهیم بلكه 75 درصد از جمعیت مملكت را كه جمعیت روستایی كشور است از یك طرف واقعا آزاد كنیم و از طرف دیگر به وسیله كوئرپراتیوهایی كه ایشان خودشان در آن ها شركت می كنند حس اشتراك مساعی زیادتری در آن ها پیدا شود و در عین حال چون مالك زمین می شوند با كار و فعالیت بیشتری سطح زندگی و درآمدشان را چند برابر گذشته بالا ببرند.

در ادامه مقاله شاه آمده است : البته كارهای دیگری مثل ملی شدن جنگل ها و تامین پشتوانه اصلاحات ارضی و از بین بردن اساس اشكالاتی كه انتخابات آزاد را در مملكت مشكل می ساخت و بالاخره ایجاد سپاه دانش كه به خواست خداوند ننگ و بلای بی سوادی را از مملكت ما ریشه كن خواهد ساخت از مواد دیگر این اصلاحات اساسی بود .

وی در عین حال گفت : ملت ایران با غریزه فطری و قدرت تشخیص خود دریافت كه برنامه ای كه من بدو عرضه كردم یك برنامه صد در صد ملی و متضمن سعادت اكثریت قریب به اتفاق مردم ایران است و هیچ رنگ و بوی نفوذ خارجی را ندارد . برنامه ای است كه او را هم از خطرات قوای مخرب سرخ و هم از ارتجاع سیاه محفوظ خواهد داشت .

شاه افزوده است : ملت ایران در این مورد یك تنه با این دو قوه ای كه یك اتحاد نامقدس با هم تشكیل داده بودند به صورتی قهرمانانه مبارزه كرد و آن ها را در هم شكست .رك اطلاعات ، 15 خرداد 1342 ، صفحات 1 و 13(1)

وزیر كشور: مخالفین اصلاحات ارضی به شدت مجازات خواهند شد

روز گذشته پیراسته وزیر كشور به اتفاق دكتر خطیبی مدیر عامل جمعیت شیر و خورشید سرخ و مدیر كل فنی وزارت كشور و رئیس قسمت عمران سازمان برنامه و بودجه وارد تبریز شدند .

پیراسته در جمع اقشار مختلف مردم درباره اصلاحات ارضی گفت : اصلاحات ارضی نوعی حمایت از كشاورز است و هر كس اعم از كشاورز یا مالك عمده و خرده مالك بخواهد در اجرای قانون اصلاحات ارضی كارشكنی كند به شدیدترین وجهی تنبیه خواهد شد.رك اطلاعات ، 15 خرداد 1342 ، صفحه 15

آمریكا آرد به ایران می فرستد

دولت آمریكا به زودی از محل برنامه خواربار برای صلح مقدار 60 هزار تن آرد برای تامین تغذیه 625 هزار نفر در مدت هشت ماه آینده كه گرفتار خشكسالی شده اند به ایران خواهد فرستاد.

منطقه ای كه بیشتر دچار خشكسالی شده از مرز افغانستان شروع شده و تا خلیج فارس امتداد دارد.رك اطلاعات ، 15 خرداد 1342 ، صفحه 15(2)

اعلام وفاداری روحانیون درباری به شاه

وزیر كشور كه به كردستان رفته است با گروهی از روحانیون كرد در سالن استانداری دیدار كرد .

آقایان ملا محمد صدیق مجتهدی و حبیب الله امام مردوخ امام جمعه سنندج (3) مطالبی دائر به آمادگی اهالی كردستان در راه خدمت به شاه و میهن و فداكاری و از جان گذشتگی در راه اجرای لوایح شش ماده ای شاه ایراد و اضافه كردند « ما روحانیون كردستان با دل و جان برای اجرای اوامر شاهانه كه خیر و صلاح ملت ایران در آن هست كوشا هستیم »رك اطلاعات ، 15 خرداد 1342 ، صفحه 10

بانك سپه گزارش داد : تعداد روز افزون بیكاران نشانه بحران اقتصادی

بانك سپه در گزارش سالانه خود درباره وضع اقتصادی كشور در سال 1341 نوشت : با آن كه دولت با اتخاذ تدابیر مختلف توانست از حدت و شدت بحران اقتصادی كشور بكاهد معهذا بسیاری از آثار و شواهد آن هنوز باقی است به طور مثال می توان تعداد روز افزون بیكاران را كه قربانی بحران سابق هستند نام برد .

در گزارش بانك سپه درباره بودجه سال 1341 این طور نوشته شده كه بودجه سال 1341 مراحل مختلفی را گذراند و با این كه اصولا بودجه باید قبل از سال مالی تصویب شود در 30 تیر ماه 1341 تصویب گردید . در طرح بودجه های قبل از این تاریخ كسر بودجه 260 میلیون تومان بود كه برای اصلاح آن اصطلاح تازه ای به نام بودجه هسته ای و غیر هسته ای به وجود آمد . منظور از بودجه هسته ای اعتبارات مستمر وزارت خانه ها وسازمان های دولتی و بودجه غیر هسته ای اضافاتی بود كه لزوم پرداخت آن می بایستی به تصویب دولت برسد و در آمدهای احتمالی برای انجام آن اختصاص یابد . رك اطلاعات ، 15 خرداد 1342 ، صفحه 8

 

پی نوشت ها

 

پی نوشت ها

1.ادعای شاه مبنی بر این كه اصلاحات ارضی وی رنگ و بوی نفوذ خارجی ندارد در حالی است كه منابع تاریخی حتی مرتبط با رژیم شاه نیز به این موضوع معترف هستند كه این اصلاحات از سوی آمریكا به شاه دیكته شده بود . در ابتدای دهه 1960 میلادی ضرورت یك تجدید نظر اساسی در سیاست های امریكا در برخورد با كشورهای تحت سلطه به شدت احساس می‌شد. زیرا حكومتهای دست نشانده امریكا با خطر انقلاب های مردمی مواجه‌ بودند. جان فیتزجرالد كندی، كاندیدای حزب دمكرات برای ریاست جمهوری، نظرات ویژه‌ای را مطرح كرد. این نظرات پس از انتخاب او به ریاست جمهوری، اساس سیاستهای امریكا قرار گرفت.

هدف سیاست های جدید، در كشورهای تحت سلطه، اجرای اصلاحات از بالا به پایین به منظور جلوگیری از انقلاب قهرآمیز توده‌ها و ایجاد مانع در راه توسعه نفوذ اتحاد شوروی بود كه باعنوان «اتحاد برای پیشرفت» مطرح و به دست اجرا سپرده شد.

این برنامه ابتدا برای امریكای لاتین و با هدف جلوگیری از ایجاد «كوبا»های دیگر طراحی شده بود. طرح «اتحاد برای پیشرفت» متضمن تقسیم اراضی بین كشاورزان و توسعه و بهداشت و آموزش و اعطای خدمات رفاهی به مردمان فرودست بود. این طرح بعدها در دیگر كشورهای تحت سلطه نظیر ایران ـ‌كه با خطر رادیكالیزه شدن حركت‌های مردمی روبرو بودند ـ اجرا شد.

«سیاست‌های جدید به دلیل شكست سیاست‌های سركوبگرانه و نظامی‌گری امریكا و افزایش فاصله طبقاتی و نفرت روز‌افزون از آن كشور به مثابه علت‌العلل بدبختی‌‌ها و نابسامانی‌ها در كشورهای تحت سلطه اتخاذ شده بود.».

استقرار دولتهای غیر نظامی دست نشانده در چهارچوب دمكراسی‌های هدایت شده، برگزاری «انتخابات كنترل شده» و ایجاد «فضای باز سیاسی» خطوط اصلی اقدامات سیاسی دولت جان.اف.كندی بود.

جان. اف. كندی پس از استقرار در كاخ سفید، طرح و برنامه‌های ویژه‌ای را كه برای ایران تدوین كرده بود، به شاه ابلاغ كرد و برای اجرای آن پافشاری و اصرار ورزید. این برنامه كه به طرح «روستو ـ كندی» در جهان شهرت یافت، بعدها با نام «انقلاب سفید» در ایران اجرا شد.

طراح این برنامه «والتر ویتمن روستو» نام داشت. او كه در سال 1916 در یك خانواده یهودی به دنیا آ‌مده بود، در شمار جامعه‌شناسان نامدار جهان قرار داشت و سالها به عنوان مشاور جان‌كندی فعالیت كرد. روستو در زمان جان كندی یك سلسله رفورم‌‌های اقتصادی و طرحهای اصلاحات ارضی را برای اجرا در كشورهای امریكای لاتین و خاورمیانه و آسیای جنوب شرقی طراحی كرد. او تئوری‌های خود را در سال 1960 برابر با سال 1339 در كتابی با نام «مراحل توسعه اقتصادی؛ یك مانیفست غیر كمونیستی» انتشار داد.

به طور كلی باید گفت دولت آمریكا با انجام اصلاحات، به ویژه اصلاحات ارضی سعی داشت تا روابط اجتماعی و پایگاه اقتصادی شبكه سنتی روستاها را زیر و رو كند و از نظر سیاسی به دنبال این هدف بود كه اولاً پایگاه و نفوذ طبقه ملاك و زمین‌دار را از میان بردارد و ثانیاً ابتكار عمل را از دست مخالفین خارج كند. امریكا همچنین قصد داشت تا حركت سرمایه را از بخش سنتی كشاورزی به بخش شهرنشین و صنعتی تشویق نماید و نهاد دولت را به صورت مركز بی‌رقیب انباشت سرمایه درآورد.

پیروزی جان فیتز جرالد كندی، موفقیت علی امینی را در پی داشت. زیرا وی از زمانی كه به عنوان سناتور ایالت «ماساچوست» فعالیت داشت، از دوستان علی امینی و در شمار هواداران زمامداری او بود. براساس طرح و برنامه‌ای كه مشاوران كندی تدوین كرده بودند، قرار بود علی امینی به عنوان مجری اصلاحات ظاهری مورد نظر كندی، عهده‌دار مقام نخست‌وزیری ایران باشد. بر این اساس دولتمردان امریكایی مجدداً از شاه خواستند تا علی امینی را به نخست‌وزیری منصوب كند و راه را برای اجرای اصلاحات مورد نظر امریكا هموار سازد.

محمد‌رضا پهلوی كه به اتكای قدرت ساواك و حمایت پاره‌ای از محافل قدرت وابسته به بیگانگان تمایلی به پذیرش این درخواست نداشت و به انحاء مختلف و با به كارگیری تمهیدات گوناگون، در مقابل این خواستة امریكا مقاومت می‌كرد. اما فشار قاطعانة دیپلماسی امریكا او را به خود ‌آورد و به او فهماند كه بدون جلب رضایت مقامات امریكایی ـ كه با اجرای كودتای 28 مرداد وی را به سلطنت برگردانده بودند ـ ماندگاری در موضع قدرت و ادامة فرمانروایی و حفظ تاج و تخت برایش غیر ممكن است. به ویژه اینكه این بار نحوه عمل كارگزاران امریكا با دفعات قبل تفاوت داشت. این بار مقامات كاخ سفید به پیامهای شفاهی اكتفا نكردند و خود رأساً و با صراحت دكتر علی امینی را ـ‌كه وفاداری‌اش به امریكا در جریان تنظیم و عقد قرارداد كنسرسیوم به اثبات رسیده بود ـ را به عنوان كاندیدای مورد نظر امریكا برای احراز مقام نخست‌وزیری ایران و اجرای برنامه‌های اصلاحی جان كندی معرفی كردند و محمد‌رضا پهلوی را برای اجرای این امر در فشار و تنگنا گذاشتند، حتی او را به كودتا و فروپاشی رژیم شاهنشاهی در ایران تهدید نمودند: «... دولت آمریكا تردید و دودلی سالهای 1332 ـ 1339 را كنار گذاشت و با قاطعیت وارد گود شد و به محمد‌رضا پهلوی فشار آورد كه هر چه سریع‌تر علی امینی را با اختیارات كامل به نخست‌وزیری منصوب كند. شدت فشار امریكا به حدی بودكه ظاهراًَ در مسافرت زمستانی سال 1339 او به سوئیس به وی اعلام شد كه اگر با خواست جدید امریكا موافقت نكند، با سقوط سلطنت و ریاست جمهوری امینی مواجه خواهد شد...»  رك مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد دوم، ص 306.

در همین زمان، امریكا برای نشان دادن عزم خود در پشتیبانی از علی امینی و تهدید بیشتر محمد‌رضا پهلوی، برخی مجامع وابسته به خود را واداشت تا اعلامیه‌هایی در حمایت از ریاست جمهوری علی امینی انتشار دهند.

البته شاه و مسئولین سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی بر این نكته وقوف داشتند كه اینگونه اعلامیه‌ها از سوی محافل و مجامع وابسته به سازمان «سیا» و در تیراژی فوق‌العاده محدود انتشار می‌یابد و هدف از اینگونه اقدامات تنها ایراد فشار به شاه و رژیم است، و الا تهیه و توزیع چنین اعلامیه‌هایی در شرایط دیكتاتوری بعد از 28 مرداد می‌توانست عده زیادی را اسیر شكنجه و زندان و مجازاتهای سنگین كند كه بی‌شك و قبل از همه دكتر امینی، كاندیدای مورد حمایت آنها طعم این مجازات را می‌چشید.

از دیگر اقدامات امریكا برای واداشتن شاه به انتصاب امینی، بهره برداری از وضع ناگوار مالی ایران بود. كندی با درك این وضعیت، نخست‌وزیری علی امینی را به عنوان پیش‌ شرط اصلی و اولیه كمك مالی به ایران معین نموده و پیشنهاد كرده بود كه در صورت صدور فرمان نخست‌وزیری علی امینی، وام 35 میلیون دلاری مورد تقاضای ایران را در اختیار رژیم پهلوی می‌گذارد.

آرمین مایر، سفیر كبیر وقت امریكا در ایران، بعدها صحت این مسئله را تأیید كرد: «واشنگتن، خبرگزاری پارس ـ سفیر سابق امریكا در ایران افشا كرد كه جان. اف. كندی رئیس جمهوری پیشین امریكا در ازای پرداخت یك وام 35 میلیون دلاری خواستار انتصاب علی امینی شده بود... آرمین مایر قبلاً سفیر امریكا در ایران و سپس ژاپن بوده است... ایران خواستار یك وام 35 میلیون دلاری شده بود تا كسری موازنه پرداخت‌های خود را جبران كند. مشاوران كندی درخواست ایران را مطالعه كردند و در چهارچوب یك برنامه پیشنهاد شد كه شخص بخصوصی به سمت نخست وزیر ایران منصوب شود... شخص بخصوصی كه در ماجرای مذكور مطرح شد، علی امینی بود كه پیش از نخست‌وزیر سمت سفیر ایران در واشنگتن را بر عهده داشت و از نزدیكان كندی‌ها به شمار می‌رفت...» رك روزنامه آیندگان، مورخ 30/7/1356.

آرمین مایر كه طی سالهای 1965 تا 1969 سفیر كبیر امریكا در ایران بود. در یك گفتگوی دیگر نیز به همین موضوع اشاره می‌كند: «دولت كندی سخت نگران اوضاع ایران بود و لزوم اقدامات فوری را تأكید می‌كرد. ترس اضمحلال ایران در میان بود. گروهی می‌گفتند كشور ایران با سابقه تاریخی حدود 2500 ساله‌اش باید پایدار بماند. ولی بیشتر سیاستگران بر این اعتقاد بودند كه ایران در شرف نابودی است؛ مگر آنكه ایالات متحده اقدام فوری و مؤثری به عمل آورد. سرانجام نتیجه مذاكرات ما به اینجا رسید كه به سفیرمان توصیه كنیم كه به ازای واگذرای سی و پنج میلیون دلار كمك به ایران برنامه پیشرفت و توسعه مورد نظر واشنگتن انجام شود و همچنین علی امینی ، كاندیدای ما كه برای اجرای رفورم پیشنهاد شده، شایستگی كافی دارد به عنوان نخست‌وزیر معرفی گردد.» رك نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، جلد اول، ص 174. برای مطالعه بیشتر در این زمینه رك نیمه پنهان، دفتر پژوهشهای مؤسسه كیهان، جلد 3، 1381

سرانجام شاه در برابر خواست آمریكا سر تسلیم فرود می آورد ولی ناكار‌ آمدی دولت امینی و عدم تواناییش در انجام اصلاحات مورد نظر آمریكا در ایران به همراه قول مساعد شاه به این دولت مبنی بر عهده گرفتن اجرای برنامه‌‌های اصلاحی مورد نظر آمریكا باعث ایجاد چرخشی در سیاست خارجی آمریكا در قبال ایران گردید، این دولت سیاست جدیدش در قبال ایران را بر مبنای حمایت از دیكتاتور قرار داد. به همین منظور بر روی اسدالله علم به عنوان فردی مطیع، مجرب و در عین حال سخت‌گیر و سركوب‌گر در مواقع لازم، برای تصدی نخست‌وزیری توافق شد.

اهداف و برنامه‌های دولت علم كه قبلاً مشخص شده بود عبارت بود از: انجام اصلاحات موردنظر آمریكا، هموارسازی راه دیكتاتوری محمدرضا شاه و سركوب مخالفین احتمالی.

چنان چه روشن شد ادعای شاه مبنی بر این كه « برنامه ملی ایران رنگ و بوی نفوذ خارجی ندارد » نه تنها درست نبوده بلكه اساس و ریشه به اصطلاح انقلاب سفید شاه خواست آمریكا بوده است .

2- اولین اصل از اصول انقلاب سفید لغو نظام ارباب و رعیتی است. قبل از اجرای این اصل، نظام سنتی ارباب رعیتی در ایران برقرار بود. «هر منطقه روستایی دارای یك یا دو مالك یا زمین‌دار بزرگ بود كه مردم فقیر را برای كار در زمین‌های كشاورزی خود به خدمت می‌گرفتند؛ اما بعد از اجرای این سیاست این مالكان از زمین‌های خود محروم شدند و اصلاحات ارضی روابط اجتماعی سنتی را از بین برد. مردم فقیر صاحب زمین گشتند اما امكانات لازم برای كشت را در اختیار نداشتند؛ بنابراین زمین‌های خود را فروخته و به شهرها برای یافتن شغل مناسب مهاجرت كردند

هالیدی معتقد است انقلاب سفید واكنش به اجرای درخواست كندی بود. او بیان می‌كند: «اصلاحات ارضی به عنوان برنامه از بالا به پایین، نفوذ سازمان‌های دولتی، انتقال قدرت از مالكان بزرگ به بروكرات‌های شهری را تقویت و در مقابل روستاییان و دهقانان ایرانی را تضعیف كرد» و در نهایت به تخریب تظام كشاورزی سنتی منجر شد.

در نظام سنتی به دلیل وسعت زیاد و یكپارچه بودن زمین زیر كشت بازدهی و بهره‌وری بالا بود؛ در‌حالی‌كه بعد از اصلاحات سهم زمینی كه هر روستایی دریافت كرد بسیار ناچیز بود. «زمین زیركشت بیش از 40 درصد از زارعان، از دو هكتار تجاوز نمی‌كرد؛ در‌حالی‌كه متوسط زمین برای امرار معاش یك خانواده روستایی غیر از مناطق شمالی ایران حدود 10 هكتار است.»

این اصلاحات روستاییان فقیر را صاحب زمین نمود؛ اما مشكلات جدیدی را ایجاد كرد. «یكی از مشكلات اصلی روستاییان تأمین آب برای زمین‌های تقسیم شده بود. در طی اصلاحات ارضی، معمولاً به مالكیت قنات‌ها توسط اربابان و مالكان خدشه‌ای وارد نشد. بنابراین زارعان مجبور بودند كه برای تأمین آب مورد نیاز زمین‌ها، آب بخرند كه در این زمینه با مشكلات فراوانی مواجه بودند.»

«تا پایان اجرای مراحل سه گانه‌ی اصلاحات ارضی در سال 1351، مجموعاً 33‌درصد خانواده‌های روستایی صاحب زمین شدند و چون از پیش هم 25‌درصد خرده مالك بودند به این ترتیب، پس از اصلاحات ارضی 58‌درصد خانواده‌های روستایی ایران در زمره خرده مالكان قرار گرفتند. ولی با این حال هنوز 9 میلیون هكتار یعنی 40 درصد زمین‌های زراعی كشور، در اختیار مالكان بزرگ قرار داشت و آن‌ها توانستند به عناوین مختلف، از جمله به بهانه كشت مكانیزه یا با نفوذ و رشوه‌دهی این زمین‌ها را از شمول قانون اصلاحات ارضی بركنار بدارند.»

در یك كلام اصلاحات ارضی نه تنها وضعیت روستاییان را بهبود نبخشید بلكه باعث بیكاری كشاورزان و فروش زمین به مالكان و صاحبان واحدهای كشت و صنعت شد.

 بدین‌سان با ارزیابی سیاست‌های توسعه روستایی در دوره مذكور متوجه می‌شویم كه این سیاست‌ها بدون توجه به زمینه‌ی داخلی و بومی روستاها در ایران تدوین شدند. این سیاست‌ها در جهت شبه‌مدرنیزاسیون و شباهت با غرب مورد نظر شاه و در قالب «انقلاب سفید» و«اصلاحات ارضی» ارائه شد و به كلی نظام سنتی ارباب رعیتی را كه سالیان دراز در ایران اجرا می‌شد، برهم زد كه نتایج آن از بین رفتن كشاورزی سنتی، كاهش محصولات كشاورزی، بیكاری كشاورزان، فروش زمین‌های كشاورزی به مالكان، افزایش وابستگی به واردات محصولات كشاورزی در روستاها بود.

نتایج سیاست‌های ناكارآمد توسعه روستایی به مناطق شهری سرریز كرد. این مشكلات در شهرها به صورت افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها، افزایش حاشیه‌نشینی و زاغه‌نشینی و رواج فرهنگ مصرف‌گرایی در نتیجه ورود كالاهای خارجی نمایان شد. رك طرح جان اف كندی برای روستاهای ایران ، برهان ، 6 دی ماه 13933 ، نكته دیگر این كه « زیانبارترین پیامد اصلاحات ارضی در تولید گندم و جو بود. در حالی كه ایران سالانه 77 میلیون تن گندم و جو تولید می كرد، سطح تولید بعد از اصلاحات ارضی به 4 میلیون تن تقلیل یافت و گندم های آمریكایی كمبود تولید داخلی گندم را جبران كرد.»

3- حبیب الله امام مردوخ امام جمعه وقت سنندج بعد از فوت پدر خود در سال 1311 با تقاضای مشار الدوله حاكم وقت كردستان و به فرمان رضا شاه به سمت امام جمعه كردستان منصوب و مدت 47 سال در این سمت حافظ منافع رژیم شاه در منطقه گردید . او وحدت مردم كردستان را در راستای منافع رژیم شاه و برای این كه آشوب و یا اغتشاشی در منطقه به ویژه سنندج علیه رژیم صورت نگیرد حفظ كرد ولی پس از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی این وحدت كه در راستای تمامیت ارضی كشور قلمداد و تفسیر می شد در هم شكست و آنان كه تا دیروز كردستان را زیر پرچم ایران و در یك كلام شاه می خواستند این بار ندای خودمختاری سر دادند .  حبیب الله امام مردوخ همچنین مدتی با حفظ سمت امامت جمعه به سمت رئیس انجمن شهر سنندج و ریاست شیر و خورشید سرخ كردستان انتخاب شد . وی همچنین برای چهار دوره از سوی مناطق پاوه و نوسود راهی مجلس شورای ملی گردید و كیست كه نداند در این برهه انتخابات مجلس شورای ملی چگونه صورت می گرفت و نمایندگان چگونه از سوی رژیم و بنا به وفاداری آن ها به حكومت راهی مجلس می شدند ؟! وی تا سال 1357 امامت جمعه سنندج را رها نكرد و با وقوع انقلاب اسلامی از این سمت كناره گیری كرده و گوشه نشینی اختیار نمود ! وی به تاریخ سی ام خردادماه سال 1380 در بیمارستان توحید سنندج از دنیا رفت .


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات