پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از مخاطبانِ بخش «شما بپرسید» سوال خود را درباره یکی از مهمترین پروندههای دهه 70 اینگونه مطرح کرده است: «پرسش من درباره فیلمهای بازجویی منتسب به وزارت اطلاعات از همسر سعید امامی و همکارانش است که بعد از قتلهای زنجیرهای در اینترنت پخش شد. میخواستم بدانم اولا این فیلمها صحت دارد یا خیر؟ و ثانیا واکنش مسئولان مربوطه به آن موضوع چه بود؟»
پاسخ این سوال را میتوان در «توضيحنامه»ای که حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان در تیرماه 1378 مرقوم نمود پیدا کرد. در بخشی از کتاب «هشت سال بحرانآفرینی اصلاحطلبان» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است در این رابطه میخوانیم:
در تیرماه 1378، کمی بعد از مرگ سعید امامی، حجتالاسلام روحالله حسينيان طی «توضيحنامه»اي به افشاگری درباره این پرونده پرداخت. او در این افشاگری، از شكنجهي همسر سعيد امامي توسط بازجوهايي كه از سوي سعيد حجاريان بودند، سخن ميگويد و بر اطلاع خاتمي از جريان شكنجه، قبل از كشف آن، تأكيد ميکند:
«درمورد جريان شكنجه اينگونه نبود كه آقاي خاتمي خبر نداشته باشد. متأسفم كه آقاي خاتمي انكار ميكند. بنده به يكي از وزراء بارها گفتم كه چرا جريان شكنجه را به آقاي خاتمي نميگويد؟ گفت: گفتهام. ماجراي كشف شدن جريان شكنجه در رمضان سال گذشته بود كه يك نفر از پزشكان بيمارستان بقيهالله سپاه كه خانم او هم در وزارت اطلاعات بوده است براي آقاي يونسي خبر آورد كه يك خانم و يك آقايي از متهمين پرونده در حال مرگ هستند و خيلي التماس ميكنند كه يك نفر با اينها صحبت كند. آقاي يونسي نمايندهاي فرستاد كه او را راه ندادند تا اينكه جريان به دفتر مقاممعظم رهبري رسيد. از طرف دفتر با آقاي هاشميشاهرودي تماس گرفتند و ايشان آقاي مروي را فرستاد براي تحقيق و ديدند كه يكي از آنها همسر سعيد امامي است. اينها در حال مرگ بودند و كليههايشان از شدت شكنجه از كار افتاده بود. آقاي مروي ميگفت استخوان كف پاهاي همسر سعيد امامي بيرون زده بود. يعني شكنجه چيزي نبوده است كه آقاي خاتمي بخواهد انكار كند. اين جريان كشانده شد به هيئت سه نفري كه رفتند پرونده را رسيدگي كردند و مشخص شد همه چيز دروغ بوده است. در سؤالهايي كه از متهمين ميكردند دنبال قتلها نبودند بلكه دنبال چيز ديگري بودهاند».
پس از آنكه انحراف هدفدار در مسير پروندهي قتلهاي زنجيرهاي (همانطور كه قبلتر حسينيان از چنين فاجعهاي خبر داده بود) بهدست بازجوهاي انتخاب شده از سوي سعيد حجاريان كشف ميگردد، خاتمي از طريق يكي از وزرايش براي حسينيان پيام ميفرستد و از او تمنا ميكند كه از ماجراي كشف شده سخن نگويد و به افشاگري نپردازد: «مهمتر از اينها پيامي بود كه ايشان (خاتمي) پس از كشف شدن جريان شكنجه در حضور سي نفر براي من فرستاد. از جمله شاهدان اين جلسه آقاي زرگر، آقاي رامنديها از قضات ديوان عاليكشور، آقاي راجي از قضات دادگاه تجديدنظر بودند. در آن جلسه، وزيري آمد و از قول آقاي خاتمي گفت: آقاي خاتمي به شما سلام رسانده و از شما خواهش كرده است كه درمورد اين جريان شما مصاحبه نكنيد. من هم از طرف مقابل، از روزنامهها ميخواهم فتيله را پايين بكشند، خودم پرونده را جمع و جورش ميكنم. اگر آقاي خاتمي كارهاي نبود چطور ميتوانست پرونده را جمع و جورش كند؟ اگر واقعاً ايشان نقش نداشتند چرا پيغام دادند؟ به همين خاطر است كه اينها جرأت نميكنند با من مناظره كنند».
برای کسب اطلاعات بیشتر در این رابطه، میتوانید کتاب «هشت سال بحرانآفرینی اصلاحطلبان» را مطالعه کنید.