پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی؛ شورای امنیت سازمان ملل از ابتدای تجاور علنی رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران 8 قطعنامه صادر كرد كه 7 قطعنامه توسط ایران رد شد و در نهایت پس از یك سال قطعنامه 598 در 27 تیرماه 1367 از سوی ایران پذیرفته شد و دو روز بعد نیز به تصویب نهایی رسید.
در پی اعلام قبول قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، امام خمینی(ره) طی پیامی به تشریح سیاست جمهوری اسلامی در قبال جنگ تحمیلی و دلایل پذیرش قطعنامه پرداختند. در بخشی از این پیام آمده بود:
« در مورد قبول قطعنامه كه حقیقتاً مسئلۀ بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوۀ دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم؛ ولی به واسطۀ حوادث و عواملی كه از ذكر آن فعلاً خودداری می كنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی كارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای كشور، كه من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع كنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم. و خدا می داند كه اگر نبود انگیزهای كه همۀ ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست كه همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.
من در اینجا از همۀ فرزندان عزیزم در جبهه های آتش و خون كه از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و كوشش نموده اند، تشكر و قدردانی می كنم. و همۀ ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت می كنم. در آینده ممكن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند كه ثمرۀ خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند و نمی دانند كسی كه فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه ای وارد نمی سازد...
...خداوندا، این دفتر و كتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مكن. خداوندا، كشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده های معظم شهدا! و بدا به حال من كه هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر كشیده ام، و در برابر عظمت و فداكاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می كنم. و بدا به حال آنانی كه در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایی كه از كنار این معركۀ بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساكت و بی تفاوت و یا انتقاد كننده و پرخاشگر گذشتند!
آری، دیروز روز امتحان الهی بود كه گذشت. و فردا امتحان دیگری است كه پیش می آید. و همۀ ما نیز روز محاسبۀ بزرگتری را در پیش رو داریم. آنهایی كه در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تكلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور كرده اند مطمئن باشند كه از معاملۀ با خدا طفره رفته اند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگی كرده اند كه حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبۀ حق خواهند كشید. كه من مجدداً به همۀ مردم و مسئولین عرض می كنم كه حساب اینگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند این مدعیان بی هنر امروز و قاعدین كوته نظر دیروز به صحنه ها برگردند.
من در میان شما باشم و یا نباشم به همۀ شما وصیت و سفارش می كنم كه نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشكسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمرۀ خود به فراموشی سپرده شوند.
*** در هر شرایطی باید بنیۀ دفاعی كشور در بهترین وضعیت باشد ***
اكیداً به ملت عزیز ایران سفارش می كنم كه هوشیار و مراقب باشید، قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حل مسئلۀ جنگ نیست. با اعلام این تصمیم، حربۀ تبلیغات جهانخواران علیه ما كند شده است؛ ولی دورنمای حوادث را نمی توان به طور قطع و جدی پیش بینی نمود. و هنوز دشمن از شرارتها دست برنداشته است؛ و چه بسا با بهانه جوییها به همان شیوه های تجاوزگرانۀ خود ادامه دهد. ما باید برای دفع تجاوز احتمالی دشمن آماده و مهیا باشیم. و ملت ما هم نباید فعلاً مسئله را تمام شده بداند. البته ما رسماً اعلام می كنیم كه هدف ما تاكتیك جدید در ادامۀ جنگ نیست. چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه ها حملات خود را دنبال كنند. نیروهای نظامی ما هرگز نباید از كیْد و مكر دشمنان غافل بمانند. در هر شرایطی باید بنیۀ دفاعی كشور در بهترین وضعیت باشد.
مردم ما، كه در طول سالهای جنگ و مبارزه ابعاد كینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس كرده اند، باید خطر تهاجم جهان خواران در شیوه ها و شكلهای مختلف را جدیتر بدانند. و فعلاً چون گذشته تمامی نظامیان، اعم از ارتش و سپاه و بسیج در جبهه ها برای دفاع در برابر شیطنت استكبار و عراق به مأموریتهای خود ادامه دهند. در صورتی كه این مرحله از حادثۀ انقلاب را با همان شكل خاص و مقررات مربوط به خود پشت سر گذاردیم برای بعد از آن و سازندگی كشور و سیاست كل نظام و انقلاب تذكراتی دارم كه در وقت مناسب خواهم گفت. ولی در مقطع كنونی به طور جدّ از همۀ گویندگان و دست اندركاران و مسئولین كشور و مدیران رسانه ها و مطبوعات می خواهم كه خود را از معركه ها و معركه آفرینیها دور كنند؛ و مواظب باشند كه ناخودآگاه آلت دست افكار و اندیشه های تند نگردند؛ و با سعۀ صدر در كنار یكدیگر مترصد اوضاع دشمنان باشند.
در این روزها ممكن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها كنند. هر چند این مسئله به خودی خود یك ارزش بسیار زیباست، اما اكنون وقت پرداختن به آن نیست. چه بسا آنهایی كه تا دیروز در برابر این نظام جبهه گیری كرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حكومت جمهوری اسلامی ایران از صلح و صلح طلبی به ظاهر دم می زدند، امروز نیز با همان هدف سخنان فریبندۀ دیگری را مطرح نمایند؛ و جیره خواران استكبار، همانها كه تا دیروز در زیر نقاب دروغین صلح، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو كرده بودند، امروز طرفدار جنگ شوند. و ملیگراهای بی فرهنگ برای از بین بردن خون شهدای عزیز و نابودی عزت و افتخار مردم، تبلیغات مسموم خویش را آغاز نمایند. كه انشاءاللّه ملت عزیز ما با بصیرت و هوشیاری جواب همۀ فتنهها را خواهد داد.
*** قبول این مسئله [قطعنامه 598] برای من از زهر كشنده تر است ***
من باز می گویم كه قبول این مسئله برای من از زهر كشنده تر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. و نكته ای كه تذكر آن لازم است این است كه در قبول این قطعنامه فقط مسئولین كشور ایران به اتكای خود تصمیم گرفتهاند. و كسی و كشوری در این امر مداخله نداشته است.
***ما سر سازش با كفر را نداریم ***
مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می دانم. و شما می دانید كه من به شما عشق می ورزم؛ و شما را می شناسم؛ شما هم مرا می شناسید. در شرایط كنونی آنچه موجب امر شد تكلیف الهی ام بود. شما می دانید كه من با شما پیمان بسته بودم كه تا آخرین قطرۀ خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود؛ و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویی داشته ام با خدا معامله كرده ام. عزیزانم، شما می دانید كه تلاش كرده ام كه راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدّم ندارم. خداوندا، تو می دانی كه ما سر سازش با كفر را نداریم.
خداوندا، تو می دانی كه استكبار و امریكای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همۀ تكیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو كسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم كه كسی را بشناسیم. ما را یاری كن، كه تو بهترین یاری كنندگانی. خداوندا، تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیةاللّه ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ و رسیدن به خودت جبران فرما.
فرزندان انقلابی ام، ای كسانی كه لحظه ای حاضر نیستید كه از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید كه لحظه لحظۀ عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد. می دانم كه به شما سخت می گذرد؛ ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد؟ می دانم كه شهادت شیرینتر از عسل در پیش شماست؛ مگر برای این خادمتان اینگونه نیست؟ ولی تحمل كنید كه خدا با صابران است. بغض و كینۀ انقلابیتان را در سینه ها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید؛ و بدانید كه پیروزی از آن شماست. و تأكید می كنم كه گمان نكنید كه من در جریان كار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من می باشند. آنها را از این تصمیمی كه گرفته اند شماتت نكنید، كه برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است. كه انشاءاللّه خداوند همۀ ما را موفق به خدمت و رضایت خود فرماید...»