پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آبانماه 1346 محمدرضا پهلوی مراسم تاجگذاری ترتیب داد که میلیونها دلار از دسترنج مردم را صرف آن کرد. این نمایش پرهزینه كه مقدمهی یك مراسم شاهنشاهی همراه با ولخرجی بیشتر در چهار سال بعد بود (جشنهای 2500 ساله)، توسط «جرج بال» یكی از میهمانان به شكلی توصیف شده كه یادآور كلماتی است كه به وسیلهی بسیاری از اعضای روشنفكر طبقهی متوسط مورد استفاده قرار میگرفت:
«چه نمایش آبكی و مزخرفی. پسر یك سرهنگ قزاق ایرانی به عنوان امپراطور كشوری با درآمد سرانهی متوسط 250 دلار در سال نقش بازی میكند، در حالی كه لباس و سمبلهای استبداد باستانی را دربردارد. او مدعی است در مدرنیزه كردن ملتش به دستآوردهایی نایل آمده است.»[1]
هزینههای جشن تاجگذاری
به هر حال مراسم جشن تاجگذاری برگزار شد. روزنامهها با آب و تاب فراوان دربارهی وزن و ارزش تاجهایی كه شاه و فرح قرار بود بر سر بگذارند، قلمفرسایی كرده و نوشتند:
«... پی یر آرپل جواهرساز معروف فرانسوی كه در برابر جواهرات سلطنتی ایران شگفتزده و حیران مانده است تاجی از طلا و طلای سفید ساخته است كه در مركز آن150 قیرات زمرد، گذاشته شده و از دو زمرد 100 قیراتی برای تزئین جلو و عقب استفاده شده است. برای تزئین سایر قسمتهای تاج علیا حضرت از 499 قطعه برلیان، 36 قطعه یاقوت، 36 قطعه زمرد كوچك، 105 دانه مروارید استفاده گردیده است».[2]
«تاجی كه علیاحضرت فرح در روز جشن تاجگذاری بر سر خواهند گذاشت تقریباً 2 كیلو وزن دارد و جواهرات آن در میان طلا و طلای سفید كار گذاشته شده است. قیمت این تاج را بههیچوجه نمیتوان تخمین زد. این تاج میلیونها دلار ارزش دارد...»[3]
همچنین برای دكوراسیون خیابانهای تهران 700تن آهن و فولاد، 300 كیلومتر كابل و صدها هزار لامپ و چراغهای فلورسنت و مقادیر زیادی طرحهای پلاستیكی و آلمینیومی به كار رفته است.[4]
جشن تاجگذاری مخارج سنگین و كمرشكن بر ملت ایران تحمیل كرد و بار مشكلات و گرفتاریهای تودههای مستضعف را افزون ساخت. یكی از نشریههای برونمرزی، گوشهای از مخارج مراسم تاجگذاری را چنین ترسیم كرده بود: تاج ملكه با 1646 قطعه الماس، 14 میلیون دلار، پیراهن ملكه مزین به 000 / 40 قطعه الماس، وان حمام بلورین 000 / 75 دلار، مخارج درشكهای كه شاه با آن در موقع تاجگذاری آمد و رفت میكرد 000 / 150 دلار.[5]
وضعیت معیشتی مردم در هنگام تاجگذاری
این تبذیر و اسراف سرمایههاى ملى در حالى صورت مىگرفت که مردم ایران در اکثر شهرها و روستاها و حتى در پایتخت از اولین و سادهترین امکانات اولیه براى زندگى برخوردار نبودند و مشکلاتى از قبیل: نبود آب آشامیدنى، نبود برق، دارو، پزشک، امکانات درمانى، بیکارى، بهطور جدى مطرح بود. به چند نمونه از خبرهاى مندرج در جراید وابسته به رژیم پهلوى در زمان برگزارى جشن اشاره مىشود:
«بسیارى از خانههاى شمیران لولهکشى نشده و مردم به وسیله تانکر، آب مورد نیاز خود را تأمین مىکنند، اما این تانکرها نرخ معینى ندارند، یکى آب را تانکرى 18 تومان، دیگرى 15 تومان و دیگرى 12 تومان مىفروشد...»[6]
«اهالى خزانه قلعهمرغى ساکنین کوچههاى 25 و 26 از نظر آب آشامیدنى در مضیقه هستند و نوشتهاند با این که چند سال قبل از ما پول گرفتند که به ما آب بدهند ولى تا به حال خبرى از آب نشده است...»[7]
«در چهار کیلومترى شهرستان نطنز قریهاى وجود دارد به نام خضر، با هزار نفر سکنه، این دهکده فاقد آب آشامیدنى و زراعتى است و همچنین طبیب و دارو ندارد. اهالى حاضرند بین خودشان پول جمعآورى کنند و دولت هم کمک کند تا یک حلقه چاه در این قریه حفر شود و قریه از نیستى نجات پیدا کند.»[8]
«براى درمانگاه ناحیه زریندشت، 2 سال پیش یک باغ و ساختمان واگذار گردید و یک نفر پزشک نیز 9 ماه در آن کار کرد ولى پس از مدتى پزشک مزبور به دماوند منتقل گردید و درمانگاه بسته شد. تنها داروخانه محل نیز همان وقت تعطیل شد و امروز یک مسکن و یا پماد براى زخمها و از این قبیل در زریندشت پیدا نمىشود...»[9]
«... سرگردانى 38 زن و مرد و کودک ایرانى در مرز آلمان و چکسلواکى مقامات سه کشور را دچار نگرانى کرده است... دولت آلمان غربى به آنان اجازه ورود نمىدهد زیرا بیم آن دارد که آنان مىخواهند بهطور غیرقانونى مشغول کار شوند... این گروه در گاراژى در منطقه ممنوعه بین آلمان و چکسلواکى سکونت یافتهاند و از طرف صلیبسرخ آلمان غذا و مایحتاج دیگر برایشان فراهم مىشود... مسافرت این گروه 14 مرداد از ایران آغاز شد و تاکنون از کشورهاى ترکیه، بلغارستان، رومانى، یوگسلاوى و مجارستان عبور کردهاند. در میان این 38 نفر سه خانم حامله نیز هست که از جمعه گذشته تاکنون در مرز آلمان و چکسلواکى به سر مىبرند...»[10]
عکسالعمل امام خمینی و روحانیون
در این زمان امام خمینی به دلیل مخالفتهای آشکار و شدید با سیاستهای شاه و پس از حوادث نهضت خونین پانزدهم خرداد سال 1342در تبعید به سر میبردند اما همچنان تاثیر غیر قابل انکاری بر رویدادهای ایران داشتند.[11]
برگزاری جشن تاجگذاری، خشم محافل مذهبی را برانگیخت به طوری كه علمای حوزهی علمیهی قم اعلامیهای منتشر كردند تحت عنوان «عزایی به نام جشن» كه در بخشی از آن آمده بود:
«گستاخی را به حدی رساندهاند كه مراجع تقلید و علمای اعلام و ائمهی جماعات و به طور كلی قشر مذهبی را كه اكثریت نزدیك به تمام ملت را تشكیل میدهند برای همكاری در جشن و سرور واهی خود تحت فشار گذاشتهاند و بدون اینكه ذرهای از آن همه جنایات و خیاناتی كه در این دو، سه ساله اخیر نسبت به دین و دینداران كردهاند شرمی به خود راه دهند از این طبقه شریف طلبكارانه مطالبه دارند كه همهی خلافها و مظالم آنها را كه هنوز هم ادامه دارد، ندیده بگیرند و خود را شریك در شادی و سرور آنها اعلام نمایند!!! اینها حاضر نیستند كه حتی برای یك بار منصفانه از خود بپرسند ملت مسلمانی كه مرجع عالیشأن تقلید خود حضرت آیتاللهالعظمی جناب آقای خمینی مدظله العالی را در تبعید میبینند و چند سال است از زیارت وجود شریفش محروم است و آیتالله بزرگوار قمی را در تبعیدگاه جانكاه زابلستان و آیتالله جناب آقای منتظری را در حال تبعید به مسجد سلیمان و آیتالله روحانی را در زندان سیاهشهر زاهدان مشاهده میكند چگونه میتواند در صف دشمنان این آیات عظام و بزرگوار به جشن بپردازد؟!!...»[12]
همزمان با این اعتراضات اعلامیههای امام خمینی توسط مسلمانان مبارز در اقصی نقاط ایران از جمله آبادان توزیع شد كه در آن از مردم و كسبهی بازار خواسته شده بود در این جشنها مشاركت نكنند.[13] ساواك نیز دستور داد كه روحانیون ناراضی را در مدت برگزاری جشنها از قم و تهران خارج كرده و تحت مراقبت شدید نگاه دارند. آیتاللهالعظمی میلانی و آیتاللهالعظمی مرعشی نیز اعلام كردند در این جشنها شركت نكرده و حتی از ایران خارج خواهند شد.[14]
باوجود اقداماتی که در مخالفت با جشنهای تاجگذاری صورت گرفت و انتقادهایی که نسبت به هزینهها و مخارج آن وجود داشت، جشن مزبور در 4 آبان 1346 ،روز تولد پهلوی دوم، برگزار و شاه ضمن اینکه تاج شاهی را بر سر گذاشت فرح پهلوی را به عنوان نایبالسلطنه انتخاب کرد که در صورت بروز هرگونه حادثه احتمالی برای شاه، اگر ولیعهد به سن قانونی نرسیده باشد، نظام شاهنشاهی پایدار بماند.
پینوشتها:
1- جیمز بیل، عقاب و شیر، ترجمه: مهنوش غلامی، ج1، نشرکوبه، تهران،1371،صص273-272
2- روزنامه كیهان، شماره 7248، 6/7/1346، ص19
3- روزنامهی كیهان، شماره 7260، 19/7/1346، ص1
4- حمیدروحانی، بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی،ج2،مرکزاسنادانقلاب اسلامی،چ.دوم،1376،ص416
5- حمیدروحانی،بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی، ج2،همان، ص418
6- کیهان 4 مهرماه 1346.
7- همان 23 مهرماه 1346.
8- همان، 12 مهرماه 1346.
9- همان، 25 مهرماه 1346.
10- همان، 5 مهرماه 1346.
11- نیز نگاه كنید به :آرشیومركزاسنادانقلاب اسلامی، شماره بازیابی 837، ص74
12- حمیدروحانی، بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی، ج2، همان، ص422، نیز نگاه كنید به :آرشیومركزاسنادانقلاب اسلامی، شماره بازیابی 130، ص33
13- نیز نگاه كنید به :آرشیومركزاسنادانقلاب اسلامی، شماره بازیابی 681، ص66
14- نیز نگاه كنید به :آرشیومركزاسنادانقلاب اسلامی، شماره بازیابی 1139، صص43-38و3319،ص27