هجده ماه دربدری؛ نگاهی به زندگی محمدرضا پهلوی بعد از فرار از ایران

در واشینگتن پرزیدنت کارتر، عزیمت شاه را از ایران به نشانه پایان سلطنت او دانست. وی از به تأخیر افتادن ورودش به آمریکا، ابراز شادی کرد و گفت: «عزیمت شاه از ایران به مصر و سپس به ،مراکش غیر قابل انتظار بود [....] به هر حال خارج شدن او از کشورش به منزله پایان سلطنت سی و هشت ساله او بود.
دوشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۸

پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛با خروج محمدرضا پهلوی از ایران در 26 دیماه 1357، 18 ماه دربدری او آغاز شد. شاه در این مدت به چند کشور سفر کرد. اما هر جا می رسید، مسئولان آن کشور به سردی با وی رفتار می کردند. همه نگران اوضاع بودند و می دانستند حضور شاه موجب دردسر خواهد بود. حتی آمریکا نیز حاضر به پذیرش شاه نبود. کارتر از سفر شاه به آمریکا استقبال نکرد و می دانست این ماجرا دولت وی را دچار چالشی جدی خواهد کرد.

روز ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ محمدرضا شاه و همراهان، با هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ به سوی مصر پرواز کردند و حدود سه ساعت بعد، به آسوان رسیدند. شاه و همراهان شش روز در آسوان بودند در این مدت شاه و فرح بیشتر اوقات را با سادات و همسر او گذراندند. از جزایر رودخانه عظیم نیل همچنین از محله‌ای تاریخی آن منطقه بازدید کردند شاه قرار بود از مصر، مستقیماً به آمریکا پرواز کند ولی پیش از عزیمت به دعوت سلطان حسن، پادشاه مراکش، راهی مراکش شد. آمریکایی‌ها می‌گویند هنگام توقف شاه در مصر با او تماس نداشتند و شاه حتی درباره برنامه سفرش به مراکش با آنها مشورت نکرد.

در واشینگتن پرزیدنت کارتر، عزیمت شاه را از ایران به نشانه پایان سلطنت او دانست. وی از به تأخیر افتادن ورودش به آمریکا، ابراز شادی کرد و گفت: «عزیمت شاه از ایران به مصر و سپس به ،مراکش غیر قابل انتظار بود [....] به هر حال خارج شدن او از کشورش به منزله پایان سلطنت سی و هشت ساله او بود. آن شب زاهدی به برژینسکی گفت: شاه پس از مشورت با سادات و حسن، تصمیم گرفت عازم آمریکا نشود و همراه خانواده‌اش به مراکش برود. این خبر برژینسکی را ناراحت کرد ولی برای من خوشحال کننده بود [...] به گمانم حضور شاه در کشور ما برای او و نیز برای ما خوشایند نبود.»

 

بررسی اسناد و مدارک موجود نشان می‌دهد حتی قبل از اینکه شاه از ایران خارج شود، دولت کارتر به رغم دعوتی که به عمل آورده بود، مایل به ورود او به آمریکا نبود و تحولات سریع اوضاع ایران در نیمۀ دوم بهمن ۱۳۵۷ و قریب الوقوع بودن سقوط ارتش و رژیم پهلوی، واشینگتن را نگران ساخته بود و ورود شاه را به ایالات متحده مغایر منافع سیاسی خود می‌دانست.

فرانسوی‌ها نیز مخالف ورود شاه به آمریکا بودند ژیسکاردستن رئیس جمهوری فرانسه، در اوایل ژانویه ۱۹۷۹ در این مورد به دولت آمریکا توصیه‌هایی کرده بود. برژینسکی، مشاور امنیت ملی در کاخ سفید این حقیقت را افشا کرده و گفته است: «... در اوایل ژانویه ۱۹۷۹ پرزیدنت ژیسکاردستن به ما گفت: به نفع و صلاح شاه است که در خاورمیانه بماند و عازم آمریکا نشود بعد از ظهر روز ١٤ ژانویه با ونس، کریستوفر و براون در دفتر من، پیرامون اوضاع ایران به بحث پرداختیم. پس از گزارش پیشنهاد ژیسکاردستن به پرزیدنت کارتر، براون گفت: اگر دعوتمان را از شاه پس بگیریم، بدنام خواهیم شد از طرف دیگر اگر او در منطقه خاورمیانه بماند گمان می‌کنند، قصد بازگشت به ایران را دارد [....] اما، ناگهان شاه بدون مشورت با ما برنامه سفرش را به آمریکا، عقب انداخت و به مراکش رفت...».

 

 

پس از عزیمت شاه و همراهان به مراکش و استقرار در هتل مأمونیه، دولت ایالات متحده آمریکا یکی از مقامات اطلاعاتی خود را به مراکش فرستاد تا به طور محرمانه با شاه تماس برقرار کند روز ۱۱ فوریه (۲۲ بهمن) فرستاده مزبور به دیدار شاه رفت و حدود دو ساعت با او گفتگو کرد وی شاه را تکیده و پریشان حال یافت. روحیه‌اش خراب بود و برنامه‌ای برای آینده نداشت.

سه روز بعد، اولین حمله به سفارت آمریکا صورت گرفت. در این موقع واشینگتن مسئله ورود شاه را به ایالات متحده با نگرانی مورد بررسی قرار داد.

محتمل است شاه، در هفته‌های اول اقامتش در مراکش امیدوار بود مانند مرداد ۱۳۳۲ اوضاع به سود او تغییر کند و به ایران برگردد. اردشیر زاهدی نیز با ساده لوحی هر چه تمام‌تر همین، امید را داشت. طبیعی است در صورت تغییر اوضاع در ایران شاه ترجیح می‌داد به جای آمریکا از یک کشور اسلامی نظیر مصر و مراکش به ایران مراجعت کند.

پس از فروپاشی ،ارتش در روز ۲۲ بهمن (۱۱ فوریه ۱۹۷۹) شاه امید بازگشت به ایران را در آتیه نزدیک از دست داد در این موقع درصدد یافتن محلی برای اقامت خود و خانواده‌اش برآمد. روز ۲۲ فوریه (۳ اسفند) شاه پیامی برای ریچارد پارکر سفیر آمریکا در مراکش فرستاد مبنی بر اینکه قصد دارد هفته بعد، به آمریکا پرواز کند. همچنین درخواست کرد ترتیبات لازم را هنگام ورود او به محل اقامتش در کالیفرنیا که از پیش تعیین شده بود، فراهم سازند. روز بعد کمیته مخصوص هماهنگی شورای امنیت ملی در کاخ سفید تشکیل شد و تصمیم گرفت یک مقام اطلاعاتی دیگر را نزد شاه بفرستد و به او بگوید که دعوت از او، برای آمدن به آمریکا، به قوت خود باقی است در عین حال به طور محرمانه شاه را آگاه سازد که اوضاع در تهران رو به وخامت می‌رود. شاه باید آگاه شود که دولت آمریکا قادر نیست از تصمیمات قانونی کنگره آمریکا علیه او به عنوان یک فرد عادی مقیم ایالات متحده جلوگیری کند. در پیام مزبور به طور خلاصه به شاه توصیه شده بود که در حال حاضر دعوت ایالات متحده را نادیده بگیرد.

در نیمه شب ٢٦ فوریه (۷ اسفند) اردشیر زاهدی از سویس به برژینسکی تلفن کرد تا درباره برنامه عزیمت شاه، که قرار بود در دو سه روز آینده انجام شود، اطلاعاتی کسب کند. برژینسکی گفت: دعوت از شاه به قوت خود باقی است، اما در صورت ورود او به آمریکا با مشکلاتی روبه رو خواهد شد، برژینسکی به زاهدی اطلاع داد که طی چند روز آینده فرستاده‌ای نزد شاه خواهد رفت و در این مورد با او مذاکره خواهد کرد. روز بعد برژینسکی که از ناپسندی روش دولت آمریکا در خودداری از دادن پناهگاه به مردی که سال‌ها از متحدان آمریکا محسوب می‌شد، ناراحت شده بود، موضوع را با پرزیدنت کارتر، مطرح و درخواست نمود، مسئله سفر شاه دوباره مورد بررسی قرار گیرد کارتر از این پیشنهاد خشمگین شد و گفت: «مایل نیست شاه در ایالات متحده تنیس بازی کند و آمریکایی‌ها در تهران ربوده شوند و به قتل برسند».

 

 

از هفته اول مارس نگرانی شاه و نیز میهماندارش سلطان حسن دوم، آغاز شد. پادشاه مراکش مؤدبانه به میهمانانش گفت که ادامه حضور آنها در آن کشور برای او مشکلات سیاسی فراهم خواهد ساخت در همان اوان، شاه حسن برای اینکه عذر محمدرضا شاه را بخواهد، به پرزیدنت کارتر متوسل شد و از او درخواست یاری کرد. کارتر در این مورد می‌گوید: «... در ۱۵، مارس، شبی پس از پایان مذاکرات صلح مصر و اسرائیل که از سفر شاه حسن درخواست کرد شاه را به آمریکا بخوانیم [...] من معتقد بودم بهتر است شاه محل دیگری برای زندگی خود پیدا کند، به ونس نیز گفتم برای یافتن محلی برای اقامتش به او کمک کند.»

سرانجام شاه پذیرفت که در آن موقع، نمی‌تواند به ایالات متحده برود. وی ناگزیر زیر فشار فزاینده مراکشی ها و نیز با کمک دوستش راکفلر، توانست پناهگاهی در باهاما پیدا کند. روز 30 مارس (10 فروردین 1358)، شاه پس از دو ماه و ده روز توقف در مراکش، با هواپیمای اختصاصی سلطان حسن عازم باهاما شد.

بعد از باهاما، شاه زندگی در چند نقطه از جمله مکزیک، پاناما و آمریکا را نیز تجریه کرد و در آخرین روزهای زندگی اش به مصر رفت و سرانجام در این کشور، در غربت مرد. و این سرانجام مردی بود که دست نشانده خارجی ها بود. کسی که به هنگام دربدری، حتی آمریکا نیز حاضر نشد به او پناه دهد.

 

منبع: تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران (از کودتا تا انقلاب)، با تلخیص

این خبر را به اشتراک بگذارید:
برچسب ها: فرار شاه
ارسال نظرات