گزارشگر سفارت امریکا در تهران ضمن گزارش محرمانهای درباره استفاده از قدرت سرکوب نرم با کمک حزب رستاخیز در جامعه و کاریرد آن مینویسد: «در این زمینه، حزب رستاخیز ملت ایران را میتوان قدمی دیگر به سوی افزایش تسلط بر این جامعه دانست. اخراج روزنامهنگاران دارای سوابق مشکوک، تعطیل اجباری روزنامهها و مجلات کوچک، اتخاذ سیاست خشن نسبت به ناآرامـیهای سـابقهدار دانشجویی همگی نمودار اتخاذ سیاست تندتر در مورد آنها که فعالیت در فضای سیاسی فعلی ایران را نمی پذیرند، میباشد.»
مالاندوزی و فساد مهمترین چیزی بود که از رضاخان به فرزندانش به ارث رسید. همه آنها چه دختر و چه پسر در این امر ید طولایی داشته و گوی سبقت را از هم میربودند. با اینکه اشرف پهلوی در فسادهای مالی و اخلاقی پیشرو است، اما نباید خواهر بزرگترش یعنی شمس را در این بین فراموش کرد. فسادهای مالی و سوءاستفادههای شمس پهلوی به وضوح در اسناد و خاطرات دیده میشود. ثروت وی چنان افسانهای و غیرقابل باور بود که روزنامه "سانفرانسیسکو کرانیکال"، تنها گوشهای از ثروت شمس را "عجیبتر از داستان هزار و یک شب" خواند.
در مورد مبانی مشروعیت رژیم رضاشاه میتوان گفت که حکومت وی فاقد مشروعیت بود. به علاوه نبود عوامل مشروعیتزا با یک عامل منفی نیز همراه بود و آن تقارن روی کار آمدن او با تغییر سیاست انگلستان بود. از سوی دیگر شیوه به قدرت رسیدن رضاخان هیچ مبنای قانونی یا حتی عوامپسندی هم نداشت. اینکه وی در مجالس عزاداری عاشورا با پای برهنه شرکت میکرد و کاه بر سر خود میریخت، نتوانست چهره عوام پسندی به او ببخشد. مخالفتهای نمایندگان مجلس با قدرت گرفتن او نیز نشان میدهد که هیچ وجهه قانونی نداشته است.
کد خبر: ۶۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۳
جوادمنصوریدرگفتگو با"پایگاه مرکز اسنادانقلاب اسلامی"مطرح کرد
جواد منصوری گفت: بعد از تصویب کاپیتولاسیون امام (ره) موضع شفاف و صریح خودشان را درباره امریکا اعلام میکنند و اینجاست که مردم ایران هم متوجه خطر بزرگی که کشور را تهدید میکرد شدند و آرام آرام به سمت سقوط رژیم پهلوی به عنوان اولین گام برای از بین بردن سلطه امریکا از ایران تمایل پیدا کردند. لذا در 26 دی ماه 1357 بعد از اینکه شاه از ایران فرار میکند شعار مردم این است: «بعد از شاه نوبت آمریکاست.»
بدون شک يکي از اثرگذارترين عوامل بروز اين تلقي در اذهان جهاني، شعارهايي بود که در طول دوران مبارزات بصورت يکپارچه از طرف مردم ايران به گوش ميرسيد چرا که شعارهای هر انقلابی چکیدهای از ایدئولوژي آن انقلاب است که در قالب عبارتها و جملههاي کوتاه، مهيج و شورآفرين و وحدتبخش در بين انقلابيون و تودههاي انقلابي مطرح شده و عامل اساسي بسيج انقلابي ميشود. شعارهاي مردمي در آن دوران اسناد و منابع دست اولي هستند که با بررسي و مطالعه آنها به نتايج بسيار ارزشمندي ميتوان دست يافت که مهمترين آن بازنمايي اهداف انقلاب اسلامي مردم ايران است. در واقع "شعارها مثل انگشت اشارهای هستند که به هدفها اشاره میکنند، هدفها را ترسیم میکنند". هدفهايي که با مشتهاي گره کرده سمت و سوي آنها مشخص شده و با فريادهاي خالصانه به منصه ظهور ميرسيد.
پس از سخنان من حضار با صدای غرایی صلوات فرستادند. سپس گفتم: «با صدای بلندتر و همانطور که در مجالس دیگر شعار میدهید، شعار ملی انقلاب را تکرار کنید!». دهها دست با شدت و حدّت بالا رفت و همه شعار «الله اکبر، خمینی رهبر» را سر دادند.در آخر هم امام فرمودند: «اعلام کنید که منبر آقای فلسفی فتح شده است».
"آیتالله هاشمی رفسنجانی" در دوران حیاتش به بیان خاطرات خود در "مركز اسناد انقلاب اسلامی" پرداخت كه بخشی از این خاطرات در رابطه با ویژگیهای دوران مبارزه و ماجرای رادیوی تاریخی امام خمینی(ره) بود كه توسط پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد.
طلاب و روحانیون حوزه علمیه قم درباره جنایات رژیم پهلوی در 19 دی نوشتند: «هیأت حاكمه جبار برای هدم اسلام و مسلمین و كوبیدن حوزههای علمیه هر روز به نقشی دست میزند و به ایجاد محیط وحشت و خفقان قناعت نكرده و مستقیماً دست به كشتار مردم و طلاب بیپناه حوزه علمیه قم زده است و نیمه شب مقدار زیادی از اجساد را به دریاچه قم ریخته است... دیشب [عوامل رژیم ] به انبوه مردمی كه برای دادن خون به زخمی ها مراجعه می كردند می گفتند خون قبول نمی كنیم؛ آری باید نیمه جان ها بمیرند.»
حجتالاسلام جعفر شجونی، عضو شورای مركزی جامعه روحانیت مبارز تهران و از اعضای شورای مركزی حزب مؤتلفه اسلامی روز یكشنبه 16 آبان، دار فانی را وداع گفت. وی یكی از از وعاظ انقلابی بود كه با منبرهای روشنگر خود، به مبارزه با رژیم منحوس پهلوی پرداخت.
محمدرضا پهلوی سعی كرد در انتخابات ریاست جمهوری آمریكا با تبلیغات به نفع فورد، كاندیدای انتخابات ریاست جمهوری آمریكا٬ شرایط را به نفع او تمام كند. اردشیر زاهدی به دستور محمدرضا وظیفه داشت تا با تزریق پول به ستاد تبلیغات فورد، شرایط را برای روی كار آمدن او فراهم كند؛ بعد از انتخابات در محافل سیاسی آمریكا شایع شد این مبلغ حدود 120 میلیون دلار بوده است.
شهید طیب حاج رضایی كه در قیام 15 خرداد 1342 نقش فعالی داشت، در 11 آبان همان سال توسط رژیم منحوس پهلوی اعدام شد. شهادت وی و حاج اسماعیل رضایی، باعث شد تا علاوه بر مردم، روحانیون نیز به انتقاد از رژیم پهلوی بپردازند. به طوری كه براساس اسناد موجود، كلاس های درس حوزه علمیه در قم نیز به مناسبت شهادت آنها تعطیل شد.
امام خمینی(ره) در 3 آبان 57 طی مصاحبهای با خبرگزاری فرانسه در پاسخ به سؤالی درباره نظرات بازرگان ، سنجابی و ... مبنی بر سازش با رژیم پهلوی فرمودند: «من با روش آشتی و بینابینی مخالفم و از اول هم با این روش مخالف بودم. علت هم آن است كه این كار نه رژیم شاه را از بن بست خارج می كند و نه از فشار و اختناق و كشت و كشتار می كاهد.
آیت الله مهدوی كنی در خاطرات خود می گوید: ما همان وقت هم كه مبارزه می كردیم بعضی از ماها خیلی تند بودیم؛ یعنی در مبارزه با رژیم سابق با تندی عجیبی برخورد می كردیم، به حدی كه تا مرحله اعدام پیش می رفتیم، اما بعضیها بودند كه تا آن حد نمیرفتند و مقداری معتدلتر برخورد می كردند. آقای هاشمی قبل از انقلاب از معتدلین بود و من از وی تندتر بودم، در زندان او در عین حال كه مبارز و مخالف رژیم بود، ولی در برخورد با آنها نرمتر بود.
یكی از اعضای گروه مستشاری "هاروارد" درباره عدمموفقیت برنامههای عمرانی ایران چنین اعتراف میكند: «با وجود كمكهای اقتصادی و نظامی چند میلیارد دلاری از سوی ایالت متحده بین سالهای 1950 تا 1964 (1329 تا 1343) ، مِنجمله كمك فنی اصل چهار و این مسئله كه كمتر حوزه، نهاد یا ساختمانی بوده كه از این منفعت بهرهمند نشده یا دستكم یك یا چند كارشناس خارجی در آن حضور نداشتند؛ ایران به اندازه كشورهای هندوستان، مكزیك، برزیل، مصر، چین یا حتی تركیه، مسیر مدرنسازی را طی نكرده است.»
در راستای كنترل فعالیتهای علما و طلاب در تلگرافی كه ساواك مركز به ساواك قم ارسال كرد، خواهان اتخاذ تدابیری شدیدتر علیه طلاب و وعاظ فرستادهشده توسط امام خمینی(ره) شد؛ «نظر به اینكه از طرف خمینی به تمام طلاب و وعاظی كه برای محرم از قم به شهرستانها حركت مینمایند، دستور شدید برای تبلیغ و تحریك داده شده است، لازم است كه در شهرها و قرأ مراقبت كامل بشود و عنداللزوم عناصر محرك را كه شناخته شدهاند دستگیر نمایند. از پخش هرگونه اعلامیه و عكس خمینی جداً جلوگیری شود. ضمناً باید مراقبت نمود كه اگر علاوه بر این اشخاص كسان دیگری، از اقدامات آنها ممانعت به عمل آورده و در صورت لزوم دستگیر شوند، نتیجه اقدامات معموله را هر روز گزارش دهید...»
امام خمینی(ره) طی سخنانی در 17 مهر 1357 در پاریس، با نفی هرگونه سازش با رژیم پهلوی فرمودند: «در داخله هم هر كس بگوید كه این [محمدرضا پهلوی] باید بماند یا خوب است بماند، این خائن است كه میگوید: خوب است بماند؛ برای اینكه در داخله همه دیدند كه این شخص چه میكند و با مردم چه كرده است.»
در دوره رضاخان، مخالفت با مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) تا آنجا رسید كه به جای عزاداری كاروان شادی (كارناوال) در ایام عاشورا بهراه انداختند و صنوف مجبور شدند در برپایی این كاروانها شركت و هر صنفی دسته خود را شركت دهد. تا جایی كه در اواخر حكومت رضاخان حركت كارناوالها مصادف بود با شب عاشورا، و دستههای رقاصهها با ساز و آواز به پایكوبی و رقص در شهر به گردش درآمدند.
آیتالله میلانی در پاسخ به استفتاء مردم درمورد شركت در انتخابات مجلس بیست و یكم نوشت: «با وضع موجود و عدم آزادی قلم و بیان و زندانی بودن عدهای رجال صالح هر نوع شركت در این انتخابات جایز نیست شرعا و عقلا و مبارزه با آن و مطالبه حكومت مشروع قانونی وظیفه میباشد. امید آنكه به یمن توجه حضرت بقیهالله ارواحنا فداه، امت اسلامی به خواسته خود نائل گردد.»