پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ واقعه گوهرشاد دارای پیشزمینههایی بود و در پی این رویدادها بود که مردم مشهد در مسجد گوهرشاد تجمع کرده و به سیاستهای رضاخانی اعتراض کردند. مرحوم حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان در کتاب «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه» این زمینهها را تبیین کرده است.
مرحوم حسینیان مینویسد: خبر كشف حجاب و جشن شیراز و دستگیری فالی در شیراز، مردم مشهد را برانگیخت و علمای مشهد سخت به تكاپو افتادند تا راهی برای جلوگیری از تصمیم شاه پیدا كنند. علمای مشهد آیتالله حاجآقاحسین قمی، آیتالله سید یونس اردبیلی، آقازاده (فرزند آیتالله آخوند خراسانی) و جمعی دیگر با تشكیل جلساتی به رایزنی پرداختند. تصمیم گرفتهشد كه آیتالله قمی به تهران رفته و با رضاشاه مذاكره كند تا شاید وی را از این تصمیم منصرف نماید. آیتالله قبل از عزیمت، خبر حركت خود را به رضاشاه اعلام كرد؛ آنگاه به شهرری رفت و در باغ سراجالملك رحل اقامت گزید؛ امّا محل سكونتش بلافاصله در محاصره نیروهای نظامی قرار گرفت و از ورود و خروج مردم جلوگیری شد.
خبر حصر آیتالله در مشهد موج جدیدی آفرید و منزل آیتالله سیدیونساردبیلی محل اجتماع مردم و سخنرانی خطبا شد. در اثر ازدحام بیش از حدّ مردم، محل اجتماع به مسجد گوهرشاد منتقل و رهبری تظاهرات و اعتراضها به عهده بهلول واعظ گذاشته شد. صبح جمعه 20 تیر 1314ش مسجد به محاصره نیروهای نظامی و انتظامی درآمد و زد و خورد آغاز شد. عدهای كشته شدند و یا به شهادت رسیدند. نیروی پلیس عقبنشینی كرد. مجدداً روز یكشنبه 22 تیر نیروهای نظامی و پلیس پس از محاصره مسجد دست به قتلعام زدند و عده بسیاری را كشته و عدهای را مجروح كردند.
در گزارش شهربانی مشهد به شهربانی كل كشور ماجرای گوهرشاد در هشت بند چنینآمده است:
«1ـ بهواسطه اینكه اهالی خراسان تا درجهای از تجدّد دور و تا اندازهای تحتنفوذ علمای مذهبی میباشند، در پی امر مطاع مبارك ملوكانه، استعمال كلاه لبهدار سوء اثر بخشید.
2ـ عده كثیری از وعاظ و اهل منبر و كسبه به منزل آیتالله آقاحسین قمی از علمای طراز اول مشهد رفتوآمد میكنند. وی مصمم میشود به تهران حركت نموده نزد شاه برود. در یك روز قریب یكساعت با شیخ احمد، مدیر جریدهی بهار خلوت نموده. بعد از حركت آیتالله تلگرافاتی هم از طرف اصناف به خاكپای مبارك همایونی مخابره میشود.
3ـ شیخ محمدتقی بهلول از اهالی گناباد كه شخصی مفسدهجویی است درمشهد، یوم 18 تیرماه وارد و لیله پنجشنبه 19 تیر در مسجد گوهرشاد منبر رفته. یوم پنجشنبه مأمور جهت دستگیری مشارالیه اعزام، چون در داخل صحن مطهر بوده از آمدن به نظمیه امتناع میورزد و مردم اطراف او جمع میشوند و درنتیجه چند نفر دربان او را به كشیكخانه میبرند. نیابت تولیت عظما تلفوناً بهنظمیه اطلاع میدهد برای جلب او مأمور فرستاده شود. رئیس نظمیه موقع را مقتضی ندانسته دستگیری را به شب موكول میكند. میرزا باقر باشی كشیك آستانه، شیخ بهلول را در محلی كه مردم او را ببینند توقیف میكند. مردم او را از كشیكخانه خارج و دربانها هیچ مقاومتی نشان نمیدهند. مشارالیه به مسجد و روی منبر میرود. روی منبر مردم را تحریكمیكند كه در مقابل كلاه لبهدار استقامت نمایند و میگوید اگر بر سر شما كلاهلبهدار بگذارند چند روز دیگر هم حجاب از روی ناموس شما برداشته خواهدشد.
نواب احتشام و عدهای دیگر هم به مشارالیه تأسی جسته، غائله را برپا مینمایند. دستور داده میشود بایستی شیخ بهلول و نواب احتشام و شیخاردبیلی و سیداصفهانی كه سردستهی اشرار هستند، دستگیر شوند و نفراتی هم برای كمك میآیند. ولی چون تا صبح كمك نیامد، اقدام برای دستگیری آنها نشد.
4ـ روز جمعه 20 تیر عدهای آژان و نظامی اطراف صحنین را محاصره و از ورود مردم به مسجد ممانعت به عمل میآید. عدهای از داخل صحن و مسجد فریاد یاعلی میكشیدند؛ عدهای هم از خارج برای ملحق شدن به طرف مسجد ازدحام میكنند، نظامیان از ورود مردم جلوگیری میكنند؛ ولی مردم با سنگ و چوب حمله میكنند و نظامیان از سلاح گرم استفاده میكنند. چند نفر مقتول و عدهای مجروح میشوند. سپس سهلانگاری میشود؛ ایاب و ذهاب به مسجد و صحن آزاد میشود و اشرار از صحن به مسجد آمده، منبر رفته. شیخ عباسعلی محقق هم به آنها ملحق و مردم را تهییج و تحریك به مقاومت مینماید.
5ـ یوم شنبه 21 تیر عدهای از اشرار دسته به دسته درب منازل علما رفته و آنها را مجبوراً به مسجد میبرند و كسبه را نیز تهدید و وادار به بستن دكاكین مینمایند.
6ـ لیله یكشنبه 22 تیر امر جهان مطاع مبارك ملوكانه برای رفع غائله شرف صدور مییابد. عدهی اشرار قریب هزار نفر بودهاند. مأمورین پلیس و نظامی درب قسمت شرقی و غربی مسجد، واقع در بازار و درب شیخ بهایی را شكسته مشغول زدوخورد میشوند، عدهای مقتول و جمعی مجروح و دستگیر میشوند، ولی عدهای هم از درب دارالسیاده به صحن عتیق رفته، متفرق میشوند.
7ـ مأمورین نظمیه در رفع غائله با نظامیان تشریك مساعی نموده، لذا چون عده مقتولین در مسجد را نظامیان جمعآوری كردهاند مدركی برای تعیین تعداد مقتولین وجود ندارد.
8ـ غالب مأمورین آستانه مقدسه باطناً با شورشیان موافق بوده و از بدو امر به مسامحه گذرانیدهاند.»
شهربانی مشهد در پایان گزارش مینویسد: «علت طغیان و سبب اصلی، حركت آقایحاجی حسین قمی بوده، به علت اینكه مردم به وی معتقد میباشند. سرمنشأ فساد هم شیخ بهلول، نواب احتشام و این اشخاص میباشند: شیخ مقتدر، شیخ عباسعلی محقق، شیخ مهدی واعظ، شیخ محمدحسین اردبیلی، سیدعبدالعظیم مسئلهگو، كاتب خاقان، شیخ محمد صاحبالزمانی، حسن اردكانی، سیدزینالعابدین سیستانی، شیخ هاشممدرس قزوینی، شیخ آقابزرگ شاهرودی، سیدیونس اردبیلی و سیدعبدالله موسوی شیرازی. تاكنون مدركی به دست نیامده كه دست اجنبی در این امر دخالتداشته باشد».