خبر ویژه

۳

از دستگیری رئیس ساواک قم تا حفاظت از اماکن و تجهیزات نظامی / روایتی از فداکاری یک پاسدار

یکی از کارهای سخت ما که فراموش نشدنی است، حفاظت از سلاح و مهماتی بود که در گردنه قوچک در زاغه‌های زیر تپه‌ها انباشته شده بود. گاهی، روزی دو بار من به آنجا سر می‌زدم. همین آقای حیاتی که اخبار می‌گوید از پاسدارهای ما بود و در آن شرایط بسیار سخت در زیر برف و باران در همان گردنه‌ قوچک از آن سلاح‌ها و وسایل نظامی پاسداری می‌کرد. ما انباری از سلاح‌های سبک و سنگین را از دستبرد منافقین حفظ كردیم و صحیح و سالم به دست مسئولین دادیم.

جزئیاتی از قیام مردم تبریز در 29 بهمن 56/ شهادتی که جرقه قیام بود!/ روزی که تبریزی ها یاد شهدای قم را زنده کردند

واقعه­ 29 بهمن تبريز وضع را عوض می کند و تأثيرگذار واقعی می ­شود؛ شاه مي‌خواست بر روی فاجعه­ قم پرده‌ای بکشد تا معلوم نشود ولي مراسم چهلم در تبريز سبب شد که هم فاجعه­ قم و هم قیام­ و شهداي جديد تبریز اسباب رسوايي بيشتر رژيم سلطنتي ‌شود و انقلاب را شکوفا ‌نماید. مراسم چهلم شهدای تبریز در یزد و در پی آن چهلم شهدای چند شهر دیگر انقلاب را شکوفا کرد بلکه به پیروزی رساند.

نقشه منافقین برای غارت لشگر 16 زرهی قزوین / وقتی جوانان قزوینی توطئه منافقین را خنثی کردند

آن روز بچه‌‏های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) تا جلوی در پادگان جمع شده‌بودند، تا وارد آنجا شده و تمامی سلاح‏ها را به‌دست آورند. صبحگاه ارتش که برگزار شده‌بود، آنجا شلوغ شده‌بود و بین معتمدی و پرسنل درگیری به‌وجود آمد و ایشان مجروح بودند. من و سید محمد ابوترابی و بعضی از دوستان وارد پادگان شدیم. معتمدی و ملک معاون فرمانده تیپ قزوین دستگیر و به کمیته و [سپس] به تهران منتقل شدند. سید محمد ابوترابی جلوی درب ورودی پادگان روی سقف ماشین من رفت و سخنرانی کرد. و با این اقدام، مانع از دخالت سازمان مجاهدین شد. پس از آن، ایشان با استقرار در لشكر 16 زرهی مانع از خروج اسلحه و امکانات پادگان گردیدند.

بیعت همافران هوانیروز اصفهان با انقلاب اسلامی/ ساواک اصفهان چگونه تسخیر شد؟ / نقش کمیته دفاع شهری در آستان پیروزی انقلاب

سردار شهید حجازی می‌گوید: «مراسمی در مسجد سید اصفهان گذاشتند که یک تعداد زیادی از همافرهای هلی​کوپتری هوانیروز اصفهان آمده بودند و با انقلاب بیعت کردند. همان موقع ما در مسجد بودیم که این‌ها هم در آنجا جمع شده بودند و شعار می​دادند و یکی از آقایان هم برای آن‌ها سخنرانی می​کرد. شنیدیم که تلویزیون اعلام کرد انقلاب به پیروزی رسید، یعنی آن لحظه پیروزی انقلاب را ما در مسجد بودیم.»

وقتی علمای اردبیل به متحصنین دانشگاه تهران پیوستند

مطلع شدیم که رفقای تهران تصمیم گرفته‌اند در مسجد دانشگاه متحصن شوند، آمدیم. آنجا من یادم هست که سه یا چهار شب در مسجد بودیم. همچنین یادم است که بعد از صرف صبحانه تظاهراتی در محوطه‌ی دانشگاه برگزار می‌کردیم، در داخل دانشگاه سخنرانی و راهپیمایی می‌کردیم. بعدازظهرها هم سخنرانی در داخل مسجد انجام می‌شد. آنهایی که در این تحصن شرکت کرده بودند

تحصن 250 نفره علما چگونه آغاز شد؟ / شرکت علمای نجف‌آباد در تحصن دانشگاه تهران

در هنگام تحصن افرادی همچون آيت‌الله طالقانى، آيت‌الله منتظرى، آيت‌الله ربانى شيرازى، آيت‌الله مؤمن و شهيد مفتح و عده‌اى ديگر، جلسات متعددى در اطاق‌هاى جنبى مسجد برگزار گرديد. در حقيقت، در آن زمان مسجد دانشگاه تهران به صورت مركز و كانون ثقلى جهت فعاليت و ارتباط فضلا و بزرگان درآمده بود. اتاق جنب مسجد دانشگاه نيز اتاق شور[مشورت] و فرمان بود. انعكاس خبر تحصن روحانيون مبارز در مسجد دانشگاه تهران به نشانه‌ اعتراض به بستن فرودگاه مهرآباد براى جلوگيرى از ورود امام خمينى(ره) در تهران و ساير شهرهاى كشور، شور و هيجان خاصى را به وجود آورده بود. مردم تهران و كسانى كه براى استقبال از امام به تهران آمده و ماندگار شده بودند، همين كه اين خبر را شنيدند به صورت دسته‌جمعى نوحه‌خوانان و در حالى كه دم گرفته و شعار مى‌دادند، خود را به دانشگاه تهران رساندند و در تحصن شركت كردند.

روایتی تازه از نقش زنان در مبارزات مردم مازندران / وقتی مادران آملی پناه جوانان انقلابی می‌شدند

زن خانه‌دار شاید بی‌سواد یا کم‌سواد درِ خانه را باز می‌کرد و این جوانان را که در معرض خطر بودند برای اینکه دستگیر نشوند، برای اینکه مورد اصابت قرار نگیرند، به خانه راه می‌داد. وقتی این جمعیت‌ها می‌آمدند و می‌رفتند و تظاهرات دسته‌جمعی بود دسته‌دسته این زن‌ها شربت درست می‌کردند... پیرزن، جوان، میان‌سال، می‌دادند دست برادرشان، دست بچه‌شان، نزدیک‌ترین افرادشان... و به لهجه‌ی مازندرانی(برار تو می براری)

کردها چگونه فرار شاه را جشن گرفتند؟ / شرکت جامعه کلیمیان در تظاهرات مردم سنندج

روز ۱۸ دی ماه پنج هزار نفر از مردم سنندج در حالی که پلاکاردهایی حاوی شعارهای اسلامی با خود حمل می‌کردند، در خیابان‌های این شهر دست به تظاهرات گسترده‌ای زدند. تظاهرکنندگان با تکرار شعار «تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست» نابودی حکومت پهلوی را فریاد می‌زدند.

شادمانی مردم کرمانشاه پس از فرار محمدرضا پهلوی/ شعار اشتباه هواداران سلطنت برای بازگشت شاه

انتشار اخبار خروج محمدرضا شاه از کشور در روز 26 و 27 دی‌ماه شادی و شعف وصف نشدنی‌ای در مردم كرمانشاه ایجاد کرده بود. مردم دسته‌دسته به خیابان‌های اصلی شهر وارد می‌شدند، به شادی می‌پرداختند و به همدیگر تهنیت می‌گفتند. عابران تصاویر واژگونی از شاه ترسیم كرده و در دست‌گرفته بودند. ماشین‌ها و چراغ‌های روشن آن‌ها فضای شهر را پر کرده بود. برخی از مردم نیز بر برف‌پاکن‌های ماشین‌هایشان دستمال‌های کردی بسته بودند یا آن را رقص‌کنان به حرکت درمی‌آوردند.

نقش جوانان شوشتر در پخش اعلامیه‌ها و نوارهای انقلابی / شعارنویسی جالب شوشتری‌ها در دوران مبارزه

با توجه به اینکه شهر شوشتر از چهارراه اصلی خیابان پهلوی و خیابان فرح به چهار قسمت تقسیم می‌شد، هریک از مناطق چهارگانه بین گروهی از جوانان تقسیم و اعلامیه‌ها پخش می‌شد و بیشتر اعلامیه‌ها به صورت شبانه پخش می‌گردید.

اعلامیه‌های انقلابی چگونه از قم به تهران می‌رسید؟

يكي‌ از اسناد ساواک در رابطه‌ با تهیه و توزیع اعلامیه های انقلابی از قم به تهران چنين‌ اشاره‌ مي‌كند: «اخيراً شخصي‌ به‌ نام‌ مصباح‌ كه‌ قبلاً مدير مدرسه حقاني‌ بوده‌ تعداد شش‌ برگ‌ اعلاميه‌ به‌ امضاي‌ روحانيون‌ مبارز ايران‌ جهت‌ يكي‌ از دوستانش‌ به‌ تهران‌ ارسال‌ داشته‌ است‌ و خواسته‌ كه‌ اعلاميه‌هاي‌ مذكور در تهران‌ تكثير و توزيع‌ گردد. جهت‌ اطلاع‌ و شناسايي‌ مصباح‌ و روشن‌ نمودن‌ نحوه‌ فعاليت‌ و تمايلات‌ سياسي‌ وي‌ و اعلام‌ نتيجه‌. ضمناً هرگونه‌ اقدام‌ مستقيم‌ موجب‌ سوخته‌ شدن‌ شنبه‌ خواهد شد».

ترفند مردم نجف‌آباد برای فرار از تیغ کشف حجاب / روایتی از آتش زدن چادر بانوان توسط عمّال پهلوی

حجت‌الاسلام پورهادی می‌گوید: «هر روز هنگام عصر چادرهایی که رفتگرها در طول روز از سر زنان کشیده بودند، در نقاط مختلف شهر به آتش کشیده می‌شد. من هم در مسیر بازگشت از مدرسه، صحنه‌ی سوختن چادرهای رنگارنگ را مشاهده می‌کردم. تماشای این منظره تا مدت‌ها ادامه داشت. دو نقطه‌ی به آتش کشیدن چادرها که در مسیرم قرار داشت: یکی نزدیک حسینیه، کوچه‌ی شاه، سر سه راهی و دیگری، نزدیک میدان مقابل مسجد جامع فعلی بود.»

نقش بی‌نظیر سید علی‌اکبر پرورش در مبارزات مردم اصفهان/ ماجرای جدایی پرورش از انجمن حجتیه / پاسخ تند استاد پرورش به شیخ محمود حلبی

انجمن حجتيه هم از تفكرات او مطلع بود، ولى از آنجا كه عنصر كارآمدى بود، حاضر به ازدست دادن وى نبود تا اينكه ماجراى توهين شيخ حلبى به امام در سال 1352 پيش آمد و آقاى ربانى شيرازى در جلسه‌اى از اين موضوع انتقاد كرده بود. اين امر به درگيرى مستقيم آقاى پرورش با انجمن حجتيه منجر شد و سخن به ياد ماندنى خود را بر زبان آورد: «من بعد از امام ‌زمان(عج) آقاى خمينى را موحدترين فرد روى زمين مى‌دانم و اين را با مطالعه، شناخت و معرفت مى‌گويم كه موحدترين مرد روى كره‌ى زمين آقاى خمينى است. حال كه اين پيرمرد- منظور شيخ حلبي‌ـ آمده و به ايشان توهين كرده، من ديگر حاضر به همكارى با اين تشكيلات نيستم.»

شیوه‌های تبلیغی یک روحانی برای جذب جوانان به مبارزه / آگاهی مردم زواره و اردستان از اقدامات ضدانسانی رژیم پهلوی

شيوه تبليغاتى خاصى را در جلسات خصوصى و عمومى پياده كردم، يعنى براى تبليغ در اين منطقه دست به ابتكار جديدى زدم. ابتكارم اين بود كه شخصى به‌نام آقاى «عباس اعرابى هاشمى» از روى آيات قرآن و متناسب با آيات، تصوير و عكس‌هاى خيلى زيبايى درست كرده بود و زير آن هم ترجمه آن آيات را نوشته بود و از تمامى اين آيات و تصاوير اسلايد تهيه كرده بود. من هم يك دستگاه اسلايد به همراه پنجاه اسلايد را با خودم به زواره بردم.

تحصن روحانیت مشهد در بیمارستان امام رضا(ع) / اعلامیه‌ای که آیت‌الله خامنه‌ای نوشت

آیت‌الله خامنه‌ای در خاطرات خود درباره چگونگی آغاز تحصن می‌گوید: به ذهنم خطور کرد تحصن کنیم. نشستم و اعلامیه‌ای نوشتم. نوشتم که روحانیان امضا کنند تا تغییر فرمانده نظامی استان در بیمارستان تحصن خواهند بود. برخی از علما امضا کردند و برخی تردید به خرج دادند؛ مثل گذشته.

نقش تاریخی روحانیت آذربایجان در مقابله با فرقه دموکرات/ چگونه مبارزات مردم و روحانیون، پیشه‌وری را فراری داد؟

آیت‌الله مسلم ملکوتی می‌گوید: «در طول چهار سالى كه آذربايجان در اشغال روس‌ها قرار داشت، چه ايامى كه خود روس‌ها بودند و چه يك‌سال آخرى كه سرسپرده‌هايشان (پيشه‌ورى و غلام يحيى) به عنوان حزب دموكرات و حزب توده آذربايجان حاكميت پيدا كردند، تهاجم فرهنگى گسترده‌اى را بر ضد دين، مذهب و فرهنگ و آداب و رسوم مردم به راه انداختند و به نشر افكار كمونيستى اقدام كردند».

ماجرای دیدار آیت‌الله دستغیب و امام خمینی در نجف / وقتی تهدید آیت‌الله دستغیب رژیم پهلوی را تسلیم کرد

سید هاشم دستغیب از بازگشت آیت‌الله دستغیب چنین روایت می‌کند: «آقا یک سفر به نجف مشرف شدند و خدمت امام در نجف رسیدند و در مراجعت شروع به فعالیت مجدد کردند که خوب آن شب یادم است که در مسجد هزاران نفر حضور داشتند راجع به تاریخ شاهنشاهی که تاریخ گبری است، تاریخ ضد اسلامی است و همچنین راجع به شاه‌پرستی و فردپرستی که بر ضد مبعث خاتم‌الانبیاء و بعثت پیامبر برای یکتاپرستی و نه برای شخص‌پرستی در این زمینه فوق‌العاده سخنرانی نمود...».

ممانعت ساواک از حضور آیت‌الله یزدی در دزفول / وقتی نام آیت‌الله یزدی زمینه‌ساز مبارزه بود

حمید آستی می‌گوید: با تلاش شیخ عبدالحسین سبحانی و یاران او زمینه‌ی حضور اساتید برجسته در دزفول مضاعف گردید، در همین راستا شهید سبحانی در سال 1349 از آیت‌الله یزدی جهت سخنرانی در دزفول دعوت به عمل آورد که مورد موافقت ایشان قرار گرفت. اما پس از تجمع مردم و ساعت‌ها انتظار مشخص شد که سازمان ساواک قم با عزیمت آیت‌الله یزدی به دزفول مخالفت نموده است.»

روایتی از جنایت‌های رضاخان در تبریز/ مقاومت روحانیت و مردم تبریز با سیاست‌های رضاخانی

يک فضاى خفقان و دهشتناكى به وجود آورده بودند؛ حتى مردم در داخل خانه‌هايشان نمى‌توانستند مسائل سياسى را مطرح كنند. همواره به گوش مردم اين‌گونه خوانده و تلقين كرده بودند كه: «ديوار موش دارد و موش هم گوش دارد.» مردم در خانه‌هايشان هم امنيت و آسايش و آرامش نداشتند. همه در اضطراب و نگرانى به سر مى‌بردند و آنكه در امنيت و آسايش بود يک عده اشخاص لاابالى و اراذل و اوباش بودند.

روایتی از دیدار نماینده روحانیت ارومیه با امام خمینی در پاریس / نامه امام به علمای ارومیه در آذر ماه 57

روحانیون در این زمینه با برگزاری جلساتی در مساجد ارومیه، به اقدام رژیم اعتراض می‌كردند. آنان سپس در جلسه‌ای مقرر كردند یكی از روحانیون ارومیه از طرف جامعه‌ روحانیت شهر جهت دیدار با امام، به پاریس اعزام شود. حجت‌الاسلام‌والمسلمین عدنانی داوطلب شد و این موضوع مورد تأیید علمای ارومیه قرار گرفت. پس از تأمین مالی این مسافرت، ایشان آماده‌ سفر به پاریس شدند.