درنگی در خاطرات فضلالله فرخ
نوجوانهایی که هنوز سنشان به حد قانونی نرسیده بود هم آماده بودند و التماس میکردند که رأی بدهند. بعد راجع به این مسئله در جلسه هفتگی انجمن جویندگان دین و دانش برنامهریزی کردیم و بنا شد جمعی از نوجوانان را خدمت امام در قم ببریم...
کلاس تاریخ
در سال 1320 که قحطی شدیدی کشور را فرا گرفت، وضعیت نان در قم بسیار نامناسب بود. روزی آیتالله صدر تمام نانوایان را در منزل رئیس صنف خبازها جمع کرد و با عصبانیت به خادم خود گفت: برو نانی را که این آقایان خبازِ مسلمان و شیعه درست کردهاند بیاور...
کلاس تاریخ
روزی محمدرضا پهلوی در اوایل سلطنت خود سفری به قم کرد و سعی داشت با مراجع تقلید دیدار کند. آیتالله حجت برای اینکه شاه را نبیند به حرم نرفت و به یکی از روستاهای اطراف قم سفر کرد.
کلاس تاریخ
شهید دستغیب در دوران جنگ تحمیلی آمادگی خود را برای حضور در جبهه های جنگ اعلام کرده و گفته بود: اگر نیرو کم است ما هم آماده ایم تا بیاییم و سنگرها را پر کنیم.
کلاس تاریخ
آیتالله مدرس از علمای مبارز عصر بود. او سرانجام در راه مبارزه با استبداد، جان خود را نثار کرد.
کلاس تاریخ
بازرگان در نوفل لوشاتو سر انگشت خود را روی زمین گذاشت و خطاب به امام گفت: «آقا! ایران سه رکن دارد، شاه، امریکا و ارتش. شاه که رفتنی نیست، امریکا و ارتش هم که پشت به پشت هم حامی سلطنت هستند؛ پس هیچ کاری نمیتوان کرد.» ولی جواب امام یک جمله بیشتر نبود: «شاه باید برود!»
به بهانه سالروز تصویب کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی
طی توافق موسوم به «کاپیتولاسیون»، اتباع آمریکا در ایران از مصونیت قضایی برخوردار بودند؛ قانونی که سراسر تبعیض و تحقیر بود...
کلاس تاریخ
«... میگفتند چون اسم اعلیحضرت رضاشاه درآمده، آن را بردار و کلمه دیگری جای آن بگذار؛ مثلاً حسن به داده بده، تقی به داده بده، نقی به داده بده!»
کلاس تاریخ
زمانی که آیتالله سید حسن مدرس نماینده مجلس شورای ملی بود، روسها اولتیماتومی به دولت ایران فرستادند که اگر خواسته ما را تامین نکنید به تهران میآییم و آنجا را تسخیر میکنیم.
کلاس تاریخ
در شرایطی که اوضاع زلزلهزدگان بسیار بد بود، گروههای جهادی مردمی شکل گرفتند تا به کمک مردم بشتابند. در این میان اما یک شخصیت مردمی بیش از همه تلاش کرد؛ او کسی نبود جز «جهان پهلوان غلامرضا تختی».