پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ متعاقب شکلگیری نهضت امام خمینی، بسیاری از روحانیون از جمله آیتالله سعیدی سعی کردند با استفاده از مناسبتهای پیش آمده از جمله ماه مبارک رمضان با سفر به کشورهای دیگر، دست به افشاگری علیه جنایات رژیم پهلوی بزنند.
طبق گزارشی از ساواک «سیدی خراسانی معروف به (سعیدی ) در سال 42، ایام عاشورا در کویت روی منابر علیه دولت ایران سخنانی ایراد نموده، و پس از عاشورا به ایران مراجعت و برای ماه رمضان مجدداً قصد رفتن به کویت را داشته، در آبادان پاسپورت و برگ خروج از وی اخذ و به او اجازهی رفتن به کویت داده نشده است» با وجود تدابیر و سختگیریهای مأموران رژیم، آیتالله سعیدی به صورت قاچاقی برای تبلیغات در ماه رمضان از مرز کشور خارج و عازم کویت گردید و عاشورای سال 1343 را نیز در کویت بود و علیه سیاستهای رژیم پهلوی به افشاگری پرداخت. گزارشگر ساواک اضافه میکند: «مشارالیه بهطور قاچاق به کویت رفته و در ایام عاشورای سال جاری در کویت علیه دولت ایران روی منابر شدیداً سخنرانی نموده».
به دنبال تبعید امام خمینی، آیتالله سعیدی به همراه سایر روحانیون انقلابی پس از 15 روز اعتصاب به خاطر اقدام رژیم برای تبعید امام، به همراه عدهای دیگر از فضلا و روحانیون حوزه در نامهای به مراجع با اشاره به اینکه «ماه مبارک رمضان در پیش است و طلاب حوزه علمیه قم برای ترویج و تبلیغ عازم مسافرت هستند» خواستند «چنانچه از طرف دولت تضییقاتی نسبت به مسائل روز و هدف عالی روحانیت و تجلیل از مقام حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی -مدظله-» واقع شد «صریحاً وظیفه» وظیفه روحانیت را مشخص کنند.
آیتالله میلانی و آیتالله مرعشی به این استفتاء پاسخ دادند و هردو بر ضرورت تبلیغ دین و افشای مظالم رژیم پهلوی و پایمالشدن حقوق ملت و ضرورت بازگشت امام خمینی به ایران تأکید کردند و همین امر موجب شد روحانیون و وعاظ با شجاعت بیشتری یاد امام را زنده نگه دارند.
تلاش ساواک برای کنترل مبارزات آیتالله سعیدی نه تنها مبارزات را محدود نکرد، بلکه بر اساس اسناد، مبارزات آیتالله سعیدی در ماههای رمضان در سالهای بعد گستردهتر شد.
با فرارسیدن ایام رمضان سال 1345 ساواک در دستوری به ادارهی اطلاعات، خواهان جلوگیری ازفعالیتها و سخنرانی چند نفر از سخنرانان از جمله آیتالله سعیدی شد.
به همین دلیل در مورخه 19 / 9 / 45 اداره اطلاعات از ریاست پلیس تهران خواست تا آیتالله سعیدی را احضار و به وی تذکر داده شود که اگر بر رویه خود ادامه دهد از منبر رفتن وی جلوگیری خواهد شد.
به دنبال این دستور آیتالله سعیدی احضار و تذکرات لازم مجدداً به وی ابلاغ و اعلام شد چنانچه بر رویه خود ادامه داد از منبر رفتن وی جلوگیری شود.
چند روز بعد ساواک با اشاره به بیتوجهی آیتالله سعیدی نسبت به تهدیدهای صورت گرفته مینویسد:
«نامبرده فوق در تاریخ 2 دی 1345 در مسجد موسی بن جعفر واقع در انتهای خیابان غیاثی منبر رفته و ضمن سخنان خود اظهار داشت: هفته پیش که من دربارهی]امام[ خمینی صحبت کردم به من تلفن کرده و گفتند: باز شلوغ کردی. سپس اضافه نمود که من از زندان نمیترسم ولی میخواهم بین شما باشم».
پلیس تهران نیز در مورخه 4 دی 1345 طی نامهای به اداره اطلاعات بهاستناد گزارش کلانتری 14 اعلام کرد که تذکرات لازم به آیتالله سعیدی داده شده است.
رمضان 1347 آیتالله سعیدی مثل سالهای قبل ممنوعالمنبر شد و از وی تعهد گرفته شد تا از افشاگری علیه رژیم خودداری کند.
اما آیتالله سعیدی با بیتوجهی به فشارهای ساواک همچنان به مبارزه و افشاگری خود در ماه رمضان ادامه داد تا جایی که ساواک در مورخه 7 دی 1347 از شهربانی خواستار جلوگیری از منبر رفتن وی به دلیل ایراد مطالب خلاف مصالح در ماه رمضان شد و ادامه این وضع را به هیچ عنوان به مصلحت ندانست.
متعاقب این در روز 16 دی 1347 اداره اطلاعات شهربانی از شهربانی مرکز خواست تا از منبر رفتن آیتالله سعیدی جلوگیری کنند.
با وجود اینکه آیتالله سعیدی ممنوعالمنبر شد، اما ترس مأمورین از ادامه فعالیت وی باعث شد که اداره اطلاعات از مأمورین شهربانی بخواهد تا با دقت بیشتری از منبر رفتن آیتالله سعیدی جلوگیری کنند.
اما آیتالله سعیدی بر روی صندلی مینشست و همچنان به افشاگری خود ادامه میداد. از این رو مجدداً و با تأکید بیشتر این بار ساواک از شهربانی خواست که جلوی سخنرانیهای ایشان را بگیرد. آیتالله سعیدی که بعد از محدودیتهای ساواک ممنوعالمنبر شده بود، بعد از نماز بر روی صندلی مینشست و وعظ میداد و در کنار بیان مسائل مذهبی، احکام سیاسی را مطرح و از امام خمینی تمجید و بر لزوم پیروی از ایشان تأکید میکرد. محدودیتهای فزایندهی مأموران ساواک و شهربانی موجب شد آیتالله سعیدی در مورخهی 14/ 2/ 47 طبق نامهای از مأموران رژیم بخواهند تا وضعیتاش را دربارهی استفاده از منبر یا صندلی یا عدماستفاده روشن نمایند.
آیتالله سعیدی علیرغم محدودیتهای ساواک و شهربانی و تعهد به عدم استفاده از منبر یا صندلی، همواره ایستاده یا نشسته سخنرانیهای مبارزاتی خود را ادامه داد.