پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ نیره سادات احتشام رضوی را همه با نام شهید نواب صفوی می شناسند. او خاطرات و یادمانده هایی خواندنی دارد. ازجمله روایت های او، مربوط به واقعه گوهرشاد است. وی شرح این رویداد را از پدرش که از قضا از خادمین حرم علی ابن موسی الرضا(ع) بود شنیده است. او می گوید: من شیرخواره بودم که قیام مشهد در اعتراض به کشف حجاب رضاخانی رخ داد.
زمانی که قیام مشهد شروع شده بود، پدرم برای خداحافظی نزد مادرشان میروند، دست ایشان را میبوسند و میگویند: «بی بی من برای شهادت میروم.» او هم در جواب میگوید: «برو؛ من تو را به خدا میسپارم، کاش آن سه پسر دیگر من هم دارای این لیاقت بودند که در راه خدا به شهادت میرسیدند.» پدرم بالای منبر صاحب الزمان (عج) در مسجد گوهرشاد میرود و در برابر جمع عظیم مردم میگوید: «مردم این موقعی است که رضا سیاه حمال، این نوکر اجنبیها و میرآخور انگلیسیها میخواهد پردهی عفاف و حجاب را از سر زنها بردارد تا فردا دست زنان و نوامیس شما در دست بیگانگان قرار گیرد. مردم باید قیام کنید و در مقابل او ایستادگی کنید.» سپس پدرم کلاه پهلوی را که تمام رؤسا و کارمندان آستان قدس و دیگر کارمندان دولتی باید آن را به سر گذاشتند، از سر برمیدارد و نشان آستانه را میبوسد و کلاه را پاره میکند. بدین ترتیب در آن روز چند هزار کلاه به پیروی از پدرم پاره شد و با این عمل شالودهی قیام مشهد ریخته شد.
منبع: خاطرات نیره السادات احتشام رضوی (همسر شهید نواب صفوی)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی