جنبش دانشجویی در ایران قدمتی به اندازه عمر دانشگاه و نهاد آموزش عالی
دارد و نتیجهی واكنش دانشجویان به مشكلات جامعه و بازتاب دغدغههای آنان
در قبال حل معضلات است. از آنجایی كه دانشجویان بهعنوان قشر تحصیلكرده و
فرهیخته جامعه به مناسبات اقتصادی، سیاسی ـ اجتماعی حاكم بر جامعه حساساند
و به علت قرار گرفتن در دوران جوانی و اقتضائات این دوره، آرمانخواهی و
عدالتطلبی از مشخصههای ویژه این جنبش شده است كه در طول تاریخچه نسبتاً
طولانی این جنبش همواره مطرح میباشد.
در دوران حكومت پهلوی بهعلت
ممنوع بودن فعالیت نهادهای مدنی، احزاب و گروههای برخاسته از بطن جامعه،
جنبش دانشجویی جای خالی این تشكلها و نهادها را پر میكرد و ضمن فعالیت در
عرصهی علم و دانشگاه عرصه اجتماع و سیاست را نیز زیر نظر داشت. پس از
كودتای 28 مرداد و تعطیلی احزاب و دستگیری و منزویكردن رهبران نهضت
ملیشدن نفت، جنبش دانشجویی از معدود جریانهایی بود كه در مقابل استبداد و
دیكتاتوری حكومت پهلوی ایستاد و پروندهای درخشان از خود بهجای گذاشت،
همچنانكه تلفات سنگینی را نیز متحمل شد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران كه
گام بزرگی در تحقق مردمسالاری دینی در كشور و حاكم شدن اراده مردم بر
سرنوشت خویش بود، با پیشگامی جنبش دانشجویی در اكثر حوادث سرنوشتساز پس از
انقلاب همراه بود. تسخیر لانهی جاسوسی، انقلاب فرهنگی در دانشگاهها و
حضور در جبهههای جنگ تحمیلی و... از اقدامات درخشان جنبش دانشجویی
در
دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است كه آرمانخواهی و عدالتطلبی دو
ویژگی اصلی آن میباشد. به هر روی جنبش دانشجویی علیرغم تمامی فراز و
نشیبها و دگردیسی در برخی از تشكلهای دانشجویی همچنان ایفای نقش میكند.
این اثر روایتهای دانشجویان قدیم و فعلی از روند جنبش دانشجویی در برهههای مختلف و میزان تأثیرگذای آنان در سیر حوادث میباشد.