خانم حسینی یکی دیگر از مبارزین و فعالین شهر رفسنجان درباره نخستین راهپیمایی زنان رفسنجانی میگوید: «در رابطه با اولین راهپیمایی زنان فكر میكنم به مناسبت چهلمین روز شهدای قم برگزار گردید، پس از جلساتی كه توسط فعالین رفسنجان گذاشته شد قرار شد اولین راهپیمایی توسط دختران و زنان صورت گیرد...
در آستانه میلاد حضرت زهرا(س) در سال 1344 یعنی دقیقا یک سال پس از تبعید امام خمینی ، این بار گزارشهای ساواک تحرکات جدیدی را نشان میداد. همزمانی میلاد حضرت فاطمه(س) و امام خمینی فرصتی بود که جریان انقلابی با شعار «دو میلاد بزرگ» یاد و نام رهبر قیام را زنده کند.
کد خبر: ۶۵۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۵
تصاویری که نقشآفرینی مادران در تاریخ انقلاب را ثبت کرد؛
به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س)، تصاویری از حضور زنان در مبارزات و شرکت در تظاهرات علیه رژیم طاغوت همراه با فرزندانشان منتشر شده که از نظر میگذرد.
بشارتی میگوید: « امام خمینی یک بار سخنرانی بسیار خوبی کردند که پس از چند دقیقه از پایان آن، حاج احمد آقا آمدند و به من گفتند: «آیا کسی این سخنرانی را ضبط نکرد؟!» گفتم: «من اگر مسئولیت مراقبت بر عهدهام نبود آن سخنان را حفظ میکردم و برایتان میگفتم و ضبط میکردید». متأسفانه هیچ کس آن سخنرانی مهم را ضبط نکرده بود تا اکنون ما متن آن را مثلاً در صحیفه نور داشته باشیم. این بدان جهت بود که آن موقع کسی به این فکر بود که دنبال جمع آوری مطالب و تکمیل آرشیو اسناد انقلاب باشد.
آیتالله شیخ عبدالله نظری خادمالشریعه، در سال 1311 در سوادکوه به دنیا آمد. وی از شاگردان برجسته علامه طباطبایی، امامخمینی و آیتالله سلطانی بود. آیتالله نظری نقش مهمی در مبارزات مردم ساری، حمایت عشایر منطقه سوادکوه از امام خمینی و همبستگیشان با انقلاب اسلامی ایفا کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با استفاده از رهنمودهای امام خمینی، به خدمات دینی خود در استان مازندران و حمایت از اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی پرداخت و این رابطه را بعد از رحلت امام، با آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب همچنان ادامه داد. سرانجام این عالم ربانی در 12 بهمن 1399 دار فانی را وداع گفت.
کد خبر: ۶۵۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۳
بازخوانی عوامل شکلگیری انقلاب اسلامی در گفتگو با مسعود رضایی؛
اینها مسائلی نبودند که لازم باشد تا نخبگانی بیایند و آنها را برای مردم تشریح نمایند. هرکسی در جامعه حرکت و زندگی میکرد میدید که این موارد در کشور وجود دارد. بیحجابی مورد حمایت رژیم بود. وضع سینما و رادیو و تلویزیون ضد اسلامی بود. این قضایا وجود داشت و مردم بدون اینکه نیازی باشد تا نخبگان توجیهشان کنند، خودشان این مسائل را درک میکردند. در چالش وابستگی هم نیازی به این نبود که نخبگانی بیایند به مردم بگویند که ما وابستهایم. مثل اوضاع امروز عربستان که نیازی نیست نخبگانی بیایند به مردم بگویند کشورشان وابسته است. کسی که در عربستان زندگی میکند برایش کاملا مشهود است که این کشور وابسته است. مثل روز این قضیه برایش روشن است. مباحثی که توسط نخبگان، روحانیون و روشنفکران انقلابی ضد امریکایی در سخنرانیها و اعلامیهها بیان میشد فقط ابعاد و عمق قضیه را روشنتر میکرد و اصل این مشکلات را خود مردم درک کرده بودند.
«شب 12بهمن همه مردم نگران بودند؛ حتی شنیدم مسلمانان سایر کشورها هم که دوستدار امام بودند نگرانی خود را پنهان نمیکردند. طبیعی هم بود؛ چراکه انقلاب اسلامی در برابر همه ابرقدرتها قرار داشت؛ لذا همه مسلمانها آن شب برای امام دعا میکردند.»
6 تا 11 بهمن ماه اتفاقات مهمی در تاریخ مبارزات مردم به رهبری امام خمینی رخ داد، در این روزها رهبری انقلاب در پیامها، سخنرانیها، مصاحبهها و دیدارهای خود صدای انقلاب مردم را به سرتاسر جهان صادر کردند در سوی دیگر در این ایام کشور آماده استقبال از حضرت امام بود. سرانجام لحظه تاریخی فرا رسید و امام خمینی بعد از سالها دوری از وطن پاریس را به مقصد تهران ترک کردند.
روایت جزئیات لحظات تاریخی ورود امام به کشور در 12 بهمن 1357 از زبان محسن رفیقدوست راننده اتومبیل حامل امام از آن روز به یاد ماندنی منتشر شد، که در ادامه از نظر میگذرد.
مدرس به یکی از نزدیکانش گفت: «عبدالباقی! چند ورق از آن کاغذهای مرغوب خود را بیاور.» سپس به آن مرد گفت: «آن بسته کاغذ وزیر را بردار و این کاغذها را هم روی آن بگذار.» آنگاه روی یک تکه کاغذ قند نوشت: «جناب وزیر! کاغذ فراوان است، ولی لیاقت تو بیشتر از این کاغذی که روی آن نوشتهام نیست...»
عضو ستاد استقبال از امام خمینی گفت: مهدی عراقی به امام خمینی میگوید ما نگران شما هستیم، این جلیقه ضد گلوله را بپوشید؛ امام بنا به خواسته حاج مهدی جلیقه ضد گلوله را زیر عبایشان میپوشند.
شهر کرمان در آن روزهای اول بهمن ماه در اضطراب و نگرانی ناشی از ممانعت دولت بختیار از ورود امام به کشور، فرو رفت. اما همچنان راهپیمایی و تظاهرات روزانه علیه رژیم ادامه داشت. در اجتماع چندین هزار نفری مردم کرمان که در یکی از آن روزها بر مزار شهدا در مسجد صاحبالزمان برگزار شد، سخنرانیهایی پیرامون استقرار حکومت اسلامی صورت گرفت.
محسن رفیق دوست با اشاره به روز ورود امام خمینی به میهن میگوید: در جلوی دانشگاه تهران، تراکم جمعیت به حدی بود که اصلاً ماشین روی دست مردم بود و در اثر فشار مردم به چپ و راست میرفت...
ویلیام سولیوان: «در این روزها من مرتباً با بختیار دیدار میکردم و با شگفتی حرفهای او را درباره امکان سرکوبی انقلاب با استفاده از نیروی نظامی محدود میشنیدم. خوشبینی و اطمینان او به موفقیتش مضحک به نظر میرسید. ظاهراً برژینسکی و همفکران او هم که با هایزر در تماس بودند، همین اطمینان را داشتند. آنها بیهوده تصور میکردند که نیروهای مسلح ایران با چهارصد هزار نفر به راحتی میتواند با مردمی غیرمسلح که بهوسیله عدهای ملا هدایت میشوند مقابله کند و مشکلی در این راه پیش نخواهد آمد.»
در آستانه ورورد امام خمینی به کشور، واشنگتن به نمایندگیهای دیپلماتیک خود با اشاره به اینکه «ایران در انتظار [امام] خمینی است» مینویسد: «انقلابی ریشهدار بعد از پانزده سال تبعید، فردا در ساعت نه به وقت محلی پا بر خاک ایران خواهد گذارد.» در گزارشهای دیگر استقبال بینظیر مردم از امام خمینی توجه مقامامات امریکایی را به خود جلب کرده به طوری که وزیر خارجه وقت امریکا مینویسد: «آیتالله هر کجا میرود انبوه کثیری از مردم را جلب مینماید.» مکاتبات سفارت امریکا نیز تأکید میکند در استقبال از امام خمینی ؛ «جمعیت عظیمی در دو سوی مسیر عبور [امام] خمینی از فرودگاه» تا بهشت زهرا به طور منظم صف کشیدهاند. «خیابانهای تهران مملو از بوق ماشینها و هلهله مردم است»، «صدای ولوله و غوغا در منطقه اطراف سفارت» بلند است و مردم غرق در شادی هستند.
بهمن ماه 1357 نقطه عطفی در مبارزات و مخالفتهای مردم سراسر کشور با رژیم پهلوی بود. در این راستا شهرهای مختلف کشور با برپایی تظاهرات و راهپیماییهای روزانه شدت انزجار خود را با رژیم و بقایای آن نشان میدادند. عمده خواسته تظاهرکنندگان که همه بر آن اتفاق نظر داشتند خواستار بازگشت امام خمینی و برکناری دولت بختیار بودند. این تظاهراتها با دخالت ماموران در برخی از شهرها با خشونت همراه میشد. در این زمینه گزارشهای جراید و مطبوعات مورد بازخوانی قرار میگیرد.
ویژهنامه "روزهای خونین انقلاب" به بررسی قیامهای خونین مردم در استانها و شهرهای مختلف کشور در بازه زمانی دی ماه 1356 تا بهمن 1357 میپردازد. در این ویژهنامه گزارشهایی از «یکشنبه خونین مشهد» ، «چهارشنبه سیاه اهواز»، «پنجشنبه خونین ارومیه» و همچنین روایتهایی از قیامهای مردم در گلستان، کرمان، یزد، تبریز و سایر شهرها منتشر شده است. بازخوانی فاجعه هفده شهریور، سیزده آبان و هشت بهمن تهران نیز از دیگر موارد ویژهنامه "روزهای خونین انقلاب" است.